مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
چهارشنبه 96/02/20
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) در توصیه های خود به مالک اشتر، در گزینش کارگزاران، بر اصلح بودن آنها تاکید می کنند.
«سپس از میان مردم، برترین فرد در نزد خود را براى قضاوت برگزین؛ کسانى که در شبهات از همه محتاط تر، در تمسک به حجت و دلیل از همه مصرتر، کمتر خسته شدن از مراجعه مکرر شکایت کنندگان و در کشف امور از همه شکیباترند.
به فرماندهى سپاهت کسى را بگمار که نسبت به خدا و پیامبر و امام تو خیرخواه تر از همه، و از همه پاکدل تر، از همه عاقل تر و نسبت به ضعفا، رئوف و مهربانند.
?نهج البلاغه نامه ۵۳
»در این کلمات همانطور که به روشنی مشاهده می شود، امیرالمومنین(علیه السلام) دائم از الفاظ «صفت عالی» یا به اصطلاح ادبیات زبان عربی از «افعل تفضیل» استفاده می کنند، که بیانگر اهمیت و ضرورت انتخاب اصلح از بین گزینه های صالح است.
سه شنبه 96/02/19
✅ یکی از صفات مومنین که خداوند در قرآن آن را بیان کرده است، امانت داری است.
«وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ مومنون/ ۸ و آنها كه امانت ها و عهد خود را مراعات می كنند».
بخش امانت، به امانت فردی بر می گردد، اما مهم تر از ادای امانت فردی، امانت داری در عرصه اجتماعی و سیاسی است.
یعنی شخصی که قرار است در آینده به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، امانت دار میلیون ها نفر به حساب می آید، چون آن پستش اعطایی نیست، بلکه او در جایگاه ریاست جمهوری، امین مردم است و موظف است این امانت را به صاحبانش بر گرداند. همانگونه که قرآن می فرماید:
«إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا نساء/ ۵۸ خداوند به شما فرمان می دهد كه امانت ها را به صاحبان آن برسانيد.
امانت داری در مسئولین دولتی چنان اهمیتی دارد که امیر المومنین (علیه السلام ) در نامه ای به اشعث ابن قیس (فرماندار آذربایجان) ضمن هشداری درباره استفاده ناروا از بیت المال، می فرماید: «همانا پستت برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن توست.»
? منبع : سید رضی، نامه ۵ نهج البلاغه
یکشنبه 96/02/17
هشدار امیرالمومنین علیه السلام در بزرگترین خطبه نهج البلاغه : مبادا شیطان، شما را به درد خودش مبتلا سازد.
? فاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ
? وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الآْخِرَةِ عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَة…
? فاحْذَرُوا - عِبَادَ اللَّهِ - عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِه.
? از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت بگيريد، زيرا اعمال فراوان و كوشش هاى مداوم او را با تكبّر از بين برد.
? او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص نمى باشد از سالهاى دنيا يا آخرت است، امّا با لحظه ای تكبّر همه را نابود كرد…
? اى بندگان خدا از دشمن خدا (ابلیس) پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيمارى خود (استکبار) مبتلا سازد.
? منبع : نهج البلاغه خطبه ۱۹۲
پنجشنبه 96/02/14
امیرالمؤمنین امام على علیهالسلام در بازگشت از صفّين و هنگام نزديك شدن به گورستان كوفه فرمودند:
«يا أهلَ الدِّيارِ المُوحِشَةِ، و المَحالِّ المُقفِرَةِ، و القُبورِ المُظلِمَةِ، يا أهلَ التُّربَةِ، يا أهلَ الغُربَةِ، يا أهلَ الوَحدَةِ، يا أهلَ الوَحشَةِ، أنتُم لَنا فَرَطٌ سابِقٌ، و نَحنُ لَكُم تَبَعٌ لاحِقٌ، أمّا الدُّورُ فَقَد سُكِنَتْ، و أمّا الأزواجُ فَقَد نُكِحَتْ، و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ.
هذا خَبَرُ ما عِندَنا فَما خَبَرُ ما عِندَكُم ؟ ـ ثُمَّ التَفَتَ إلى أصحابِهِ ـ فقال : أما لَو اُذِنَ لَهُم في الكَلامِ لأَخبَرُوكُم أنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى
اى خفتگان خانههای تنهايى، و جاهاى خشکوخالی، و گورهاى ظلمانى!
اى خاکنشینان، اى ساكنان ديار غربت، اى تنهايان، اى بى همدمان
شما پيشروان ماييد كه جلوتر از ما رفتيد و ما نيز در پى شما آمده به شما خواهيم پيوست.
در خانههای شما، كسانِ ديگر جاى گرفتهاند و همسرانتان شوهر کردهاند و اموالتان تقسيم شده است. اين خبرى است كه ما داريم؛ شما چه خبر داريد؟
امام سپس رو به ياران خود كردند و فرمودند
بدانيد كه اينان اگر اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر میدادند كه : بهترين رهتوشه، تقوا است.
? منبع : نهج البلاغه، حکمت ۱۳۰
سه شنبه 96/01/29
چرا باید به مومنان حسن ظن داشته باشیم؟
امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید:
از لغزش مردم نيك و با شخصيت چشم پوشي كنيد، چرا كه هيچ يك از آنها لغزش نمي كند مگر اين كه دست خدا در دستِ او است و او را بلند مي نمايد.
دو نکته در این حکمت بیان شده است:
۱- یک اینکه وظیفه ی ماست که درمورد افراد نیکوکار و باتقوا حسن ظن داشته و لغزشهایشان را نادیده بگیریم.
۲- دیگر اینکه هرچقدر بتوانیم به تقوا و نیکوکاری نزدیکتر شویم، تادست خداوند همراه ما شده و در لغزش ها دستگیری و آبروداری کند
? منبع : نهج البلاغه/حکمت ۲۰
یکشنبه 96/01/20
وَ قَالَ علی عليه السلام
√ أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا
۱- لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ
۲- وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ
۳- وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ
۴- أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ
۵- وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِى جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِى إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ
امام علی علیه السلام فرمودند:
√ شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى آن ها شتران را پر شتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است
۱- كسى از شما، جز به پروردگار خود اميدوار نباشد
۲- و جز از گناه خود نترسد
۳- و اگر از يكى سؤال كردند و نمى داند ، شرم نكند و بگويد نمى دانم
۴- و كسى در آموختن آنچه نمى داند شرم نكند
۵- و بر شما باد به شكيبايى كه شكيبايى ، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شكيبايى چونان بدن بى سر ارزشى ندارد.
? منبع : نهج البلاغه حکمت ۸۲
سه شنبه 96/01/15
امیرالمومنین علی علیه السلام
» اي بنده خدا، در غیبت كسي شتاب مكن، شايد خدايش بخشيده باشد
» و بر گناهان كوچك خود ايمن مباش، شايد براي آنها كيفر داده شوي
» پس هر كدام از شما كه به عيب كسي آگاه است، به خاطر آنچه كه از عيب خود مي داند بايد از عيبجويي ديگران خودداري كند
» و شكرگزاري از عيوبي كه پاك است او را مشغول دارد از اينكه ديگران را بيازارد
? منبع : خطبه ۱۴۰ نهج البلاغه
جمعه 95/12/27
✅ اين چنين براى خود ذخيره كن
? اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:
? ما تَقَدَّمَ مِنْ خَيْرٍ يَبْقَ لَكَ ذُخْرُهُ وَ ما تُؤَخّرُهُ يَكُنْ لِغَيْرِكَ خَيْرُهُ «1»
? آنچه پيش از خود بفرستى براى تو ذخيره میشود و آنچه تأخير بيندازى فايده اش تنها براى ديگران است (و مسؤوليتش متوجه توست).
? شرح كوتاه
جنون ثروت اندوزى در دنياى امروز بيش از هر وقت ديگر به چشم میخورد؛ بدون اين كه حساب كنند هدف اصلى و فلسفه ثروت چيست؟
آنها كه ديوانه وار در فكر جمع ثروتند و حتى كمترين توجهى به طرق آن از نظر حلال و حرام و ظلم و عدالت ندارند هيچ فكر نمیكنند ثروتهاى كلان را نه با خود میتوان برد، نه همه آن را میتوان خورد، جز بارى سنگين بر دوش صاحب آن نيست، جمع كردن و گذاشتن و رفتن، سپس تمام مسؤوليتهاى آن را بدوش كشيدن.
? نهج البلاغه صبحي صالح ص ۴۶۰
شنبه 95/12/21
?اَمیٖرَالْمؤمِنیٖن عَليٖ عَلَیْهِ السَّلٰام:
◆ صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ، وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ، وَ الاِحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ.
وَ رُوِيَ اءَنَّهُ عَلَيهِ السَّلامُ قَالَ :
فِي الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى اءَيْضا:
الْمَسْاءَلَةُ خَبْءُ الْعُيُوبِ.
✧✧سينه عاقل صندوقچه راز اوست
و خوشرويى دام دوستى است
و برد بارى ، گورگاه زشتيها.
و نيز روايت شده كه آن حضرت در بيان اين معنى فرموده است كه:
آشتى جويى ، سرپوش عيبهاست✧✧
__________________
حکمت_نهجالبلاغه ۵
__________________
چهارشنبه 95/12/18
?حدیث اجتناب از مواضع تهمت?
امیرالمومنین(علیه السلام)می فرمایند:منْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلاَ يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.
كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را كه به او سوء ظن پيدا کرده ملامت كند.
?حکمت 159 نهج البلاغه
?داستان اجتناب از مواضع تهمت ?
پيامبر اكرم در حال اعتكاف بود . زني آمد و مدتي با ايشان صحبت كرد و بعد برخاست و رفت .
در اين هنگام دو نفر از اصحاب از كنار پيامبر عبور كردند و به آن حضرت سلام نمودند .
فوراً پیامبر خدا فرمود:اين زن صفيه ،همسرم بود.
آن دو عرض كردند اي رسول خدا ما به شما شك نداشتيم.
فَقَالَ:إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ، وَإِنِّی خَشِیتُ أَنْ یُقْذَفَ فِی قُلُوبِکُمَا شَیْئًا أَوْ قَالَ:شَرًّا
پیامبر فرمود: شیطان ( مانند خون) در مجاری خون بنی آدم جاری می شود ترسیدم شری را در دل شما بیفکند.
?محجه البيضاء؛ جلد 5 ؛ صفحه 67
?نکته ها?
ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.
یکی از مسایلی که خانواده ها را مورد هجمه قرار می دهد و بین زن و شوهرها اختلاف درست می کند رعایت نکردن این مسأله است؛
هر یک از آقا یا خانم برخوردی میکنند، که در نتیجه به هم سوءظن پیدا می کنند.
هی می بینید می روند جاهای مختلف رجوع می کنند آقا ما به خانممون مشکوک شدیم. ما به آقامون مشکوک شدیم. خوب ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار بدهیم.
مثلاگوشی آقا ساعت 11یا 12 شب زنگ می زند. آقا میرود در گوشه ای آرام شروع میکند به صحبت کردن. بعد که تمام می شود خانم میپرسد: کی بود؟ می گوید: هیچکس. بعد خانم می گوید: یعنی چه هیچکس؟ این موقع شب چه کسی بود؟ می گوید: هیچکس ولش کن؛ برای امور کاری بود.
مرد نیت بدی ندارد، با خود میگوید: «الان اگر به خانم بگویم باز می خواهد بگوید این که بود، آن که بود؛ هیچ نگویم بهتر است.»
یابه او زنگ می زنند و او سریع شماره را پاک میکند. خانم هم سوءظن پیدا میکند به آقا.
یا مثلا روی گوشی رمز می گذارند. بین آقا و خانم این حرف ها نیست. رمز گوشی ما را خانممان باید بداند. رمز گوشی خانم را آقا باید بداند. ما چیز مخفی که از هم نداریم.
یا مثلا بعضی شماره ها را با اسم دیگری ذخیره میکنند.
یا ماهواره برای خانهاش میخرد. به خانمش میگوید که ما فقط برای شبکه های استانی خریدهایم. وقتی خانم در خانه نیست، هی با خود میگوید نکند جاهای دیگری دارد میرود.
نیت بدی نداریم، اما خودمان را داریم در مظان اتهام قرار می دهیم. ما که کار بدی انجام نمی دهیم، پس چرا اینقدر مخفی کاری در خانه انجام می دهیم
اینها زندگی ها را از بین می برد. زندگی ها را سرد می کند.