مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
پنجشنبه 02/04/22
السلام عليكم يا اهلبيت النبوه
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
مباهله روز تجلی حقانیت اسلام،
روشن ترین دلیل باورهای شیعه،
دومین معجزه ماندگار پیامبر،
و روز نزول آیه ی تطهیر ،
بر شمـا خوبان مبـارک بـاد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
علی آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
یکشنبه 02/04/18
صلوات خاصه امام موسی کاظم(علیه السلام)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ وَ عَيْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِكَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَةِ.
وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَيْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،
بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ كَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِيظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاكَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ يَلْحَقْهُ فِي شَيْ ءٍ مِنْ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ لَوْمَةُ لائِم..
ٍ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نَامِيَةً مُنِيفَةً زَاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَايَاكَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِيمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
التماس دعای خیر و فرج
جمعه 02/04/16
لیستی از «آدابِ عید غدیر» در روایاتِ اهلبیت صلواتاللهعلیهم را برایتان نقل میکنیم:
فراهم كردن آسایش بیشتر خانواده
كارگشایی و رفع نیاز مردم
پیوند با بستگان و خویشان
هدیه دادن
آراستن
لباس نو پوشیدن
بوی خوش
افطاری دادن
اطعام کردن
مصافحه (دست یکدیگر را فشردن و همدیگر را در آغوش کشیدن)
پیمان برادری(عقد اخوت)
تبریك گفتن
دلجویی و مهرورزی متقابل
ایجاد زمینه های شادمانی
ابراز برائت از دشمنان
كثرت در فرستادن صلوات
غسل
نماز مخصوص عید غدیر
روزه گرفتن
نیایش و دعا مثل دعای ندبه
زیارت امام رفتن
و دیگر آدابی که تمام اینها از روایاتِ اهل بیت صلواتاللهعلیهم گرفته شده است.
و راهاندازی یا شرکت در کاروان غدیر
و اما نکتۀ آخر و بسیاربسیار مهم:
آیا میدانستید که روز عید غدیر یعنی 18 ذی الحجۀ سال 10 هجری قمری، مصادف بود با 28 اسفندماهِ سال 10 هجری شمسی؟
و نکتۀ زیبا و جالبش این است که چون «عید غدیر» سه روز بود و وارد نوروزِ باستان شد، ایرانیان «آداب عید غدیر» را در نوروزِ باستان اجرا کردند. و این آداب در نوروز باقی ماند.
پنجشنبه 02/04/15
نبی اکرم صلی علی الله علیه وآله:
خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خدا نمیتواند آنها را شمارش کند؛
هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند؛
هر کس به فضیلتی از فضائل علی گوش دهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛
و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است،خداوند گناهانی را که بیننده آن فضیلت با چشمانش مرتکب شده میبخشد.
بحار؛ ج۳۸،ص۱۹۶
سه شنبه 02/04/13
جبرییل نزد من آمد وگفت: یا محمد خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید:
نماز را واجب کردم،
اما این تکلیف را از معذور و مجنون و طفل برداشتم
روزه را واجب کردم،
اما آن را برای مسافر الزامی نکردم
حج را واجب کردم،
اما آن را از بیمار نخواستم
زکات را واجب کردم،
اما آن را از گردن نیازمند ساقط کردم
اما دوستیِ علی_بن_ابیطالب (علیه السلام) را واجب کردم،
و محبتش را،
بر تمام اهل آسمان و زمین الزام نمودم،
بدون آنکه رخصتی در آن باشد
بحارالانوار ج40ص46