ضرورت مربی

 

استاد علی صفایی حائری

 

✅ مى ‏توان از حادثه ‏ها درس گرفت و لقمان ‏وار از بدها خوبى آموخت.
مى‏ توان از بند مربى آزاد شد و خودسر به راه افتاد. اين توانايى هست، اما بايد غرامت سنگينى پرداخت.
خودسرى و تك‌‏روى و تجربه و آزمايش، ناچار با شكست‏ ها و يأس‏ها و خستگى ‏ها و ناتوانى ‏ها و از دست رفتن‏ ها همراه است.

 

✅ سلمان‏ وار در جست و جوى مربى رفتن، آسان‏ تر و پربارتر از لقمان ‏وار از بدها ادب آموختن است.

 

✅ آن‏جا كه مربى در دسترس نيست، آن‏جا نمى ‏توان بى ‏ادب نشست كه مى‏ توان از بى ‏ادب‏ها، ادب آموخت.

 

✅ ضرورت مربى، با اين ديد آشكار مى ‏شود كه ما در راهى گام برمى ‏داريم كه اميد بهره‏ بردارى از تجربه‏ هايش نيست و تنها يك قمار، يك ريسك است… چه بسا بهره بدهد و چه بسا نابودى بيافريند.

 

✅ آن‏ها كه خودسر رانندگى ياد گرفته ‏اند، اگر با آموزش و يا مربى همراه مى ‏شدند، هم سريع‏ تر و هم راحت ‏تر، به نتيجه مى ‏رسيدند و از خطرها مى ‏رهيدند.

 

✅ فقط آن‏جا كه درماندن خطر حتمى باشد، بايد به راه‏ افتاد چون در رفتن احتمال نجات هست. و احتمال نجات، مرگ قطعى را محكوم مى ‏كند.


در اين سطح مى‏ توان از بدها و بدى ‏ها، بهره گرفت و مرگِ ماندن را با نجاتِ رفتن، كنار زد.


در اين حدِّ ضرورت، از ضرورت مربى مى‏ توان چشم شست و مى‏ توان به راه افتاد. گرچه در اين حد، باز مربى، نفى نشده، كه شكل عوض كرده است. و انسان از مورچه‏ ها و بى ‏ادب‏ها، براى خود، مربى و آموزگار گرفته است.

 

✅ هنگام نبود مربى، ضرورت حادثه و درك تنهايى و شوق رفتن و بارور شدن، خود آموزگار و مربى ما خواهند شد و استعدادهاى راكد ما را بارور خواهند نمود.

 

 مسئولیت و سازندگی، ص56

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.