مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
سه شنبه 97/09/06
این نامه گاندی به همسرش چکیده روانشناسی در حوزه خانواده و روابط زوجین است.
خوبِ من، هنر در فاصله هاست؛
زیاد نزدیک به هم می سوزیم،
و زیاد دور از هم، یخ می زنیم.
تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم،
و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.
کسی که تو از من می خواهی بسازی،یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.
من باید بهترین خودم باشم برای تو.و تو باید بهترین خودت باشی برای من.
خوبِ من، هنرِِ عشق در پیوند تفاوت هاست،و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها.
زندگی ست دیگر…
همیشه که همه رنگهایش جور نیست؛
همه سازهایش کوک نیست.
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید؛
حتی با ناکوک ترین ناکوکش.
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن؛
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد؛
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند.
به این سالها که به سرعت برق گذشتند؛به جوانی که رفت؛میانسالی که میرود.
حواست باشد به کوتاهی زندگی،به زمستانی که رفت؛
بهاری که داردتمام می شود کم کم،آرام آرام.
زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگیگاهی می بارد و گاهی هم صاف است.
میگذرد، هر جور که باشی…
جمعه 97/09/02
اگه تمام عالم رو کفر پر میکرد،ایمان داشتن اینقدر سخت نبود.اما مشکل دقیقا اینه که آخرالزمانقرار نیست همه عالم رو کفر پر کنه.
طبق روایت در آخرالزمان مسجد هست اما پر است از افرادخدا نترس که مشغول غیبتند،
پیش نماز هست اما عقل خودرا از دست داده ،
آدم ظاهر الصلاح هست، اما مال یتیم میخورد،
قاضی مسلمان هست اما خلافحکم خدا حکم میکند،
منبری هست ، امر به تقوا میکنداما خودش عمل نمیکند،
همت همه شکم شده و شهوت.
برگرفته از کافی ج8 ،ص37
دنیایآخرالزماندنیایپیچیدهایست
اگر این چیزها رو دیدید ، تعجب نکنید!
محکم سر ایمانتون بایستید و بدانید
که رحمت خدا به شما نزدیک است
و ان رحمت الله قریب من المحسنین
چهارشنبه 97/06/14
ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای اوﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم ..
ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ.
وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ . .
ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت اﺷﮑﺮﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ.
اﺷﮑﻬﺎﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺷﺎن ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام ﺑﺪﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ.
ﺑﻪ ﯾﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ اﮔﺮ ﮐﺴﯽ را دوﺳﺖ داری ﯾﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻮ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺧﺸﻨﻮد ﮐﺮدن او ﺳﻌﯽ و ﺗﻼش زﯾﺎدی اﻧﺠﺎم دﻫﯽ.
ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺮف
ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آن ﻋﻤﻞ ﮐﺮد
حدیثی از معصوم
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة;
«برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است .»
وسائل الشیعة ص ۲۵۱
پنجشنبه 97/05/18
تأثیر دنیا یڪ مرتبهای نیست ڪه محسوس باشه، بلڪه اثرش روآرام آرام میگذاره تا جایی ڪه سراسروجود انسان رو فرا میگیره و انساناگر بخواد هم، توان جدایی از اون رو نداره.
حضرت عيسی (ع) در اندرزهای خود به حواریون این مطلب را در قالبمثالی به خوبی روشن ڪردهاند:
به حق به شما میگويم:
هر ڪه زراعتش را از علفهاے هرز
پاك نكند، علفهايش بسيار میگردد،
چندان ڪه همه زراعت را فرا میگيرد
و تباهش میكند.
همچنين ڪسی كه دنيادوستی را
از دلش بيرون نكند، همه دلش را فرا
میگيرد تا جايی ڪه ديگر طعم
آخرت دوستی را نچشد.
جمعه 97/04/29
سعی کنید در هر سمتی که هستید بهترینی باشید که می توانید، بهترین همسر، بهترین پدر، بهترین مادر، دوست، رئیس، کارمند، دانشجو و… بدین طریق از دنیا، جهان بهتری بسازید.
و در نهایت به خاطر بسپارید که
در مدرسه درسی را می آموزید، سپس آزمون می دهید،
در حالی که در زندگی ابتدا در آزمون شرکت می کنید و سپس درس را می آموزید،
آزمون های زندگی را جدی بگیرید
پنجشنبه 97/03/31
وقتی شهید مصطفی چمران ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل داد، عدّه ای از اقشار مختلف مردم «پیر» ، «جوان» ، «متأهل» و «مجرد» به ایشان پیوستند.
ایشان هر چه اصرار می کرد که به این سپاهیان و نیروهای مردمی مختصر حقوقی بدهد قبول نمی کردند. در حالی که در بین آن ها افرادی بودند که زن و بچه داشتند.
تا این که شهید چمران چاره ای اندیشید که آن ها مجبور شوند پولی را دریافت کنند. به همین دلیل پول را خدمت حضرت امام خمینی (رحمه الله) برد و از ایشان درخواست کرد تا آن پول ها را تبرک کنند.
شهید چمران با خود گفت اگر پول های تبرکی را به رزمنده ها بدهم آن ها حتماً آن را قبول خواهند کرد و دیگر بهانه ای برای ردّ کردن آن ندارند. لذا برای هر کس به حسب عائله و شرایطی که داشت مبلغی را معین کرد. برای یکی سه هزار تومان، برای دیگری پنج هزار تومان و …
اوّلین نفری را که صدا زد تا پولش را بدهد، جلو آمد که با نهایت تعجب دید یک اسکناس صد تومانی برداشت و گفت اگر تبرّک امام است، همین کافیست و بقیه هم همین کار را انجام دادند.
آن ها مردانه در کنار فرمانده ی خود در راه خدا جنگیدند و بسیاری از آن ها به درجه ی رفیع شهادت رسیدند و خود فرمانده هم در دهلاویه شربت شهادت نوشید و به یاران شهید خود پیوست. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
… و آن ها رفتند، امّا ما چگونه زندگی می کنیم و چگونه خواهیم رفت؟!
شنبه 97/03/26
حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به عيادت علاء بن زياد حارثى تشريف برد.
وقتى كه وسعت خانه او را مشاهده نمود.
فرمود: تو خانه به اين وسيعى در دنيا براى چه مى خواهى با آنكه احتياجات به اين خانه در آخرت بيشتر است .
اگر بخواهى در آخرت نيز به خانه وسيعى برسى در اينجا مهمان نوازى كن
صله رحم بجا آور و اداء حقوق بنما.
علاء عرض كرد از برادرم عاصم بن زياد شاكى هستم.
فرمود: چه شكايت دارى ؟
عرض كرد از دنيا كناره گيرى نموده .
آنجناب امر نمود او را بياورند.
عاصم شرفياب شد.
فرمود: اى دشمن نفس خود شيطان گمراهت نموده بر خانواده و اولادت رحم نمى كنى؟
خيال مى كنى خداوند طيبات و چيزهاى حلال را كه براى شما مباح كرده بدش مى آيد از آنها استفاده كنى .
در نظر خدا از اين انديشه خوار و پست تر هستى .
عاصم گفت پس چرا شما لباس خشن مى پوشى و غذاى ساده و غير لذيذ مى خورى .
فرمود من مثل تو نيستم .
خدا بر پيشوايان حقيقى لازم نموده خودشان را شبيه تنگدستان قرار دهند تا فقر و تنگدستى براى فقراء دشوار نباشد و بدين وسيله تسلى يابند.(1)
در اين روايت چنانچه ملاحظه مى فرمائيد على (عليه السلام ) در عين حال كه علاء را متوجه آخرت مى نمايد و وسعت خانه را در صورتى كه انفاق ننمايد برايش عيب مى داند، برادرش عاصم را به استفاده كردن از نعمتهاى دنيا دستور مى دهد تا حد وسط و ميانه روى بوجود آيد و غرض از دنيا و آخرت حاصل شود.
1- بحارالانوار، ج15، ص53