موضوع: "زندگی"

آه جانکاه زاهد هنگام مرگ 

 

uote>

زاهد وارسته ای در بصره سکونت داشت در بستر مرگ قرار گرفت، خویشانش بر بالین او نشسته و گریه می کردند.

 زاهد به پدرش رو کرد و گفت: چرا گریه می کنی؟ پدر گفت: چگونه گریه نکنم، وقتی فرزندی از دنیا برود، پشت پدر می شکند.

زاهد به مادرش گفت: چرا گریه می کنی؟ مادر گفت: چگونه نگریم که امیدوار بودم در ایام پیری عصای دستم باشی و به من خدمت کنی، و در هنگام بیماری و مرگم در بالینم باشی.

زاهد به همسرش گفت: چرا گریه می کنی؟ همسر گفت: چگونه گریه نکنم که با مرگ تو، فرزندانم یتیم و بی سرپرست می شوند.

زاهد، فریاد زد آه! آه! شما هرکدام برای خود گریه می کنید، هیچ کس برای من نمی گرید، که بعد از مرگ بر من چه خواهد رسد و حالم چه خواهد شد؟ آیا دو سوالات فرشته نکیر و منکر را می دهم یا درمانده می شوم؟ هیچکس برای من نمی گرید که مرا تنها در لحد گور می گذارند، و از اعمال من می پرسند، این را گفت و آهی کشید و جان سپرد.

 منهاج الشارعین - منهج ۱۳، ص۵۹۳
‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شاد باشید


دنیای زیبای درونتان را با فکر کردن به اشتباهات دیگرانبه جهنم تبدیل نکنید


لبخند بزنید و ببخشید
آنها شاید بخاطر تربیت درمحیطی عاری از فرهنگ و ادبدیگران را آزار میدهند

شما شاد باشيد و بی تفاوت

بی خیال باش



گاهی فقط بی‌خیال باش…

وقتی قادر به تغییرِ بعضی چیزها نیستی؛

روزت را برایِ عذابِ داشتن‌ها و افسوسِ نداشتن‌ها خراب نکن!

دنیا همین است؛

همه‌ی بادهای آن موافق،

همه‌ی اتفاقات آن دلنشین،

و همه‌ی روزهای آن خوب نیست!

اینجا گاهی حتی آب هم سربالا می‌رود…

پس تعجبی ندارد اگر آدم‌ها جوری باشند که تو دوست نداری!

گاه‌گاهی در انتخاب‌هایت تجدیدنظر کن.

فراموش نکن؛

تو مجاز به انتخابِ آدم‌هایی، نه تغییرِ آنها…

تَهِ بودن


باید بلند شد 

در امتدادِ وقت قدم زد ؛

گل را نگاه کرد ، 

ابهام را شنید 

باید دوید تا تهِ بودن …

سهراب سپهری 

زندگی


دلخوشی های کوچک
یعنی یک لبخند در جواب نگاهت

یعنی ذوق کودک از توصیف کفش جدیدش

دلخوشی های کوچک یعنی در عین همه نداشتنها

یک برگ پاییزی را بگذاری در میان کتابهایت برای یادگاری

دلخوشی های کوچک یعنی جمع دوستانت

یعنی امروز باز تو زنده هستی 

یعنی باز عقربه ساعت زندگی ات

برای ۲۴ ساعت دیگر به راه افتاده

دلخوشی کوچک یعنی

چراغ خانه هنوز روشن است

زندگی

همین دلخوشی های کوچک است

به جزییات زندگی دقت می کنم و از آنها لذت می برم…

هدف داشته باش


غمها ارزش جنگيدن ندارند رهايشان کنيد

غمها آنقدر خسته اند که با کمترين بي توجهي از پا در مي آيند

براي شادی بغل باز کنيدو با اميد زندگی کنيد

به لبخندتان اجازه دهيدتا دنيايتان را تغييـر دهد

ولي به دنيايتان اجازه ندهيدکه لبخندتان را تغيير دهد.

سیاه ترین شبها هم تموم میشه و تو روز روشن رو میبینی 

تلاشت رو بکن وهدف داشته باش تو زندگیت

شاد باش


با خودم عهد کرده ام شاد باشم

بیخیالِ قضاوت ها ، حسادت ها ، دشمنی ها و کینه ورزی ها

بیخیالِ مشکلات و نداشته ها

بیخیالِ هرچیز که دلم را می رنجاند

بیخیالِ هرچیز که لبخند را از صورتم می دزد

متمرکز می شوم روی داشته هایم

به جای دشمنی ها و حسادتها؛ دوستانم را می بینم

و شوقی که برای موفقیت و خوشبختی ام دارند

به جای مشکلاتم؛ به موفقیت و شادی هایِ پیش رو و پشت سرم چشم می دوزم

و میخندم … از تهِ دلم می خندم

من اگر هیچ هم نداشته باشم ، خدایی دارم که برایِ شادی و لبخندِ من ، همه جوره حمایتم می کند

به جایِ همه ، به خدایی تکیه می کنم که بی منت ، روزی ام می دهد و بی منت ، هوایِ بیقراری ام را دارد

من باخودم عهد کرده ام شاد باشم

و این بزرگترین گامِ موفقیتِ من است

رفیق


چند تا رفیق داری ؟
وقتایی که اونا حالشون بده ؟ 

یا وقتایی که من حالم بده ؟

رفیق کودکانمون باشیم در واقعیت نه در رویاهاشون

زندگی خیلی ساده است


زندگی خیلی ساده است

در چهار عبارت خلاصه میشود؛ که اسرار حیات آدمیست

آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛

تا بتواند بگوید: “متاسفم”

آدمی باید شجاعت داشته باشد؛

تا بتواند بگوید: “من را ببخش”

آدمی باید عشق داشته باشد؛

تا بتواند بگوید: “دوستت دارم”

آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد؛

تا بتواند بگوید: “متشکرم”

و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛

تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد…

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

عشق



ترس از عشق ترس زندگی است 

آنان که از عشق دوریمیکنند مردگانی بیش نیستند

عشق در نمیزند به یکباره می آید

و آن ها که پسش میزنند بزرگترین بازنده های  دنیا هستند …