موضوع: "دلتنگی"

پناه و قوت قلب


تنها جایی که یک پناه روبروته و یک قوت قلب پشت سرت…

دعای فرج

بـسم‌الـلّـہ‌الـرحمن‌الـرحیم

إِلٰهِی‌العَظُمَ‌الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ،وَضاقَتِ الْأَرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ،وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ،وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ.

خدایاگرفتارےبزرگ شدوپوشیده‌برملأگشت‌و پرده‌کناررفت‌وامیدبریده‌گشت‌وزمین‌تنگ شدو خیرات‌آسمان‌دریغ‌شدوپشتیبان‌تویی‌وشکایت تنهابہ‌جانب‌تواست،در سختی‌و‌آسانی‌تنهابر تواعتماداست.

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ،وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ،فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.

خدایا!برمحمّدوخاندان‌محمّددرودفرست آن‌صاحبان‌فرمانی‌کہ‌اطاعتشان‌رابرمافرض نمودی‌وبہ‌این‌سبب‌مقامشان‌رابہ‌ماشناساندی،پس بہ‌حق‌ایشان‌بہ‌ماگشایش‌دھ،گشایشی‌زودو نزدیک‌همچون‌چشم‌بـرهم‌نهادن‌یازودتر،

یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ

اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ

اےمحمّدواےعلی،اےعلی‌واےمحمّد،مرا کفایت‌کنیدکہ‌تنهاشماکفایت‌کنندگان‌منیدویارےام دهیدکہ‌تنهاشمایاری‌کنندگان‌من‌هستید،

یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ،الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،

‌أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی،السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ،

‌‌‌الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ،‌‌یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.


اےمولای‌مااےصاحب زمان،فریادرس، فریادرس،فریادرس،مرادریاب،مرادریاب،مرادریاب، اکنون،اکنون،اکنون،باشتاب،باشتاب،باشتاب، اےمهربان‌ترین‌مهربانان‌بہ‌حق‌محمّدوخاندان‌پاڪ‌او.
اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج

دلتنگی

رمضان دارد می‌رود!

 انسان مى‌بيند كه رمضـان دارد مى‌رود؛

 مثل قطارى كه آخرين واگنش رسيده است

 و مــا هــم در راهى مــانده‌ايم كـه حتى اميد

 معجزه‌اى در آن نيست. اگــر ســوار نشويم،

 تنهايى است!!

برشی از کتابِ بهار رویش

استاد علی صفایی

مناجات

إِلَهِي؛ إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي 

وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي

اگر تو مرا از رزقت محروم کنی، 

چه کسی میتواند مرا روزى دهد؟

و اگر تو مرا خوار کنی، چه کسی

میتواند مرا يارى كند؟

•مناجات شعبانیه•

سمت خدا

نامه‌ای از سمتِ خدا؛

هنگامی ندانستی کجا بروی، به سمتِ من برگرد.

عطر بهار نارنج

دلم یک خانه‌ی قدیمی می‌خواهد…

حیاط

حوض و ماهی گلی

شمعدانی

وَ عطر بهار نارنج،

با همه‌ی کسانی که دوستشان داریم…❤

رزق معنوی

آروم تو گوشت میگم دارم میرم از دست 

آروم توگوشم بگو حواسم بهت هست…

یا اباعبدالله ♡

دلتنگ حرمتم.. به کی بگم؟

دردامو به تو نگم.. به کی بگم؟ 

غربت

غربت آن نیست که ندانند کجایی 

و بگیرند سراغت،

غربت آن ست که بدانند کجایی 

و نگیرند سراغت…

رسیدن یلدا و نبود پدر

پ مثل پدر

همانکه نبودنش

مرگ غرورمان را رقم زده

و جای خالی اش

اندوه بار بر سرمان هورا می کشد

کاش ما هم در این یلدا پدر داشتیم