موضوع: "در محضر عارفان"

یک عیب ندارد بگو

در محضر شیخ اسماعیل دولابی

⚪غصه های دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین، غصه ات از بین میرود.

در مجلس عزای امام حسین علیه السلام بنشین، غصه ات زایل میشود.

⚪بشر بخاطر فراموش کردن خدا و ضعف ایمان آنقدر ترسو شده که می گویند: دو نفر که با هم راه میرفتند، صدای شلیک گلوله ای را شنیدند. یکی از آنها به دیگری گفت: تیر به تو خورد؟ او گفت: نه، اولی گفت: پس حتما به من خورد؛ افتاد و مُرد.

اگر رفیقش یک مومن قوی بود، میگفت: به من خورد؛ تو بنشین، چیزی نیست.

⚪قیمت انسان به سکون اوست. به خودت کمک کن. چرا هِی به این در و آن در میزنی و به این و آن میگویی؟

یک «عیب ندارد» به خودت بگو. بگو اینکه چیزی نیست. با همین حرف همه آن غصه ها و ترس ها باطل میشود.

طوبای رحمت

اشک بر امام حسین علیه السلام

 

در محضر آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت(ره) :

 

ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.
ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ،
ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ
و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ.


ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ،

–> ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ :

 

>> ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.

 

>> دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.

 

>> سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.


ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :


ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟


ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :


ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ.


ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ،


ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟


ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.

 

____________اللهم ﺍﺭﺯﻗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩة____________

رفتن به روضه یک عبادت مهم است

 

آیت الله مجتهدی تهرانے(رحمه الله علیه):

 

رفتن به روضه یک عبادت مهم است

 

 حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامۍ کہ دارے چه آرزویۍ دارے؟

 

حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسۍ کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیہ السلام را مےکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم

 

 من در زمان بچگی این را از منبرے های قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است « مَنْ اَبْکـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة» کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبرے ها کہ روضه مۍ خوانند و مـردم را مۍگریاند یا تباکۍ کند یعنے گریه ات نمی آید دستت را جلوے چشمت بگذار به این عمل تباکی می گویند: «بهشت بر او واجب می شود»

 

 اینقدر گریه بر امام حسین علیه السلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد می گوید من دست خالے هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و می نشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیه السلام گریہ میکردم

___________________________________________________

ڪانال رسمۍ آیت الله مجتهـدۍ(ره)
___________________________________________________

بچه‌هایتان را مؤمن بار بیاورید

 

بچه‌هایتان را مؤمن بار بیاورید

خدا، فرزند مومن را در قیامت به شما میرساند تا چشمتان روشن شود

✍رهبر انقلاب:

 این آیه‌ی شریفه برای من همیشه جالب بوده است: «الَّذینَ آمَنوا وَاتَّبَعَتهُم ذُرِّیَّتُهُم بِإیمانٍ ألحَقنا بِهِم ذُرَّیَّتَهُم وَ ما ألَتناهُم مِن عَمَلِهِم مِن شَیء»؛ کسانی که توانسته‌اند ایمان ذریه‌ی خود را حفظ کنند ما در درجات عالىِ معنوی، ذریه را به آنها ملحق میکنیم…

مؤمن که شما باشید، اگر توانستید بچه‌ی خود را مؤمن بار بیاورید، خدای متعال کمبودهای این بچه را در قیامت، در بهشت و در عرصات دشواری که در برابر شماست، جبران میکند؛ او را به شما میرساند تا چشم و دل شما روشن شود. خدا برای یک مؤمن خیلی ارزش قائل است.

 

❌انسان حق ندارد عیب کسی را بگوید.

___________________________________________________

آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):

❌انسان حق ندارد عیب کسی را بگوید.

✨ حالا بعضی ها مےگویند آقا ما دیده ایم کہ مےگوییم، ندیده که نمےگوییم. جواب این است که چون دیدی و مےگویی غیبت است، اگر ندیده باشی که تهمت است.

 

✨هیچ عیبی نداری، مریضی، همه اش عیب این و آن را می گویی که فلانی چنین، فلانی چنین.

 

✨ چه کار داریم که فلانی بد است یا خوب، بہ ماچه؟ ما ببینیم خودمان چه کاره هستیم.

 

خطبه ای در نهج البلاغه راجع به غیبت است که مولا علی علیه السلام می فرمایند: « اگر شما هیچ عیبی نداشته باشید همین که عیب مردم را می گویی، همین بزرگترین عیب است»

 

منبع :کانال رسمی آیت الله مجتهدی(ره)
___________________________________________________

 

ذکر ششگانه

در محضر شیخ حسنعلی نخودکی

✨حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: هرکس که خواهد خانه اش به نعمت آبادان باشد، به ذکر شش گانه زیر بپردازد:

✨اول آنکه در آغاز هرکار بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم.

✨دوم آنکه چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد، بگوید الحمدالله رب العالمین.

✨سوم آنکه چون خطا و لغزشی کند بگوید: استغفرالله ربی و اتوب الیه.

✨چهارم آنکه چون غم و اندوه براو هجوم آورد بگوید : لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

✨پنجم آنکه چون تدبیرکار کند،گوید ماشاالله.

✨ششم آنکه چون از ستمگری هراسی کند بگوید: حسبناالله و نعم الوکیل.

نشان از بی نشظان ها،علی مقدادی اصفهانی

دنیا همش کشک بوده!

————– این دنیا نمےارزد به کاهی ————–

 

خداوند در قرآن کریم مےفرماید: « وَ لِکُلِّ اُمَّةٍ اَجَلٌ فَاِذا جاءَ اَجَلُهُم لا یَسْتَأْخِرونَ سَاعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمونَ»←براے هر قوم و جمعیتی سرآمد و زمـان معینی است و هنگامے که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تاْخیر مےکنند و نه بر آن پیشی گیرند.

 

در ذیل این آیه حدیثی است کہ مےفرماید: هنگامے کہ ملک الموت بہ سراغ شخص محتضر مےآید تا او را قبض روح کند، شخص محتضر متوجه نیت و قصد او مےشود، بہ همین خاطر بہ او مےگوید: «یک سال بہ من مهلت بده تا بروم بدهکارۍهایم را بدهم، حلالیت بطلبم، کارهایم را بکنم، وصیت بکنم، قرض هایم را صاف و صوف کنم.»

ملک الموت در جواب او مےگوید: سالها بر تو گذشت و کاری نکردۍ.

مےگوید: یڪ ماه مهلت بده.

ملڪ الموت مےگوید: ماه ها بر تو گذشت و کاری نکردی. مےگوید: یڪ شبانه روز مهلت بده.

ملک الموت مےگوید: شبانه روز برتو گذشت و کاری نکردی.

شخص محتضر مےگوید: یک ساعت مهلت بده.

ملک الموت مےگوید: ساعت ها بر تو گذشت و کاری نکردی. مهلت نمےدهد جان و او را مےگیرد.

 

ملک الموت فقط به یک نفر مهلت داد و او هم حضرت نوح علیه السلام بود. حضرت نوح شیخ الانبیاء بود و نهصد و پنجاه سال مردم را بہ دین خـدا دعوت ڪرد. او در لحظه ی احتضار از عزرائیل تقاضایی ڪردو گفت: بہ من اجازه بده تا از آفتاب به سایہ بروم. عزرائیل اجازه داد.

حضرت نوح حضرت نوح بعد از اینکه پایش را از آفتاب بہ سایه گذاشت بہ ملک الموت گفت: مےدانی برای چه این تقاضا را از تو کردم؟

ملڪ الموت گفت : نه.

حضرت نوح فرمود: برای اینکه مےخواستم بہ تو بگویم تمام عمر من، کہ ۲۵۰۰ سال طول ڪشید، به همین مقدار که پایم را از آفتاب بہ سایه گذاشتند، گذشت.

قرآن هم مےفرمایند: ما بعد از مرگ وقتے، وارد عرصه قیامت مےشویم. خیال مےکنیم در دنیا به اندازه یه چاۍ خوردن در قهوه خانه آمدیم و رفتیم.

قران می فرمایند :«کَاَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَها لَم یَلْبَثُوا اِلّا عَشِیَّةً اَوْ ضُحَاهَا» ← آنها در آن روز کہ قیام قیامت را مےبینند، چنین احساس مےکنند کہ گویی توقفشان در دنیا و برزخ جز شامگاهے یا صبح آن بیشتر نبوده است.

حالا ما خیال می کنیم که عمـری داریم، در حالی که وقت مرگ متوجه می شویم که دنیا همش کشک بوده!

 

√ منبع: ڪتاب بدیع_الحکمة حکمت ۱۷ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)

روزنه های از عالم غیب

روزنه های از عالم غیب

——————–✨((طی الارض))✨——————–

آیت الله بهجت فرمودند:

آیت الله سید علی قاضی به حجه الاسلام آقای مولوی فرموده بود که شما دنبال طی الارض هستید؟

ایشان می پرسد : چطور ؟

میرزا علی آقای قاضی فرمودند: به خاطر آنکه به خواندن سوره توحید تداوم دارید.

روزنه هایی از عالم غیب ، ص 338

استجابت دعا

استجابت با توجه به روایات به چهار شکل صورت می ‌گیرد:

✅گاهی دعای شما سریع مستجاب می‌ شود

✅گاهی با تأخیر و طبق مصالح مستجاب می ‌شود

✅گاهی به صورت نعمات اخروی داده می‌ شود

✅و گاهی کفاره‌ی گناهان و باعث بخشیده شدن گناهان می ‌شود

 

استجابت دعا شرایطی هم دارد، از جمله:

✅با فروتنی و در ماندگی باشد و گرنه اصلا دعای حقیقی شكل نگرفته است

✅امید داشته باشیم كه خواسته مان بر آورده می شود

✅كسی را كه از او درخواست میكنیم را بشناسیم چون تا به قدرت و توان او و علم او به خواسته اطمینان نداشته باشیم، نمی توانیم امید داشته باشیم كه دعایمان مستجاب میشود

✅حسن ظن به خداوند داشته باشیم، در روایات آمده هیچ كس گمان نیكی به خداوند نبرد مگر اینكه خداوند با او همان طور معامله كرد

✅پاكی در همه ابعاد، از جمله در مال و آبرو بر دیگران ستم نكند ✅اگر به دستورات خداوند عمل کردیم در این صورت توقع اجابت دعا داشته باشیم

 

رعایت وسایل استجابت دعا از جمله:

✅با طهارت بودن

✅خضوع

✅صدا زدن خدا با نامهای مخصوصش

✅ذكر نعمتها

✅یادآوری گناهان

✅اصرار و پا فشاری در دعا كه كمترین آن تكرار سه بار در دعاست

✅در پنهان دعا كند

✅دعا را تعمیم دهد(برای همه دعا کند)

✅در اول و آخر دعا صلوات بفرستد و به ائمه توسل جوید

✅دل را از غیر خدا پاک سازد و تنها به او تكیه كند

✅دو دست را بالا گرفتن مثل در مانده ای كه غذا طلب میكند كه رسول خدا چنین میكرد

✅در زمان مخصوص دعا كردن كه در روایات اشاره شده و بیشتر آن شب و روز جمعه است و نیمه شب

✅در مكان های مخصوص مثل زیر قبه ی امام حسین و صحرای عرفات

( المراقبات / میرزا جواد ملكی تبریزی / ج 2 ) 

مهد کودک واداره جامعه!

مهد كودك و اداره جامعه

 

يك سيّد بزرگواري در منطقه‌ ای خدمات فراوان كرد مسجد ساخت حمام ساخت حسينيه ساخت بعد يك وقت گِله كرد كه من هر چه به اين مردم گفتم كه خانه سالمندان بسازيم اينها حاضر نشدند به من كمك كنند

به او گفتم از اين مردم تشكر بكن كه به تو پول ندادند خب کسی كه حاضر نيست پدر و مادر خودش را به خانه سالمندان بدهد بايد از او تقدير كرد آن كسي كه بچه را به مهدكودك می ‌دهد آن بچه ديگر عاطفه درك نمي‌كند همين كه پدر و مادر سالمند شدند تحويل خانه سالمندان می ‌دهند تحويل خانه سالمندان یعنی مرگ تدریجی پدر و مادر.

قرآن كه فرمود: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ» فرمود پر پهن كن كه اينها را زير پر بگيری مبادا به خانه سالمندان بفرستي خب اين حرف را چه کسی می ‌پذيرد اين کسی كه دوران هفت ساله كودکی را با شير و مِهر مادر گذراند ولي بچه مهد كودکی همين كه بزرگ شد خب پدر و مادر را به خانه سالمندان می ‌فرستد ديگر او كه عاطفه درك نكرده كه او كه مهر نياموخته.

بنابراين اگر قرآن است و اگر دستور دینی است تحصيل و علم سر جايش محفوظ است نيمي از جامعه كه زن ‌اند همه امور خودشان, خودشان انجام بدهند ديگر احتياجی نباشد كه نامحرم در كارشان دخالت كند و اصلی ترين كار آنها مادر شدن است هيچ ممكن نيست جامعه‌ای را با مهد كودك بتوان اداره كرد جامعه را مادر اداره می كند شير پاك اداره می كند. وقتی نماز مي‌خواند اين را در كنار سجاده‌اش بگذارد همين كه با مُهر او بازي مي‌كند با تسبيح او بازی می كند در اين شش, هفت سال, با مهر و تسبيح آشنا می ‌شود

اين دوتا ذكر خودش می ‌دهد دوتا ذكر ياد كودك می ‌دهد اينكه فرمود فرزندانتان را ياد بدهيد براي اينكه اينها حديث العهد بالاسلام‌ اند.

درس اخلاق استاد جوادی آملی، اسفند 90