مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
شنبه 04/05/25
خلاصه ی کنفرانس یکی از روانشناس های معروف دنیا:
« برای حذف آدم های سمی زندگیتان هیچ وقت احساس گناه، خجالت و پشیمانی نکنید. فرقی نمیکند آن فرد از بستگانتان باشد و یا یک آشنای تازه. مجبور نیستید برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت در شما میشود جایی باز کنید. »
و به نظرم اینو باید تا ابد تو زندگیمون اجرا کنیم…
جمعه 04/05/17
خدا چیزهایی رو در شما میبینه که خودتون نمیتونید ببینید…
برنامه خدا برای زندگیتون بزرگتر از برنامه خودتونه!
ارادهی خداوند در زمان خاصش رخ میده،
پس اطمینان داشته باش به زمانبندی فوقالعاده خداوند
به خدا اعتماد كن.
دوشنبه 04/05/06
درگذشت نویسنده کویتی، عبدالله الجارالله، صاحب آن مقاله مشهور:
«هنگام مرگم نگران نخواهم بود… و اهمیتی به جسد پوسیدهام نخواهم داد… چراکه برادران مسلمانم کار لازم را انجام خواهند داد، یعنی:
لباسم را درمیآورند…
مرا غسل میدهند…
کفنم میکنند…
از خانهام بیرونم میبرند…
به خانه جدیدم (قبر) میبرند…
افراد زیادی برای تشییع جنازهام خواهند آمد…
حتی خیلیها کار و قرارشان را برای دفن من لغو میکنند…
در حالی که شاید بسیاریشان هیچگاه به نصیحتهایم فکر نکرده باشند…
وسایل من دور انداخته میشود…
کلیدهایم…
کتابهایم…
کیفم…
کفشهایم…
لباسهایم و …
و اگر خانوادهام توفیق یابند، آنها را صدقه میدهند تا به من نفعی برسد…
مطمئن باشید دنیا برایم غمگین نمیشود…
حرکت دنیا متوقف نمیشود…
اقتصاد ادامه مییابد…
شخص دیگری جای مرا در کار میگیرد…
و داراییهایم حلال به وارثانم میرسد…
در حالی که من باید درباره همه آنها پاسخگو باشم!
چه کم و چه زیاد… حتی کوچکترین چیزها…
نخستین چیزی که پس از مرگ از من میافتد، نام من است!
پس وقتی بمیرم میگویند: جنازه کجاست؟
و نامم را صدا نمیزنند!
وقتی میخواهند برایم نماز بخوانند، میگویند: جنازه را بیاورید!
و باز نامم را نمیبرند!
وقتی شروع به دفنم میکنند، میگویند: میت را نزدیک کنید…
و نامی از من نمیبرند!
بنابراین، نه نسبم فریبم دهد… نه قبیلهام… نه مقامم… و نه شهرت من!
چه دنیای بیارزشی… و چه عظیم است آنچه در پیش داریم!
ای انسانی که اکنون زندهای… بدان که اندوه برایت به سه گونه خواهد بود:
کسانی که تو را سطحی میشناسند، میگویند: بیچاره…
دوستانت… ساعاتی یا چند روزی غمگین میشوند… سپس به حرف و خنده بازمیگردند!
و اندوه عمیق در خانهات خواهد بود… خانوادهات یک هفته، دو هفته، یک ماه، دو ماه یا شاید یک سال غمگین باشند…
و سپس تو را در بایگانی خاطرات میگذارند!
داستان تو در میان مردم پایان یافت…
و داستان واقعیات آغاز شد…
از تو جدا شد:
زیبایی…
مال…
سلامتی…
فرزند…
خانهها و کاخها را ترک کردی…
و همسرت را نیز…
و تنها چیزی که با تو ماند، عملت بود…
و زندگی واقعی تازه آغاز شد!
و اینجاست که باید بپرسی:
از اکنون برای قبر و آخرتت چه آماده کردهای؟
این حقیقتی است که نیاز به تأمل دارد…
پس بکوش بر:
انجام واجبات…
انجام نوافل (عبادات مستحبی)…
صدقه پنهانی…
عمل صالح…
نماز شب…
شاید نجات یابی…
اگر اکنون که زندهای، مردم را با این مقاله به یاد خدا بیندازی، اثر این یادآوری را در میزان حسناتت در قیامت خواهی یافت، انشاءالله…
و یادآوری کن که یادآوری برای مؤمنان سودمند است.
چرا مرده اگر بازگردد، صدقه را انتخاب میکند؟ چنانکه خداوند فرمود:
«رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ» (منافقون: ۱۰)
و نگفت: عمره میرفتم… یا نماز میخواندم… یا روزه میگرفتم…
علما گفتهاند:
مرده فقط صدقه را یاد میکند، چون اثر عظیمش را پس از مرگ دیده است!
پس بسیار صدقه بدهید!
یکشنبه 04/05/05
آدم مغرور مثل کسی است که
بالای کوه ایستاده
و همه را کوچک میبیند ،
غافل از اینکه مردم هم از پایین
آن را کوچک میبینند.
دوشنبه 04/04/23
من یادم نمی رود هیچ وقت یک بار پروازی داشتم از تهران به شیراز ، کنار من دوتا صندلی بود دونفر آمدند یک آقای ایرانی و مترجم یک خارجی بود مال ایتالیا بود.
من دیدم یک تکپوش پوشیده بر روی تکپوش او امضاهایی شده امضاهای متفاوتی ، شکل های متفاوت . من از این مترجم پرسیدم ببخشید ایشان کیه؟
گفت: ایشان معلم است در ایتالیا قانون است در کشور ایتالیا که وقتی یک معلم سی سال رفت سر کلاس زحمت کشید به خاطر بچه های مردم و بچه های ملت ، از خوشی هایش باید بگذرد از سفرهایش بگذرد دولت یک قانون وضع کرده دیگر وقتی یک معلم وقف بچه های مملکت می کند باید یک بودجه ای برای معلم ما در نظر بگیریم که بعد از سی سال بتواند در هرجای دنیا می خواهد برود سفر کند پول بهش بدهیم. یک حقوق و پول عجیب غریبی به معلم ها بدهند که شما سی سال زحمت کشیدید برو بگرد تو دنیا ببین چه خبر است ؟!
ایشان معلم است ؟ گفت بله، در چه سطحی؟ گفت در سطح ابتدایی خودمان معلم چهارم پنجم ابتدایی. راهنمایی و دبیرستان و استاد دانشگاه نه؛ معلم ابتدایی.
گفتم:چرا برای ابتدایی انقدر بها می دهند؟
گفت: برای اینکه ابتدایی خیلی سخت تر است از دانشگاه ، و حقوق و مزایای یک معلم ابتدایی بالاتر است تا یک استاد دانشگاه یعنی دقیقا برعکس ماها. با بچه سروکله زدن یعنی قلب از دست دادن یعنی کلیه و کبد از بین رفتن یعنی سیستم عصبی از بین رفتن یعنی عمر سی ساله شده سه سال. بچه است دیگر آدم پدرش در می آید تا الف،با یادش بدهد.اما تو دانشگاه همه بزرگ اند استاد می گوید من مطلب را می گویم می خواهی گوش کن می خواهی گوش نکن من حرفم را می زنم ، به بچه می شود بگویی؟ می خواهی بلد شو یا نه؟ این باید جان بکند تا یاد بگیرد الف با یعنی چی؟ لذا میگفت بالاترین حقوق مال اینهاست
گفتم:این پیراهنش چرا اینجوری است؟ چاپی است امضاها؟ گفت:نه، من اتفاقا وقتی دیدم مثل شما سوال کردم پیراهنت چیه؟ گفت: این آخرین روزی که رفتیم سر کلاس بچه های کلاس من یک تیشرت برای من هدیه آوردند و همه ی دانش آموزان رو تیشرت من به عنوان یادگاری امضا کردند این امضای بچه های من است.
اینجا من یک خراب کاری کردم خیلی افتضاح یعنی خودم روی منبر اعلام می کنم که خیلی بد شد ،من خیلی خجالت کشیدم سوالی کردم که بسیار بی جا بود.
گفتم بهش بگو من هم معلم هستم و معلم بودم ، دانش آموز دارم در سطح دبیرستان و دانشگاه . بین این امضاها کدام امضا را بیشتر از همه دوست داری؟ این را که گفتم، آتش گرفت ، شروع کرد انگلیسی حرف زدن من فهمیدم دارد فحش می دهد خدایی داشت فحش می داد. از چشمانش پیدا بود.
گفتم:چی می گوید ؟ گفت: حاج آقا شرمنده ام ، نمی توانم بگویم. فقط دارد می گوید غلط کرد این می گوید من معلمم دروغ می گوید؛ گفتم :چرا؟ گفت اگر معلم است چطور به خودش اجازه می دهد بین بچه ها تبعیض قائل بشود؟ یکی را بیشتر از بقیه دوست بدارد؟ همه برای من یکی اند.
و یک مثال قشنگی زد گفت : به این آقا که می گوید معلمم بپرس ، بگو این چشمت را بیشتر دوست داری یا این چشمت را؟ می شود بین این دوتا فرق گذاشت؟ گفتم نه. دیگر این حرف را نزنی. و آن روز این آقای معلم ایتالیایی برای من هم معلم شد.
استاد دانشمند
جمعه 04/04/20
✔️ چند موضوعی که درشرایط فعلی توان ایجاد تزلزل در صفوف اجتماعی و انسجام مردمی دارد عبارت است از:
۱. طرح عدم کفایت رئیس جمهور
۲. موضوع جانشینی رهبری
۳. ترساندن از اسنپ بک برجام
۴. نوع مواجهه با مذاکرات
۵. تحقیر و دروغ گو خواندن فرماندهان دلاور داخلی
۶. نشانه گرفتن فلش نفوذ به یک جریان یا عوامل رده پائین میدانی
۷. خراب کردن همه فشار و آتش خشم مردم بر سر دولتی که هنوز یک سال نیست بر سرکار آمده
در حالی که شبکه پنهان نفوذ چند سال در حال خیانت بوده اند و کار یک ماه و دو ماه نیست.
نکته شایان توجه این است که هرچند در بین مدیران جدید هم امکان جذب وجود دارد، اما دشمن برای بقا و پنهان نگه داشتن شبکه اصلی، ذهن ها را به سمت مهرههایی منحرف می کند که کمهزینه، کمقدرت و بیرون از هستهی تصمیمساز اصلی اند. مزدوران خُرد، و دولت تازهای که کمتر از یک سال عمر دارد، بهترین قربانیاناند!
لطفا به موارد فوق توجه داشته باشید. هر کس در موارد فوق دمید و به اختلافات دامن زد، قطعا خائن است.
محمدرضا حدادپور جهرمی
پنجشنبه 04/04/05
توصیههای حضرت آیتالله حق شناس رضوان الله علیه درباره عزاداری دهه اول محرم:
●داداش جون!مبادا در دهه اوّل محرم به فکر تفریح و رفتن به جاهای خوش و آب و هوا باشی!
حسین، عزیز الله است. [اگر بروید] به شما خوش نخواهد گذشت، خوش گذشتن موقت هم اگر باشد، وبال گردنتان میشود.
● در دههی اول محرم باید تجملات را رها کنی. به این فکر نباش که مثلاً صبحانه امروز من کره و مربا باشد. باید فکر شما این باشد که در مجالس عزاداری ابا عبد الله الحسین علیه السلام شرکت کنید.
● بعضی می خواهند در ایام محرم هم درس بخوانند و هم عزاداری کنند؛ اما این غلط است، این بی برنامگی است.
امام حسین، عزیز الله است و باید در دهه اول محرم فقط به عزای ایشان پرداخت.
باید در این دهه وضعیت و برنامه ما عوض شود.
● هر گاه در مجالس روضه حاضر میشوی، بیشتر از دو جلسه روضه پشت سر هم ننشین، کدورت میآورد!
● برویم جایی که خلوت باشد؛ جایی که در آن افاده ای نباشد و همه برای خدا، آن جا باشند. هر چه بخواهی در این مجالس شکسته به شما میدهند؛ چون در این مجلس فقط به خاطر امام حسین آمدی؛ ولی در مجالس دیگر ممکن است چیز دیگری را هم با آن قاطی کنی!
بنده خدای کریم صفحه ۳۱۳
پنجشنبه 04/04/05
آداب ورود به ماه محرم
۱. توبه و طهارت
ارتباط با اهل بیت(ع) توبه صادقانه میخواهد
از گناهانی که ما را از اهل بیت(ع) دور میکند ،هر کس یه گناهی دارد که احساس میکند که آن را از اهل بیت دور میکند.
۲. کسب حلالیت از کسانی که خواسته یا ناخواسته حقی از آن ها را ضایع کرده ایم.
۳. سجده شکر کنیم برای اینکه در دهه محرم نفس میکشیم که امام صادق علیهالسلام فرموده اند که《نَفَسُ المَهمُوم لِظُلمِنَا تَسبِیح》
۴. عرض ارادت و تسلیت محضر صاحب عزای حقیقی این مجالس؛ این چند روز رابطه مان با حضرت صاحب الزمان علیهالسلام را محکم تر کنیم و حداقل قبل از آمدن به مجالس دعای فرج (عظم البلاء) را بخوانیم.
۵. قرائت روزانه زیارت عاشورا و سوره مبارکه فجر
۶. حضور و خدمت خالصانه در مجالس؛ برای دوست و سخنران و … به مجلس عزا نیاییم فقط و فقط برای اباعبدالله الحسین و برای خدا بیاییم.
۷. سعی کنیم آن چیزهایی که بین ما و اهل بیت را فاصله انداخته برطرف کنیم ،قبل آمدن به مجالس به سجده بیفتیم و این کلام را -که ترجمه یکی از ادعیه عربی هست- بگوئیم: (خدایا هر آنچه در وجود من که مانع از کسب فیض اباعبدالله و مجالس اباعبدالله علیهالسلام میشود را برطرف کن)
۸. دوری از گناهان مخصوصا عاق والدین؛ اگر رابطهمان با پدر و مادر مقداری به هم خورده سعی کنیم در این دهه محرم مقداری نرم شویم بلکه همیشه منتهی در این دهه نسبت به پدر و مادر یک مقدار بیشتر عنایت داشته باشیم.
۹. عمل به مستحبات هم در این دهه و ماه خیلی مهم است از جمله شرکت در نماز های جماعت که یکی از ثمرات آن این است که اگر کسی از آن جمع دعایش مستجاب شود این استجابت به تمام آن جمع اثر میگذارد.
و گفته اند که نماز جماعت اول وقت در مسجد در این ماه تاثیرش در کسب فیض دهه محرم زیاد است.
حاج آقا برزگری | شب اول محرم ۱۴۰۲
چهارشنبه 04/04/04
جنگ عجیبی بود…
درس هایی به ما داد که باید سبب تغییر نگاه و حتی استراتژی خیلی از ما بشود…
۱. مدعیان هسته سخت نظام فهمیدند، در هنگامه خطر، کسانی که پوشش متفاوتی دارند، هم سریع در صحنه حاضرند؛ کم حجاب، بی وطن نیست، خواهر با غیرت اوست.
۲. کم حجاب فهمید، پاسدار و بسیجی مزدور نیست، برادر جان بر کف اوست؛
۳. فعال فرهنگی فهمید سلبریتی همیشه تهدید نیست بلکه یک روز مثل معین می خواند اگر ایران به جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم؛ بایستی روحیه وطن دوستی و همدلی را تقویت کرد.
۴. کسی که می گفت نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران فهمید چرا سالها در کنار لبنان با این دشمن جنایتکار جنگیدیم.
۵. اسراییل فهمید گنبد آهنینی وجود ندارد، ما هم فهمیدیم بدون جنگنده پیشرفته که از حریم هوایی خودمان دفاع کند شلیک موشک هم سخت می شود.
۶. اسراییل فهمید رضاجان است شاه ملت ایران، رضا خان نه (ایضا توله پروژه بگیرش ضدملت) .
۷. فهمیدیم نباید استراتژی های نظامی مثل تمرکز بر توان شلیک چند صد فروندی در روز و وجود شهرهای موشکی در نقاط مختلف و… را عیان بیان کرد.
اسرائیل مگر گفته بود روزی با جنگنده و یا پهباد بالای سر تهران می آید و…؟!
۸. فهمیدیم حفاظت نخبگان را باید افزایش دهیم و چقدر برای دشمن نبودن آن ها مهم است.
۹. فهمیدیم همزمان دو یا چند نهاد اطلاعاتی موازی کار و گاهی رقیب، نمی توانند بر شکاف های اطلاعاتی و امنیتی کشور فائق بیایند. یک پاکسازی قوی و گسترده در چاله چوله های امنیتی لازم است.
۱٠. فهمیدیم برای دفاع از مردم باید در حوزه نظامی پول خرج کنیم، باید بتوانیم تجهیزات مدرن تهیه و تولید کنیم و مهمترین چالش را در این حوزه برطرف کنیم.
۱۱. باید فکر جدی و اساسی به حال اقتصاد قوی و قدرتمند کردـ اقتصادی که پویا و مقام و مردمی و درجه یک باشد و بتواند هر جا پشتیبانی مالی نیاز داشتیم، برطرف کند و همچنین سبب دلگرمتر شدن مردم باشد.
۱۲. این جنگ، تمرین خوبی برای احترام بیشتر به مردم و اعتماد بیشتر به فرماندهان و مسئولان و خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. و تا دست ملت و نظام در دست یکدیگر باشد، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند.
۱۳. و در پایان، به نهادهای امنیتی یاد داد که باید اینقدرررر قوی تر بشویم که اولا بتوانیم تهدیدات امنیتی را صرفا امنیتی جواب بدهیم و ثانیا دستمان برای حذف و ترور ارکان دشمن در هر لحظه و مکانی که لازم دانستیم پر تر کنیم.
۱۴. خیلیامونم فهمیدیم باید همیشه و همه جا دست به دامان خدا و امامان معصوم باشیم .خیلی با دنیا و متعلقاتش قاطی شده بودیم.
◀️ به نظر می رسد این جنگ خیلی چیزها به ما یاد داد که امیدوارم قدرش را بدانیم. اما به خاطر داشته باشید که جنگ تمام نشده بلکه وارد مراحل و لایه های دیگر شده است.
(برگرفته از کانال آقای طیبی اما با اضافه بعضی موارد بیشتر.)