مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
شنبه 03/02/22
دزدی وارد خانه یک پیرزنی شد و شروع کرد به جمع کردن اثاثخانه.
پیرزن که بیداربود صداشکرد و گفت ننه نشان میدهد شما جوانخوبی هستید و از ناچاری دزدی می کنید آن وسایل سنگین ول کن بیا این النگوهای طلا را به شما بدم فقط قبل از آن خوابی که قبل از آمدن شما دیدم برام تفسیر کن دزد گفت:خب چی خواب دیدی.
پیرزن گفت خواب دیدم که همه اهل محل در یک باغ بزرگی در حال دویدن بودیم که من داخل نهر افتادم وبرای بیرون اوردن من از نهر با صدای بلند پسرم ناصر را صدا می کردم
ناااااااااااااااااصر
ناااااااااااااااااصر
بیا کمک.
پسرش ناصر از خواب بیدار شدو مثل موشک از طبقه بالا آمد پایین و دزدو گرفت و شروع کرد به زدن.
پیرزن به پسرش گفت ننه بسه دیگر نزنش.
دزد گفت: بگذار بزنه.اخه منِ پدر سوخته برای دزدی امدم یا تعبیر خواب
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
طوبی لِمَنْ قَصَرَ هِمَّتَهُ عَلی ما یعنِیهِ.
خوشا به حال کسی که همتش را برای اموری که بهش مربوطه هزینه می کند.
میزان الحکمة،ج14،ص6682
بسیار رخ میدهد که درامور دیگران حتی اموری که تخصص نداریم دخالت میکنیم هر زمان کسی گفت مریضم شروع میکنیم به تجویز دارو و بیان راه درمان و….
ای کاش هرکسی در امورخویش متمرکز میشد و به دیگران زمانی که ازش درخواست میکردند، در اموریکه تخصص داشت مشاوره میداد نه بیشتر.اگر از شما در امری که تخصص ندارید نظر خواستند صادقانه بگویید در تخصص بنده نیست.
جمعه 03/02/21
اگر دختر داری، سرت را بالا بگیر و محکمتر قدم بردار.
اگر دختر داری مهربانتر باش و صبورتر باش و ماجراجوتر برای سفر، برای قدم زدن، رقصیدن، فیلم دیدن و موزیک شنیدن.
اگر دختر داری هر روز نوازشش کن و تواناییهاش را تشویق کن و به او بگو آدمها متفاوت هستند و هر کدام در زمینههایی موفق میشوند و نمیشود همه چیز را باهم داشت و نمیشود همه چیز را باهم خواست و این کمالگراییِ ویرانگر به او آسیب میزند.
بگو خوب است که چشمهای قشنگی دارد و لبخندهای بینظیری؛ اما از آن خوبتر تفکرات و خیالپردازیها و رفتارهای شگفتانگیزیست که دارد.
بگو اخلاق، چیز مهمیست و موفقیت چیز مهمیست و انسانیت چیز مهمیست و دوست داشتن، چیز مهمیست و مهمتر از آنها اوست؛ وقتی برای خودش، افکارش، نگاهش و انتخابهاش ارزش قائل باشد. بگو سعی کند سنجیده رفتار کند و قاطعانه انتخاب کند و پای انتخابهاش بایستد و اگر نشد فدای سرش.
بگو هرجای جهان که حوصلهی محافظهکاری نداشت و دلش خواست سنجیده و موقر نباشد و این سنجیده نبودن، به کسی آسیبی نمیزد، دیوانه باشد و لذت ببرد.
بگو دنیا به یک دختر موفقِ شاد بیشتر از یک دخترِ بسیار موفق اما غمگین نیاز دارد.
نرگس_صرافیان_طوفان
چهارشنبه 03/02/12
من معلّم هستم
زندگی ، پشت نگاهم جاریست
سرزمین کلمات ، تحت فرمان منست
قاصدک های لبانم هر روز سبزه ی نام خدا را به جهان می بخشد
من معلّم هستم
گرچه بر گونه ی من سرخی سیلی صد درد ، درخشش دارد
آخرین دغدغه هایم اینست :
نکند حرف مرا هیچ کس امروز نفهمید اصلاً ؟
نکند حرفی ماند ؟
نکند مجهولی روی رخساره ی تن سوخته ی تخته سیاه جا مانده ست ؟
من معلّم هستم
هر شب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ، وسعت یاد خدا را بکشانم به کلاس ؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه ی عشق ؟
غرق دریای تفکر بکنم ؟
با تبسم یا اخم ؟
با یکی بود و نبود، زیر یک طاق کبود ؟
یا کلاغی که به خانه نرسید ؟
قصّه گویی بکنم ؟
تک به تک یا با جمع ؟
بدوم یا آرام ؟
من معلّم هستم
نیمکت ها نفس گرم قدم های مرا می فهمند
بال های قلم و تخته سیاه ، رمز پرواز مرا می دانند
سیب ها دست مرا می خوانند
من معلّم هستم
درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال منست
من معلّم هستم
روز معلم مبارک باد
دوشنبه 03/02/10
همین الان لیوان هایتان را زمین بگذارید!!!
استادي درشروع كلاس درس ، ليواني پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت كه همه ببينند.بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است ؟
شاگردان جواب دادند 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم ……. استاد گفت : من هم بدون وزن كردن ، نمي دانم دقيقا’ وزنش چقدراست . اما سوال من اين است : اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم ، چه اتفاقي خواهد افتاد ؟ شاگردان گفتند : هيچ اتفاقي نمي افتد . استاد پرسيد :خوب ، اگر يك ساعت همين طور نگه دارم ، چه اتفاقي مي افتد ؟ يكي از شاگردان گفت : دست تان كم كم درد ميگيرد.
حق با توست . حالا اگر يك روز تمام آن را نگه دارم چه ؟
شاگرد ديگري جسارتا’ گفت : دست تان بي حس مي شود . عضلات به شدت تحت فشار قرار ميگيرند و فلج مي شوند . و مطمئنا’ كارتان به بيمارستان خواهد كشيد ……. و همه شاگردان خنديدند . استاد گفت : خيلي خوب است . ولي آيا در اين مدت وزن ليوان تغييركرده است ؟ شاگردان جواب دادند : نه
پس چه چيز باعث درد و فشار روي عضلات مي شود ؟ درعوض من چه بايد بكنم ؟
شاگردان گيج شدند . يكي از آنها گفت : ليوان را زمين بگذاريد.
استاد گفت : دقيقا’ مشكلات زندگي هم مثل همين است .
اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد اشكالي ندارد . اگر مدت طولاني تري به آنها فكر كنيد ، به درد خواهند آمد . اگر بيشتر از آن نگه شان داريد ، فلج تان مي كنند و ديگر قادر به انجام كاري نخواهيد بود. فكركردن به مشكلات زندگي مهم است . اما مهم تر آن است كه درپايان هر روز و پيش از خواب ، آنها را زمين بگذاريد. به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيرند .
هر روز صبح سرحال و قوي بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هرمسئله و چالشي كه برايتان پيش مي آيد ، برآييد!
پس همين الان ليوان هاتون رو زمين بذاريد
زندگي كن….
زندگي همينه
یکشنبه 03/02/09
در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند. سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، بلند میشود تا آنها را بیاورد. وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه به قیافهاش) آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس میکند اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست. او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد. در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد. دختر اروپایی سعی میکند کاری کند. اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمیدارند و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم کننده و با مهربانی لبخند میزنند. آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاهپوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند و ظرف غذایش را که دستنخورده و روی آن یکی میز مانده است!
چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوته فکران رفتار کنیم.
پائولو کوئیلیو
دوشنبه 03/01/13
شبهه
دینی که با خوردن آب در ملاعام به خطر بیفتد ولی خوردن حق مردم تکانش ندهد، دین نیست توهمی است برای عام و نعمتی است برای خاص؟!
● اول: اگر کسی بگوید: «جامعهای که با رد شدن یک ماشین از چراغ قرمز، نظمش از بین برود جامعه نیست، فلان است». این حرف درست است؟!
این یک مغالطه آشکار است چرا که عبور از چراغ قرمز شاید نظم کلی جامعه را از بین نبرد، اما به اندازه خود باعث بی نظمی شده است. مضافاً اینکه اگر از آن جلوگیری نشود، زمینه هرج و مرج گسترده تری را ایجاد میکند.
● دوم: هر قانونی در سرجای خودش اهمیت دارد و اگر رعایت نشود عواقب خودش را دارد، مثلا اگر در خیابان یکی جلوی شما را بگیرد و اموال شما را بدزدد شما به پلیس که در آنجا عبور میکند بگویید یک زورگیر اموال شما را گرفته به شما کمک کنند، آنها بگویند مهم نیست، ما الان کار مهمتری داریم میخواهیم برویم کلاهبرداری که اموال مردم را دزدیده را دستگیر کنیم و به آنجا رسیدگی کنیم، آیا این درست است؟!
مسلما درست نیست و هر بیقانونی باید رسیدگی شود فرقی ندارد یک زورگیری باشد یا یک کلاهبردار باشد. و رسیدگی نکردن به هر کدام باعث هرج و مرج و بیقانونی میشود.
● سوم: در دین اسلام هم هر دستور و حکم خدا اهمیت و ارزش خودش را دارد و به همان اندازه که دستور خداست ارزش دارد و باید رعایت شود.
مثلا در مورد رعایت حق مردم چنان در اسلام به آن اهمیت داده شده است که طبق روایتهای متعددی حتی اگر شهیدی حق مردم بر گردنش باشد از او بخشیده نمیشود، با اینکه با اولین قطره خون شهید تمام گناهانش بخشیده میشود. مگر اینکه خدا برای آن صاحب حق از طرف شهید جبران کند و تا صاحب حق رضایت ندهد بخشیده نمیشود.
● چهارم: و همچنین حق دیگران آنقدر در نزد خدا ارزش دارد که نماز حتی با یک نخ غصبی هم مورد قبول نیست.
● پنجم: بنابراین روزه هم یک دستور خداست که مثل بقیهی دستورات خدا باید رعایت شود و اگر رعایت نشود در واقع دستور خدا زیرپا گذاشته شده است. و این است که میگویند نگاه نکن که چه دستوری را رعایت نکردی، نگاه کن دستور چه کسی را رعایت نکردی.
■ وقتی دستور خدا را زیرپا گذاشتی فرقی ندارد کدام دستور او بوده است. بدی کار، این است حکم خدا را رعایت نکردی
شنبه 03/01/11
به کسی که به تو اهمیت نمی دهد، اهمیت نده تا آزرده نشوی
در اکثر موارد به خلایق هر چی لایق، باور داشته باش توقعت را از دیگران، به صفر برسان
هر کسی با تو ادب را رعایت نکرد و تو نتوانستی ادبش کنی،بنشین و صبر کن تا روزگار ادبش کند
هر انسانی به اندازه ی سطح شخصیت و شعور خود میتواند ارزش تو را تشخیص دهد نه آنچه واقعیت توست
هر کسی که ارزش تو را ندانست، راهت را از او جدا کن؛ و اگر امکانش نبود، در ذهنت کم رنگش کن همین…