امام کنار شیعیان

 

مردی به نام رمیله تب دار بود؛ هنگام نماز رسید و به سختی وضو نمود و برای نماز جماعت به مسجد رفت، بعد از نماز جماعت تا از درب مسجد بیرون آمد علی علیه السلام را دید که دست مبارک بر روی شانه های رمیله گذاشت

 

 فرمودند: رمیله! دچار تب شدیدی بودی ولی باز هم برای نماز جماعت به مسجد آمدی! رمیله متحیر و متعجب شد و عرض کرد: بله سرورم، اما شما چطور متوجه شدید!؟

 

 امیرالمومنین علیه السلام لبخندی زد و فرمودند: 

 

ای رمیله، هیچ زن و مرد مومنی نیست که مریض شود، مگر اینکه ما بخاطر مریضی او مریض میشویم و هرگاه محزون میشود ما بخاطر او محزون میشویم و هر زمان دعا کند ما به او آمین میگوییم و وقتی ساکت باشد مابرای او دعا می‌کنیم و در هرکجا در مشرق و مغرب، مرد و زن مومنی باشد ما با او هستیم. 

 

بحارالانوار ج36

 

✨ یاصاحب الزمان عج، چه دردهایی که با من بود و هست و خواهد بود و شما در کنارم بودید و هستید و خواهید بود و من در همه حال غافل از شما

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.