اعتماد به خدا....

_______________________________________________

ساعت ۱۰ صبح دکتر به همراه پرستار وارد اتاق بیمار میشود

ده تخت هم داخل اتاق است . دکتر میگوید :
“به این چلو کباب بدید با کره،
به تخت کناری غذا ندهید،
به او سوپ بدهید ،
به این کته ی بی نمک بدهید
مریضا همه یک جور به دکتر نگاه میکنند
حتی به کسی هم که میگوید غذا ندهید ،
او میفهمد امروز جراحی دارد و نباید غذا بخورد
چون میداند که دکتر خیرش را میخواهد اعتراضی نمیکند

حالا اگر بلند شود و داد بزند که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند به من ندهند دکتر میفهمد این شخص روانی است!????

ما هم نباید بگوییم چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی به من ندادی؟!
باید به خدا اعتماد کنیم
همان طور که مریض میفهمد و به دکتر اعتراض نمیکند ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما میدهد راضی باشیم .

برگرفته از کتاب ⇦طریق وصل
ایت الله مجتهدی تهرانےرحمه الله علیه
_______________________________________________

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.