مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
سه شنبه 99/10/16
1- آیه بیوت
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ
[ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭ ] ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺫﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺭﻓﻌﺖ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﻣﺶ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺫﻛﺮ ﺷﻮﺩ ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺎم ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻮیند.(نور٣٦)
(طبق روایات یکی از مصادیق این آیه خانه حضرت زهراست که ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﺍﻟﻬﻲ ﻭ ﻣﺤﻞ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ انسانهای ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ)
2- آیه مرج البحرین
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻥ ﺳﺎﺧﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﻢ ﺗﻠﺎﻗﻲ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﻟﺆﻟﺆ ﻭ ﻣﺮﺟﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻳﺪ.(الرحمن۱۹و۲۲)
(طبق روایت امام صادق: ﻋﻠﻲ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻋﻤﻴﻖ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻳﻚ ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ، ﻟﺆﻟﺆ ﻭ ﻣﺮﺟﺎﻧﻲ ﭼﻮﻥ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ)
3- سوره کوثر
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻴﺮ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ [ ﻛﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﻧﺴﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻳﺸﻪ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ] ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻳﻢ(کوثر١)
4- توبه آدم
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ﭘﺲ ﺁﺩم ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.(بقره ٣٧)
(طبق روایات شیعه و سنی ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺁﺩم ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻱ ﺁﻥ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﻤﻮﺩ، ﺗﻮﺳّﻞ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺧﻠﻖ ﺧﺪﺍ ﻳﻌﻨﻲ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤّﺪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺍﻭ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺍﺳﺖ)
چهارشنبه 99/08/07
التوبة
وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺷﺨﺺ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﻭﺭ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺍﻳﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﺍﺳﺖ . ﺑﮕﻮ : ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺷﻤﺎ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﻭﺭ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﺩ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ .(٦١)
یکشنبه 99/06/30
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ ، [ ﺑﮕﻮ : ] ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ ،
ﺩﻋﺎﻱ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ
ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ، ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﻨﺪ [ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻋﻠﻲ ﺑﺮﺳﻨﺪ ]
بقره.(١٨٦)
قشنگ ترین عشق، نگاه خدا به بنده هاشه
سه شنبه 99/05/14
آیا چشم زخم از نظر قرآن واقعیت دارد یا خرافه است؟
- پاسخ
مقدمه
تأثیر چشم و نیروهای مرموز آن از دیر زمان مورد توجه بشر بوده است. شاید نتوان تاریخ دقیقی برای شروع این عقائد یافت اما آنچه مسلَم است انسانها در اثر تجربیات روزمرّه و برخی نقلهای تاریخی و دینی به آن اعتقاد پیدا کرده بودند، هر چند که در این بین خرافاتی نیز راه یافته است که نیازمند اصلاح و پالایش است.
تعریف چشم زخم
چشم زخم، نیروی مرموزی است که در چشم برخی افراد وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند. [۱]
چشم زخم از منظر قرآن کریم
به نظر میرسد در قرآن، آیهای که به صراحت از «چشم زخم» سخن گفته باشد وجود ندارد اما آیاتی وجود دارد که در مورد «چشم زخم» به آن استناد شده است، از جمله:
۱. قرآن کریم در سوره قلم آیه ۵۱ میفرماید:
«وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ «و مسلماً نزدیک بود کسانی که کفر ورزیدند هنگامی که آگاهکننده (= قرآن) را شنیدند با چشمانشان تو را بلغزانند و میگویند: «قطعاً او دیوانه است. »
شأن نزول
مفسران برای آیه فوق دو شأن نزول ذکر کردهاند:
الف. برخی مفسران در شان نزول این آیه نقل کردهاند که در مورد گفتار برخی مخالفان ولایت علی(علیه السّلام) در روز غدیر خُم بوده است که به پیامبر(صلّی الله علیه و آله) ـ در هنگامی که دست علی(علیه السّلام) را برای امامت بالا برد ـ نگاه کردند و گفتند: به چشمان او نگاه کنید مثل چشم دیوانگان میچرخد. در آن هنگام جبرئیل آیه فوق را نازل کرد.
ب. بعضی مفسران نقل کردهاند که در قبیله بنی اسد افرادی بودند که قدرت چشمزخم داشتند و برخی از آنها میخواستند پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را چشم زخم بزنند که آیه فوق به این مناسبت نازل شد. [۲]
بررسی
با توجه به سیاق و لحن آیه که میفرماید: «نزدیک است که کافران با چشم، تو را بلغزانند» میتوان از میان اقوال، این قول را پذیرفت که: «این آیه کنایه از نگاههای بسیار غضب آلود است مثل اینکه میگوییم فلان کس آنچنان بد به من نگاه کرد که گویی میخواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد»[۳] و آیه در مقام بیان نوعی نگاه خشم آلود، و چشم غرّه رفتن است به طوری که طرف مقابل را بترساند و از جای خود بلغزاند و از میدان بِدَر کند.
۲. در سوره یوسف آیه ۶۷ آمده است:
«وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَتَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ…»؛ [۴] در آیه شریفه آمده که حضرت یعقوب(علیه السّلام) از فرزندش میخواهد که از یک در وارد نشوند، بلکه از چند در وارد شوند، علت این امر چیست؟
گروهی از مفسّران گفتهاند: علت این بوده که برادران یوسف از جمال کافی بهرهمند بودند (اگرچه یوسف نبودند ولی برادران او بودند) و هم قامتهای رشید داشتند و پدر نگران بود که جمعیت یازده نفری که قیافههای آنان نشان میداد از یک کشور به مصر آمدهاند، توجه مردم را به خود جلب کنند، او نمیخواست از این راه چشم زخمی به آنها برسد.
بخشی از این چشم زخم، حق است و از نظر علمی نیز بوسیلة سیاله مغناطیسی مخصوصی که از چشم بیرون میپرد، قابل توجیه میباشد، هر چند عوام الناس آنرا با مقدار زیادی از خرافات آمیختهاند. [۵]
چشم زخم از منظر عقل و علم
اثر عمیق چشم در دیگران که موجب هلاکت یا بیماری شود از نظر عقلی محال نیست. چه اینکه بسیاری از دانشمندان معتقدند در بعضی از چشمها، نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست، میتوان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمهاست.
در دنیایی که «اشعه لیزر» که با شعاعی نامریی، میتواند کاری کند که از برخی سلاحهای مخرب ساخته نیست؛ پذیرش وجود نیرویی در بعضی از چشمها، که از طریق امواج مخصوص در طرفِ مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود و بسیاری نقل کردهاند که افرادی دارای این نیروی مرموز چشم بودهاند [۶] بنابراین، چشم زخم از نظر عقل و علم ممکن است.
چشم زخم از دیدگاه روایات
در نهجالبلاغه میخوانیم: «العین حق والرقی حق»؛ [۷] «چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است»
در برخی روایات از امام صادق۷ نقل شده که برای جلوگیری از چشم زخم (توسط خود انسان) یا چشم خوردن سه مرتبه بگویند: «ما شاء الله لاقوة الا بالله العلی العظیم»[۸] و در برخی روایات دیگر نقل شده که ذکر خدا را بگوید کافی است. [۹]
جمع بندی و نتیجه گیری
در قرآن کریم به صراحت از «چشم زخم» سخنی به میان نیامده است، ولی در روایات اشاراتی به این نیروی مرموز چشم شده است، و از نظر عقل و علم نیز مانعی جهت پذیرش «چشمزخم» نداریم اما باید توجه داشت که این مطالب به معنای پذیرفتن همه خرافاتی که در این زمینه رایج است، نمیباشد.
به عبارتی انسان نمیتواند کسی را متهم به داشتن «چشم زخم» (چشم شوری) کند؛ و از طرف دیگر برای نجات از «چشم زخم» نمیتوان هر راه حل خرافی را پذیرفت و دنبال کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه در زمینه فرا روانشناسی:
۱. تناقض نما یا غیب نمون، محمدامین احمدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۲. عجایب حس ششم، غلامرضا اربابی، گروه فرهنگی اربابی، چاپ صنوبر تهران.
۳. روح و دانش جدید، آیزنک: براود، واتسن، مترجم محمدرضا غفاری، چاپ دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.
۴. شگفتیهای هیپنوتیزم، ب. جیبسون والتر، ترجمه رضا رحمانیان، چاپ صنوبر.
۵. تفسیر موضوعی قرآنکریم، جلد اول، جوادی آملی، مرکز نشر اسراء.
۶. جهان غیب و غیب جهان، بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات کیهان.
۷. عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (باورهای دینی و امدادهای غیبی)، علی تقیزاده اکبری، مرکز تحقیقات اسلامی.
۸. دریافتهای حس ششم در فوق طبیعت، چلبی شاکر و بشار البیطار محمد، مترجمان، احمد بانپور و م. حیدریان.
۹. اصالت روح از نظر قرآن، آیت الله جعفر سبحانی، چاپخانه علمیه قم.
۱۰. پژوهشی در سحر و جادوگری از نظر اسلام، محمد سالاری، موسسه انتشارات مشهور.
۱۱. هیپنوتیزم علمی نوین، شروت ریچارد، ترجمه رضا جمالیان، موسسه اطلاعات.
۱۲. اعجاز (معجزه) از نظر عقل و قرآن، آیتالله سید محمدحسین طباطبایی، نشر فاخته.
۱۳. معجزه در قلمرو عقل و دین، محمدحسن قدردان قراملکی، بوستان کتاب قم.
۱۴. علوم غیبی و اسرار، موریس مترلینگ، ترجمه ذبیح الله منصوری، انتشارات صفار تهران.
۱۵. فوق طبیعت، لیال واتسن، ترجمهی شهریار بحرانی و احمد ارژمند، چاپخانه سپهر تهران.
—————-
پی نوشت ها:
[۱] . تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۲۴، ص ۴۲۴.
[۲] . تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج ۵، ص ۲۱۵ (روایت اول را از کافی و دومی را از مجمع البیان نقل میکند)
[۳] . ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۴۲۹.
[۴] . و گفت: «ای پسران من، از یک در وارد نشوید، و از درهای مختلف وارد شوید؛ و هیچ چیزی را که از طرف خدا (حتمی شده) است از شما دفع نمیکنم.
[۵] . تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۲۹.
[۶] . تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۴۲۶.
[۷] . نهج البلاغه، حکمت ۵۴۶.
[۸] . ر. ک: مکارم الاخلاق، طبرسی؛، ص ۴۴۵ و بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۲۶
[۹] . بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۲۵
پنجشنبه 99/03/29
بسیاری از ماها بر اساسِ خیالات زندگی میکنیم. غرق در خیالات هستیم.
یه کلمهای تو قرآن داریم که چند بار تکرار شده:«يَحْسَبُونَ».
يَحْسَبُونَ یعنی پیش خودشون خیال میکنند که…، پیش خودشون حساب میکنند که…، فکر میکنند که…، گمان میکنند که…
«يَحْسَبُونَ» أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (اعراف/30)
خیال میکنند راهی که میرن درسته. دارن اشتباهی میرن، امّا خیال میکنند درست میرن و هدایت شده هستند.
«يَحْسَبُونَ» أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ (مجادله/18)
خیال میکنند کسی هستند، امّا هیچی نیستند.
ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا، وَ هُمْ «يَحْسَبُونَ» أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا (کهف/104)
سعی و تلاش و زحماتشون در زندگی دنیا گم و نابود شده، و از بین رفته، امّا خیال میکنند که کارهای خوبی انجام دادند.
«يَحْسَبُونَ» أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ، نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ، بَل لَّا یَشْعُرُونَ. (مومنون/55و56)
خیال میکنند اینهمه مال و اموال و اولادی که بهشون دادیم، برای اینه که میخوایم درهای خیرات رو با سرعت به روشون باز کنیم؟! فکر میکنند به نفعشونه. نمی فهمند که اینا همه برای امتحانشون هست.
حتّی یه جا میفرماید:
یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا (نساء/60)
فکر میکنند ایمان دارند، به زغم و گمان خودشون ایمان دارند، خیال میکنند، ولی در واقع ایمان ندارند..
خلاصه این یه اقیانوسی است، که خیلیها توش غرق شدند خیالات…
یکی خیال میکنه پسر بهتره
یکی خیال میکنه دختر بهتره
یکی خیال میکنه این ازدواج به نفعشه، و اگر با فلان دختر یا فلان پسر ازدواج کنه خوشبخته
یکی خیال میکنه فلان مدرک نجاتش میده
یکی خیال میکنه فلان شغل رو داشته باشه تمومه
یکی خیال میکنه فلان رفیقش به دردش میخوره
یکی خیال میکنه فلان کشور بره، دیگه نونش تو روغنه
خیال.. خیال.. خیال…
سعی کنیم از این خواب و خیالها بیدار بشیم..
و تو دنیای واقعی زندگی کنیم
یکشنبه 99/03/25
حضرت ﻣﻮﺳﯽ (علیه السلام) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ( ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ )
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ : ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ ( ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ )
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺳﻌﺪﯼ :
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺣﺎﻓﻆ :
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﻮﻻﻧﺎ :
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
ﺳﻪ ﺑﯿﺖ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺜﻞ ﺳﻌﺪﯼ ، ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ
ﻣﺜﻞ ﺣﺎﻓﻆ ، ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻣﺜﻞ ﻣﻮﻻﻧﺎ ، ﻋﺎﺭﻓﺎنه