کلید واژه: "خورشید"

خوب دیدن

عشق را بیمعرفت  معنا مکن  زر نداری مشت خود را وا مکن گر نداری دانش ترکیب رنگ  بین گلها زشت یا زیبا مکن خوب دیدن شرط انسان بودن است  عیب را در این و آن  پیدا مکن دل شود روشن  زشمع اعتراف  با کس ار بد کرده ای حاشا مکن ای که از لرزیدن دل آگهی  هیچ کس را… بیشتر »

هفت درس مولانا

​  درس اول عشق را بی معرفت معنا مکن زر نداری مشت خود را وا مکن ____________________  درس دوم گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گلها، زشت یا زیبا نکن ________________  درس سوم پیرو خورشید یا آیینه باش هر چه عریان دیده ای افشا مکن… بیشتر »

مهربانی

ریـــــــشه هـای قـالی را تـا مـی کـنیمتـا سـالم بـماند ؛  ولیریشه ی زندگی یکدیگر را با تبر نامهربانی قطع می کنیم ! و اسمش را مـــی گذاریمبـرخـورد مـنطقی !! دل مـی شکنیمو اسمش می شود فهم وشعور ! چشمی را اشڪبار می کنیمو اسمش را می گذاریم حق !… بیشتر »