نوشته شده توسط
مهنــــا در حکایت
ابوالحسن خرقانی می گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد…!!! اول: مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد!!! او گفت؛ای شیخ ! خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد…!!! دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان در …
بیشتر »