بار خدایا !
تاکی میان من و تو ،منی و مائی بود .منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم .
الهی، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم، کمتر از همه ام .
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم؛ بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت:… بیشتر »
خداوند تبارک و تعالی میفرماید: يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع!وَ يا مُحلفا عَلي هجرنا، كَفَر! إنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُد لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحته وَ هَجَرتَنا. ای كسی كه وصال ما را ترک كردهای، برگرد ! و ای كسی كه بر جدايی… بیشتر »
امام على عليهالسلام: هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن،اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز اُبْذُلْ لِصَدِيقِكَ كُلَّ المَوَدَّةِ و لا تَبذُلْ لَهُ كُلَّ الطُّمَأنِينَةِ غررالحكم_حدیث2463 بیشتر »
امام مجتبی علیه السلام به یکی از فرزندانشان فرمودند: 🔹«یا بُنَىَّ لا تُواخِ أَحَدًا حَتّى تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلى إِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِى… بیشتر »
انوشیروان نویسنده ای به نام جمیل داشت که باهوش ولی نابینا بود. هنگامی که امام علی (علیه السلام) وارد نهروان شد ، از جمیل پرسید ای جمیل، سزاوار است انسان چگونه باشد؟ جمیل گفت باید دوستش کم و دشمنش زیاد باشد، چون وقتی دشمن زیاد شد انسان مواظب رفتار و… بیشتر »