مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شنبه 95/06/20
===================
===================
بیایید با هم برنامههای یک کودک تلویزیونی را مرور کنیم:
کودک، در حال تماشای سریالی است که برای بزرگترها ساخته شده؛
امّا به رسم اشتباهِ بسیاری از خانوادهها، همه با هم سریالهای بزرگترها را میبینند.
زن و شوهرِ سریال با هم حرفشان شده. زن، صدایش را بالا میبرَد. مرد، عصبانی میشود و میگوید: …فه شو!
کودک به تلویزیون، اعتماد دارد. وقتی که پدر و مادر در کنارش نشستهاند و به سریال نگاه میکنند، اعتماد او بیشتر هم میشود.
او فکر نمیکند حرفی که در سریال شنیده، به قدری بد است که نباید از آن استفاده کند.
امروز، کودک با برادرش حرفش شده. برادر، صدایش را بالا میبرَد. کودک به او میگوید: …فه شو!
مادر، این حرف را میشنود و به سراغ کودک میآید. تا نگاهش به کودک میافتد، سرش داد میکشد و او را دعوا میکند.
کودک به یاد سریال دیشب میافتد. وقتی که آن مرد به همسرش چنین حرفی زد، نه مادر و نه پدر، هیچ واکنشی نشان ندادند.
از نگاه کارگر دان، نیازی نیست به بچّههایی که این سریال را تماشا میکنند، توجّهی شود. اگر به جای «…فه شو»، از «ساکت باش» استفاده کنیم، نمیتواند میزان عصبانیت مرد را نشان دهد.
استادعباسی_ولدی
شنبه 95/06/20
آیت الله مجتهدی تهرانی (رحمة الله عليه)
روایت دارد کسی که زیاد استغفار کند، استغفاره زیاد چهار خاصیت دارد:
√ اول «جَعَلَ اللهُ لَهُ مِن کُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ فَرَجاً» انسان گاهی بیخودی غصه اش می شود. هرچه هم که فکر مےکند که چه شده که من گرفته ام خیلی ناراحتم نمےفهمد.
√ در این حال تسبیح را بردار و صد بار استغفار کن، حالت جا مےآید، من امتحان کردم گاهی غم و غصه انسان را می گیرد، نگو یک شیعه ای در کربلا یا در نجف یا بغداد یا در فلسطین یا در هر جایی از دنیا، از دنیا رفته است و من به این خاطر ناراحتم، در روایت هم دارد کہ اگر فقط در شرق عالم یک مومنی از دنیا برود در غرب عالم یک مومنے دیگر محزون مےشود.
√ دوم «وَ مِنْ کُلِّ خَوْفٍ امْناٰ» مےگویند زلزله می آید، آمریکا می آید، اینها همه اش حرف است. استغفار کن. وقتی کہ بمب مےآمد من در خانہ استغفار مےکردم بمب آمد و به امام زاده یحیۍٰ اصابت کرد، قوطی زردچوبه ی منزل ریخت، اما ما هیچ طوریمان نشد.
√ سوم «وَ مِنْ کُلِّ ضیقٍ مَخرَجاً» سفته هایت عقب افتاده، صاحبخانه جوابت کرده، استغفار که بکنۍ، راحت مےشوی.
√ يه بنده خدایی چک هایش عقب افتاده بود شب غصه اش شده بود که چه کار کند، نصف شب از خواب بیدار شد به در خانه خدا رفت از خدا گفت: خدایا آبروی من در بازار در خطر است. خودت کارم را درست کن
صبح دم در حجره رفت، یک نفر از رفقا آمد و همان مقدار پول را به او داد و گفت: من این پول را پیش تو امانت می گذارم اگر لازمش داشتی خرج کن هر وقت خواستم چند روز جلوتر به تو تلفن مےزنم.
√ چهارم «وَ یَرزَقَهُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لٰا یَحْتَسِبُ» از جایی که گمان ندارید پول بہ شما مےرسد، پس اگر رزق مےخواهید استغفار ڪنید. رزق هم همش پول و پله نیست رزق معنوے مهمتر است.
√ شما استغفار می کنید و امشب می خواهید به مشهد بروید، تنها هم هستید، یڪ همسفر خوب کنار شما می نشیند. این رزق است. یک عالم یا انسان متدین بازارے کنار شما مےنشیند. این رزق است. زن خوب رزق است. عروس خوب رزق است. داماد خوب رزق است. همسایه خوب رزق است. دوست خوب رزق است.
√ ما خیال می کنیم که رزق یعنی پول، استغفار ڪه مےکنی ، داماد خوب گیرت می آید. استغفار کنے، همسایه خوب نصیبت می شود، مسجد خوب گیرت می آید، خانه ات جایے می رود که کنار خانه ات یک مسجد خوب است.
√ منبع: ڪتاب بدیع_الحکمة حکمت ۱۶ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
شنبه 95/06/20
====================================
جمعى از شیعیان در محضر امام_باقر_علیه_السلام بودند، حضرت به آنها فرمود: اى گروه شیعه شما تکیه گاه میانه باشید و (از افراط و تفریط بپرهیزید) تا آنکه غلو کرده به شما باز گردد و کسى که عقب مانده است خود را به شما برساند.
مردى از انصار که سعد نام داشت عرض کرد: فدایت شوم : غلو کننده کیست ؟
حضرت فرمود: مردمى که درباره ما چیزى گویند که ما خود نمى گوئیم اینها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم .
آن مرد سوال کرد: عقب مانده کدام است ؟
امام علیه السلام فرمود: کسى که طالب خیر است ، خیر و نیکى به او مى رسد و به همان مقدار نیتش پاداش دارد.
آنگاه رو به ما کرد و فرمود: به خدا سوگند ما از جانب خداوند براتى نداریم و میان ما او خویشاوندى نیست و بر خدا حجتى نداریم و جز با اطاعت بسوى خدا تقرب نجوییم . پس هر کس از شما که مطیع خدا باشد دوستى مابراى او سودند باشد و هر کس از شما نافرمانى خداوند کند دوستى ما سودش ندهد. واى بر شما مبادا فریفته شوید.
اصول کافى ، باب الطاعة و التقوى
شنبه 95/06/20
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ
پس هر که با تو، بعد از علم و دانشی که به تو رسیده است، درباره او (عیسی) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالی کند) بگو: بیائید پسرانمان وپسرانتان وزنانمان وزنانتان وخودمان را (کسی که به منزله خودمان است) وخودتان را بخوانیم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زاری کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
پیام ها
1- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد.
2- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست.
3- فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزند خود انسان است. «أَبْناءَنا» بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
4- زن و مرد در صحنه های مختلف دینی، در کنار همدیگر مطرحند.
5- در دعا، کیفیت و حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند.
6- علی بن ابی طالب علیهما السلام، جان رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است.
7- در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم.
8- اهل بیت پیامبر علیهم السلام مستجاب الدعوة هستند.
سوره آل عمران، آیه 61
√منبع:تفسیر نور؛ ج 1؛ ص527