مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
یکشنبه 96/05/01
●√ برتر از جهاد:
【پیامبر اکرم (ص)فرمودند: قسم به خدایی که جانم دردست اوست هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است.】
●√ نیکی به والدین کفاره گناهان است:
【شخصی نزد حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد: کار زشتی نبوده مگر اینکه من انجام دادهام آیا برای من توبهای هست؟ حضرت فرمود: برو به پدر و مادرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد.】
●√ نگاه شفقت به پدرو مادر:
【پیامبر(ص)وفرمود: نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر اینکه هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد.】
●√ خشنودی والدین خشنودی خداست:
【پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است.】
●√ دعای ملائکه به نیکی کننده به والدین:
【رسول خدا(ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آنها میگوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار، و دیگری میگوید: خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب فرمودند به آنها و البته دعای ملک هم مستجاب است.】
? منبع:
⇦بحار الانوار، ج 74، ص 52
⇦بحار الانوار، ج 74، ص 82
⇦بحار الانوار، ج 74، ص 73.
⇦کنز العمال، ج 16، ص 470.
⇦مستدرک الوسائل کتاب نکاح باب86 ص627
یکشنبه 96/05/01
امام على علیه السلام :
دنيا، در حال انتقال از يكى به ديگرى است و از كف رفتنى است. گيرم كه دنيا براى تو بمانَد، تو براى آن نمى مانى
?عيون الحكم والمواعظ ۲۲
یکشنبه 96/05/01
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله): آب را جرعه جرعه بیاشامید و سر نکشید،چون از سر کشیدن آب بیماری کبدی ایجاد می شود.
وسائل، جلد 17، ص 188
————————————————————————
امام صادق ( علیه السلام ) :هویج در معالجه قولنج و بواسیر موثر است و کلیه ها را گرم می کند.
طب الرضا و الصادق، ص 256
شنبه 96/04/31
مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:
در بنى اسرائیل مرد عابدى بود كه به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و گرد آن نگشته بود، شیطان كه از وضع او رنج می برد، از بینى خود فریادی كشید، لشكریانش به دور او جمع شدند، بدانها گفت: كدام یك از شما می تواند این شخص را از راه به در كند؟
یكى گفت: من. گفت: از چه راهی به سراغش می روى؟ پاسخ داد: از راه زن ها.
شیطان گفت: تو حریف او نیستى، چون او زنان را نیازموده (و لذتى از آنها نبرده كه فریب بخورد). دیگرى گفت: من.
پرسید: تو از چه راهی فریبش می دهی؟ گفت: از راه لذت و خوشی ها. به او گفت: تو هم مرد این كار نیستى چون او اهل اینها نیست.
سومى گفت: من او را گمراه می كنم، پرسید: از چه راهی؟ گفت: از راه كار خیر.
شیطان گفت: برو كه تو حریف او هستى.
شیطانك بیامد و در برابر او جایى را انتخاب و شروع به نماز خواندن كرد.
و آن عابد چنان بود كه شبانه روز قدرى می خوابید و استراحت می كرد، ولى شیطانك هیچ نمی خوابید و استراحت نداشت و یكسره نماز می خواند.
آن مرد عابد كه خود را در برابر او كم ارزش دید و عبادتش را كوچك شمرد، به نزد آن شیطانك رفت و به او گفت: اى بنده خدا چه چیز تو را بر این همه نماز خواندن نیرو داده است؟
پاسخش را نداد.
بار دوم پرسید، باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم كه پرسید گفت: اى بنده خدا من گناهى كرده ام
و از آن توبه نموده ام و هر گاه آن گناه را به خاطر مى آورم به نماز خواندن نیرو می گیرم.
مرد عابد گفت: آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و دنبالش توبه كنم و در نتیجه (مانند تو) بر خواندن نماز نیرو بگیرم. شیطانك به او گفت:
به شهر برو و سراغ فلان زن فاحشه را بگیر و دو درهم به او بده و با او درآویز و كام خود برگیر (و سپس توبه كن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى).
عابد گفت: دو درهم را از كجا بیاورم؟ من كه نمی دانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد. عابد برخاست و با همان جامه و لباس خود كه در آن عبادت می كرد به شهر درآمد و سراغ منزل آن زن را گرفت، مردم او را به خانه آن زن راهنمائى كردند و گمان كردند براى موعظه او آمده است.
عابد به نزد آن زن رفت و دو درهم را پیش او انداخت و به او گفت: برخیز. زن برخاست و به درون اطاق خود رفت و به مرد عابد گفت: داخل شو.
عابد به درون اطاق رفت. آن زن گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمده اى كه معمولا كسى با این وضع و لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو، عابد سرگذشت خود (و شیطان) را براى آن زن تعریف كرد.
زن گفت: اى بنده خدا ترك گناه آسانتر از توبه كردن است،
و چنان نیست كه هر كس توبه كند بدان برسد (و توبه اش پذیرفته گردد)، به نظر می رسد كه آن كس (كه این راه را پیش پاى تو گذارده) شیطانى بوده در نظرت مجسم شده (تا تو را از راه به در كند) اكنون بازگرد كسى را (در آنجا) نخواهى دید.
عابد برگشت و آن زن همان شب از این جهان رفت، و چون صبح شد دیدند بر در خانه اش نوشته شده: بر سر جنازه این زن (براى دفن و كفن او) حاضر شوید كه او از اهل بهشت است. مردم همه در شك و تردید فرو رفتند، و به خاطر همان تردیدى كه در كار او پیدا كرده بودند تا سه روز جنازه اش را به خاك نسپردند، خداى ـ عز و جل ـ به پیغمبر آن زمان وحى فرمود: بالاى جنازه فلان زن برو و بر آن نماز بخوان و به مردم بگو: بر او نماز بخوانند كه من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب كردم چون فلان بنده مرا از گناه و نافرمانى من باز داشت.
?روضه کافی، شیخ کلینی، ترجمه آیت الله رسولی محلاتی، ج 2 ص 242
شنبه 96/04/31
نرم افزار حرفه ای محاسبه سن و سن تکلیف سایت هدانا
✨براي اولين بار امكان محاسبه «سن تكليف پسران و دختران و سن شرعي يائسگي بانوان✨
»بصورت آنلاين و اختصاصي همراه با …
1- سن دقیق شما ?
2-محاسبه تاریخ تولد شما به قمری، تاریخ تولد به میلادی* ?روز تولد شما
3- تاریخ رسیدن به سن شرعی ( سن تکلیف پسران)* از سن شرعی شما میگذرد (پسران)
4-تاریخ رسیدن به سن شرعی (سن تکلیف دختران)* از سن شرعی شما میگذرد (دختران)
5-سن شرعي يائسگي بانوان،
6-سن دقيق شما * سن به ماه* سن به هفته* سن به روز*سن به ساعت*سن به دقیقه* سن به ثانيه
?برای استفاده از این نرم افزار لینک زیر را حتما کلیک کنید:
https://goo.gl/Mwb6iS
جمعه 96/04/09
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
در حدیث آمده است تمامی چشم ها روز قيامت گريان است، به جز سه چشم:
❶ چشمی که نامحرم را ندیده باشد.
من پریروز به خانواده ام می گفتم که ما پنجاه سال پیش به مدت شش سال در یک خانه مستاجر بودیم، در این مدت هرگز من زن صاحبخانه را ندیدم، نه عمداً و نه سهواً شما هم باید این طور باشید. اگر در خانه ای نامحرم هست ،دقت کنید.
❷ چشمی که در راه اطاعت خدا شب زنده دار است.
«سحرها از خواب بر می خیزد ، نماز شب می خواند ، و… چنین چشمی در روز قیامت گریان نیست. و لو اينكه سحر پا شده است و خوابش نبرده نشسته و چاي خورده است، همين خوب است. لازم نيست حتماً دعا بخوانيد؛ نه، خود بيداري شب، اثري دارد»
❸ چشمی که در دل شب، از ترس خدا گريه کند.
حاج میرزا علی موذن زاده بر روی منبر می گفت ما در نجف از صدای هق هقِ گریه حاج شیخ عباس قمی از خواب بلند می شدیم.
چهارشنبه 96/04/07
امام صادق (ع) مےفرمايند ، يك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد :
➊✨ خانه وسيع
➋✨ سواري خوب
➌✨ لباس زيبا
➍✨ چراغ پر نور
شخصي پرسيد ما كه نداريم چه كنيم؟
حضرت فرمودند: اين حديث باطن هم دارد :
①✨ منظور از خانه وسيع، صبر است كه بيان گر روح بزرگ است.
②✨ مركب خوب، عقل است.
③✨ لباس زيبا، حيا است.
④✨ چراغ پر نور، علم است كه ثمره آن بندگي است.
?منبع: كافي، جلد ٦
چهارشنبه 96/04/07
آیت الله بهجت (رحمة الله علیه):
1-نفس بکش با لااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن با استغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگو الحمدلله
4-هنگام تعجب بگو سبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن با بسم الله الرحمن الرحیم
9-خاتمه بده با الحمدلله رب العالمین.
سه شنبه 96/04/06
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهواله فرمود:
نماز ستون دین است و در آن ده خصلت است:
❶ زینت صورت و آبروی نمازگزار است،
❷ نور و روشنی دل است،
❸ باعث و سبب راحتی بدن است،
❹ سبب نزول رحمت است،
❺ چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد،
❻ سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است،
❼ سبب خشنودی پروردگار است،
❽ بهای بهشت است،
❾ اُنس در قبر است،
❿ حجاب و پرده ای از آتش جهنم است،
و کسی که نماز را به پا داشت دین را به پا داشت
و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد.
? منبع : مواعظ العددیّه،ص ۲۲۴
دوشنبه 96/04/05
نماز جماعت خانگی حجتالاسلام شهید حاج شیخمهدی شاهآبادی بهطور معمول توفیق نماز جماعت را از دست نمیداد. اگر نمیتوانست به مسجد برود، در خانه خود نماز جماعت را برپا میکرد. وقتی یکی از پسرانش را میدید که مشغول خواندن نماز است؛ فوری پشت سرش میایستاد و به او اقتدا میکرد. با این روش، هم به فرزند جوان خود شخصیت داده بود و هم اینکه اهمیت نماز جماعت را به خانواده نشان میداد.
بهمرور فرهنگ خواندن نماز جماعت بین اهل خانه مرسوم شد. دیگر حتی اگر شیخ شهید هم در خانه نبود، اهل منزل نمازشان را به جماعت میخواندند. شیخ هیچگاه برای نماز جماعت بهطور تحمیلی یا به روش مستقیم و رسمی از فرزندانش دعوت نمیکرد. او روحیه جوانی آنان را لحاظ میکرد.
خودش میایستاد سر سجاده و اذان و اقامه را میگفت و در رکعت اول، سورهای بلند را انتخاب میکرد و میخواند؛ اینگونه دیگران فرصت داشتند تا وضو بگیرند و نماز را پشت سر ایشان اقامه کنند.
? قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 66