مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
پنجشنبه 97/10/27
هرکسی ممکن است دستش بخورد به فنجان قهوه و چپه شود روی فرش دستباف ابریشم تبریزی. ممکن است لباسش را وارونه تن کند و برود مهمانی یا برچسب قیمتش را فراموش کند که جدا کند. همه اشتباه می کنند. البته بچه ها بیشتر. دست خودشان که نیست بی تجربه هستند و دنیا ندیده. طفلکی فکر می کند اگر موهای عروسکش را بچیند دوباره مثل موهای خودش بلند می شود قیچی را بر می دارد مدل دار کوتاهش می کند. مدل آشفته! یا اینکه هواپیمای پلاستیکی را از پنجره پرتاب می کند بیرون تا واقعاً پرواز کند. غرض اینکه والدین عزیز نباید بچه را به خاطر اشتباهش سرزنش کنند. یکی، دوبار، ده بار که سرزنش شود اعتماد به نفس خونش پایین می آید جوری که دیگر شاید هیچوقت حالش سر جا نیاید. سرزنش باعث می شود طفلکی با هر اشتباه احساس شرمندگی کند و از ترس سرزنش شدن دست به هیچ کار و ابتکاری نزند.
تصویری که این کودک از خودش پیدا می کند تصویر یک آدم بی عرضه و شکست خورده است که دست به هر کاری می زند خرابکاری می کند. حالا این تصویر که در عمق وجود کودک جا خوش کرده چگونه ممکن است در 25 سالگی تغییر کند خدا می داند.
نکته دیگر اینکه بعضی از پدر و مادر ها به محض اینکه بچه می خواهد دست به کاری بزند از ترس اینکه مبادا خرابکاری کند مثل مرد عنکبوتی ظاهر می شوند و عنان کار را دست می گیرند و به بهترین شیوه آن را انجام می دهند. و به همین راحتی فرصت آموختن تجربه های جدید را از بچه شان می گیرند. بهتر این است که صبر کنند بچه خودش تجربه کند و حتی اشتباه کند و نتیجه اشتباهش را ببیند. وقتی هم که از اشتباهش غمگین شد او را دلداری بدهند و به او بفهمانند که اشکالی ندارد و هر کسی ممکن است اشتباه کند. حتی مامان و بابا. فقط باید دوباره تلاش کند و این بار حواسش باشد اشتباه قبلی را تکرار نکند.
سیدمهدی خدایی
چهارشنبه 97/10/26
يک پرستار استراليايي بعد از 5 سال تحقيقاتش بزرگترين حسرتهاي آدمهاي در حال مرگ را جمع کرده و 5 حسرت را که بين بيشتر آدمها مشترک بوده منتشر کرده است.
۱. نخستين حسرت: کاش به خانواده ام بيشتر محبت میکردم مخصوصا پدر و مادرم…
۲. حسرت دوم: کاش اين قدر سخت کار نمي کردم…
۳. حسرت سوم: کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صداي بلند بگم…
۴. حسرت چهارم:کاش رابطه هايم با دوستانم را حفظ مي کردم …
۵. حسرت پنجم: کاش شادتر مي بودم ولحظات بيشترى مى خنديدم…
عمر ما کوتاه تر از اوني که فکرشو ميکنيم. زمان مثل برق مي گذره…
یکشنبه 97/10/23
ده ویروس کلامی که موجب تخریب ارتباط می شود:
۱. نصیحت تکراری
۲. تذکر مداوم
۳. سرزنش
۴. منت گذاشتن
۵. مقایسه کردن
۶. جرو بحث کردن زیاد
۷. برچسب منفی زدن
۸. پیش بینی منفی
۹. گله و شکایت مداوم
۱۰. متهم کردن
شنبه 97/10/22
پس از آنکه حضرت نوح ع قوم گنهکار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت: تو بر گردن من حقی داری که میخواهم آن را ادا کنم!
نوح گفت:چه حقی؟! خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
ابلیس گفت: همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود:حالا میخواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت:در سه جا مراقب حيله من باش!
۱- هنگامی که خشمگین شدی!
۲- هنگامی که بین دو نفر قضاوت میکنی!
۳- هنگامی که با زن نامحرم خلوت میکنی و هیچکس نزد شما دو نفر نیست!
✅در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد
بحارالانوار ط جدید ج11 ص318
جمعه 97/10/21
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت
استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم.
شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند.
غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد .
استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟
شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که :
“اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید”
غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند. استاد به شاگرد گفت:
“همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح کردن و یا پیشنهادی برای اصلاح نه”
پنجشنبه 97/10/20
۸- وَ قَالَ (عليه السلام): إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَي أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ.
و درود خدا بر او فرمود: چون دنیا به كسی روی آورد، نیكی های دیگران را به او عاریت دهد، و چون از او روی برگرداند خوبی های او را نیز برباید.
نهج البلاغه/ حکمت ۸
چهارشنبه 97/10/19
حکایت بسیاری از ما
یک شب مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دكان نجاری شد.عادت نجار اين بود كه موقع ترک کارگاه وسايل كارش را روي ميز بگذارد. آن شب، نجار اره اش را روی ميز گذاشته بود.
همينطور كه مار گشت مي زد بدنش به اره گير کرد و كمي زخم شد.
مار خيلي عصبانی شد و برای دفاع از خود اره را گاز گرفت.
این کار سبب خون ريزی دور دهانش شد و او که نمی فهمید كه چه اتفاقی افتاده، از اينكه اره دارد به او حمله مي كند و مرگش حتمي است، تصميم گرفت برای آخرين بار از خود دفاع كرده و هر چه شديدتر حمله كند.
او بدنش را به دور اره پيجاند و هي فشار داد.
صبح كه نجار به کارگاه آمد روي ميز به جای اره، لاشۀ ماری بزرگ و زخم آلود ديد كه فقط و فقط بخاطر بی فکری و خشم زياد مرده است.
ما در لحظۀ خشم می خواهیم به ديگران صدمه بزنیم ولی بعد متوجه مي شويم که به جز خودمان كس ديگری را نرنجانده ايم و موقعی اين را درك می کنیم كه خيلي دير شده.
زندگی بيشتر احتياج دارد كه گذشت و چشم پوشی كنيم
از اتفاقها،
از آدمها،
از رفتارها،
از گفتارها،
چهارشنبه 97/10/19
1_ موهبتهای خود را شمارش کنید نه مشکلاتتان را.
2_ در لحظه زندگی کنید.
3_ بگویید دوستت دارم.
4_ بخشنده باشید نه گیرنده.
5_ در هر چیزی و هر کسی خوبیها را جستوجو کنید.
6_ هر روز دعا کنید.
7_ هر روز حداقل یک کار خوب انجام دهید.
8_ در زندگی اولویت داشته باشید.
9_ اجازه ندهید مسائل کوچک و خیالی شما را آزار دهد.
10_ عادت همین الآن انجامش بده را تمرین کن.
11_ زندگیتان را با خوبی پر کنید.
12_ خندیدن و گریه کردن را بیاموزید.
13_ لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند.
14_ از هیچ چیز یا هیچ کس غیر خدا نترسید.
15_ در سختیها به او توکل کنید.