مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
جمعه 99/03/16
مسافری خسته كه از راهي دور میآمد، به درختی رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدری اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادویی بود، درختی كه میتوانست آن چه كه بر دلش میگذرد برآورده سازد…!
وقتی مسافر روی زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب میشد اگـر تخت خواب نـرمی در آنجا بود و او میتـوانست قـدری روی آن بيارامد.
فـوراً تختی كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد!!!
مسافر با خود گفت:
چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذای لذيذی داشتم…
ناگهان ميـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد.
پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشيد…
بعـد از سیر شدن، كمی سـرش گيج رفت و پلـكهايش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاقهای شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر میكرد با خودش گفت:
قدری میخوابم.
ولی اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگذرد چه؟
و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را دريد…
هر يك از ما در درون خود درختی جادويی داريم كه منتظر سفارشهایی از جانب ماست. ولی بايد حواسـمان باشد، چون اين درخت افكار منفی، ترسها و نگرانیها را نيز تحقق میبخشد.
بنابر اين مراقب آن چه كه به آن میانديشيد باشيد…
پنجشنبه 99/03/15
جسارت داشته باش و زندگی کن …
اما جوری که خودت دوست داری ، نه جوری که دیگران از تو انتظار دارند !
مهم نیست که تا مقصدت می رسی یا نه ،
و مهم نیست که تمامِ آرزوهایت محقق می شوند یا نه ،
مهم این است که حالِ دلت خوب باشد
پس تا میتوانی شاد باش و از لحظه لحظه ی زندگی ات لذت ببر …
و خودت باش ؛
خودت حاکم و معیار و قاضیِ کارهای خودت ،
خودت همه کاره ی دنیای خودت ،
و انگیزه ی آرزوهای خودت …
تو نیاز به تاییدِ هیچکس نداری !
به قلم نرگس صرافیان طوفان
چهارشنبه 99/03/14
نامه امام خمینی رحمهالله به خانم فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام):
“…دخترم سرگرمی به علوم حتی عرفان و توحید اگر برای انباشتن اصطلاحات است ـ که هست ـ و برای خود این علوم است سالک را به مقصد نزدیک نمیکند که دور میکند العلم هوالحجاب الاکبر و اگر حقجویی و عشق به او انگیزه است… چراغ راه است و نور هدایت… و برای رسیدن به گوشهای از آن تهذیب و تطهیر و تزکیه لازم است، تهذیب نفس و تطهیر قلب از غیر او، چه رسد به تهذیب از اخلاق ذمیمه… و چه رسد به تهذیب عمل از آنچه خلاف رضای او ـ جلّ و علا ـ است و مواظبت به اعمال صالحه از قبیل واجبات که در رأس است و مستحبات به قدر میسور و به قدری که انسان را به عجب و خودخواهی دچار نکند … من قائل بیخبر و بیعمل به دخترم میگویم در قرآن کریم این سرچشمة فیض الهی تدبر کن، هرچند صرف خواندن آن… لکن تدبّر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت میکند…
دخترم دنیا و هرچه در آن است جهنم است که باطنش در آخر سیر ظاهر شود و ماورای دنیا تا آخر مراتب بهشت است که در آخر سیر پس از خروج از خدر طبیعت ظاهر شود و ما و شما و همه یا حرکت به سوی قعر جهنم میکنیم یا به سوی بهشت و ملأ اعلی… غرورها و امیدهای کاذب شیطانی را کنار گذار و کوشش در عمل و تهذیب و تربیت خود کن که رحیل، بسیار نزدیک است و هر روز که بگذرد و غافل باشی دیر است… دخترم آفات زیاد بر سر راه است هر عضو ظاهر و باطن ما آفتها دارد که هر یک حجابی است که اگر از آنها نگذریم به اول قدم سلوک الی الله نرسیدیم…
چهارشنبه 99/03/14
دلخوشی های کوچکیعنی یک لبخند در جواب نگاهت
یعنی ذوق کودک از توصیف کفش جدیدش
دلخوشی های کوچک یعنی در عین همه نداشتنها
یک برگ پاییزی را بگذاری در میان کتابهایت برای یادگاری
دلخوشی های کوچک یعنی جمع دوستانت
یعنی امروز باز تو زنده هستی
یعنی باز عقربه ساعت زندگی ات
برای ۲۴ ساعت دیگر به راه افتاده
دلخوشی کوچک یعنی
چراغ خانه هنوز روشن است
زندگی
همین دلخوشی های کوچک است
به جزییات زندگی دقت می کنم و از آنها لذت می برم…
سه شنبه 99/03/13
شیطان به حضور حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: میخواهی تو را هزار و سه پند بیاموزم
فرمود: آنچه که می دانی من بیشتر می دانم، نیازی به پند تو ندارم.
جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: یا موسی خداوند مےفرماید: هزار پند او فریب است اما سه پند او را بشنو.
حضرت موسی به شیطان فرمود: سه پند از هزار و سه پندت را بگو.
شیطان گفت:
❶ چنانچه در خاطرت انجام دادن کار نیکی را گذراندی، زود شتاب کن وگرنه تو را پشیمان میکنم.
❷ اگر با زن بیگانه و نامحرم نشستی، غافل از من مباش! که تو را به زنا وادار میکنم.
❸ چون غضب بر تو مستولی شد، جای خود را عوض کن وگرنه فتنه به پا میکنم.
اکنون که تو را سه پند دادم تو هم از خدا بخواه تا مورد آمرزش و رحمتش قرار گیرم.
موسی بن عمران خواسته وی را به عرض خداوند رسانید،
ندا رسید : یا موسی! شرط آمرزش شیطان این است که برود روی قبر آدم و او را سجده کند.
حضرت موسی امر پروردگار را به وی فرمود.
شیطان گفت: یا موسی من موقع زنده بودن آدم وی را سجده نکردم، چگونه حالا حاضر میشوم، خاک قبر او را سجده کنم!؟
کتاب قصص الله، جلد 1