دو محبت در یک قلب

 

وقتی به حضرت مریم (سلام اللّه علیها ) خطاب شد: درخت را حرکت بده تا خرمای تازه از آن بریزد و بخوری.

 

 در این هنگام حضرت مریم (سلام اللّه علیها ) سؤال کرد که: خدایا! قبلا خودت روزی مرا در محراب حاضر می کردی، حالا می گویی درخت را تکان بده؟

 

خطاب آمد: قبلا بچه نداشتی تمام افکارت پیش ما بود لذا ما هم تمام حوائج و خواسته های تو را می دادیم،

 

ولی الآن گوشه ای از دلت متوجه این فرزندت شده است، لذا ما هم به همان اندازه که دلت از یاد ما جدا شده، امرت را به خودت واگذاشتیم و گفتیم درخت را تکان بده تا خرما بریزد و از آن بخوری…

 

?اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا? 

 

? منابع:
بحارالانوار ۱۴/۹۵
تفسیر اثنی عشر ۸/۱۶۹

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

میزان مهر و رحمت خداوند نسبت به بندگان

 

 

در تفسير صافى دارد كه خدا را صد جزء رحمت است.
يك جزء از آن صد جزء را در دنيا به مخلوقات خود داده

 

كه از آن يك جزء رحمى است كه پدر به فرزند دارد و مادر به طفل خود دارد و مومنين به هم دارند.

 

و همچنين رحمى است كه حيوانات با يكديگر دارند.

 

و نود و نه جزء ديگرش را براى خود گذاشته كه روز قيامت بندگانش را رحم كند.

 

و بواسطه همين صفت رحم بود كه خداوند حضرت موسى را به درجه مقام نبوت و پيغمبر رساند.

 

 به حضرت موسى علیه السلام خطاب شد: مى دانى تو را براى چه پيغمبر گردانديم؟


✨ عرض كرد: الهى تو بهتر مى دانى.

 

خطاب شد: ياد دارى روزى در آن موضع گوسفند مى چرانيدى، يكى از آنها از گله فرار كرد، همراهش رفتى به او رسيدى و او را اذيت نكردى.

 

 گفتى: اى حيوان، هم مرا و هم خودت را به زحمت انداختى و او را با كمال ملايمت به گله بازگرداندى.

 

چون اين شفقت و مهربانى را از تو ديدم در حق آن حيوان، تو را به منصب نبوت رسانیدم.

 

? منبع : تفسیر صافی ملامحسن فیض کاشانی

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

برآوردن حاجت مومن

 

پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:

 

مَن قضي لأخيهِ المُؤمِنِ حاجَةً كانَ كَمَن عَبَدَ اللَّهَ دَهرَهُ.


كسي كه حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند كسي است كه عمر خود را به عبادت گذرانده باشد.

 

? منبع : أمالي شيخ طوسي، ص ۴۸۱

 

 داستانک 

كمك هزينه زندگی به ناتوان

 

مرحوم علاّمه مجلسى ، شيخ صدوق و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم حكايت كرده اند:


يكى از شيعيان و دوستان امام رضا(عليه السلام) به نام ابومحمّد غفّارى گويد: در يك زمانى ، بدهكارى من به افراد زياد شده بود و توان پرداخت آن ها را نداشتم .
با خود گفتم : بهتر است نزد حضرت علىّ بن موسى الرّضا(عليهما السلام) شرفياب شوم ، چون هيچ ملجا و پناهى جز مولا و سرورم نمى شناسم ؛ و تنها آن حضرت است كه مرا نااميد نمى كند و كمك مى نمايد تا قرض هاى خود را پرداخت كنم و زندگيم را سر و سامانى دهم .


پس به همين منظور، عازم منزل امام(عليه السلام) شدم و چون به منزل حضرت رسيدم ، اجازه ورود گرفتم ؛ و هنگامى كه داخل شدم به حضرت سلام كرده و در حضور مباركش نشستم .


امام(عليه السلام) فرمود: اى ابومحمّد! ما خواسته و حاجت تو را مى دانيم ، كه چه تقاضائى دارى و براى چه اين جا آمده اى ، عجله نكن و ناراحت مباش ، ما خواسته ات را برآورده مى كنيم .


پس چون شب فرا رسيد، در منزل حضرت استراحت نمود، وقتى صبح شد مقدارى طعام مناسب آوردند و صبحانه را با آن حضرت تناول كردم .


سپس امام(عليه السلام) فرمود: آيا حاضر هستى نزد ما بمانى ، يا آن كه قصد مراجعت و بازگشت به خانواده خود را دارى ؟ عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! چنانچه لطف نموده ، خواسته و نيازم را برآورده فرمائى ، از محضر مبارك شما مرخّص مى شوم ؛ چون خانواده ام منتظر هستند.


پس از آن ، امام رضا(عليه السلام )دست مبارك خويش را زير تُشكى كه روى آن نشسته بود بُرد؛ و سپس مُشتى پول از زير آن درآورد و به من عطا نمود.


وقتى آن پول ها را گرفتم ، ضمن تشكّر خداحافظى نموده و از منزل بيرون آمدم ؛ چون آن ها را نگاه كردم ، ديدم چندين دينار سرخ و زرد مى باشد و نوشته اى ضميمه آن ها است :


اى ابومحمّد! اين پنجاه دينار را به تو هديه داديم كه بيست و شش دينار از آن را بابت بدهى خود پرداخت كنى و بيست و چهار دينار باقى مانده اش را هزينه و مصرف زندگى خود گردانى و نيز خانواده ات را از سختى و ناراحتى نجات بدهى

 

?پی نوشت :عيون اخبارالرّضا عليه السلام ج ۲ ص ۲۱۸ ح ۲۹

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

همه چیز باخدا حل میشود


وقتی سیبی را از درخت چیدی دیگر چیده شده است وراه بازگشت ندارد نه درخت ان را میپذیرد ونه باغبانی ان را پیوند میزند


اما.حساب ما و خدا مثل حساب سیب و درخت نیست,بلکه مثل آب ودریاست…


اگر ظرف آبی را از دریا جدا کنی..هروقت این آب بخواهد بازگردد آغوش دریارباز است…
هرچند آب نجس وکثیف شده باشد به محظ اینکه وارد دریا میشود پاک زلال میگردد…


خدا دریای رحمت است وآغوش رحمت او برتمامی بندگان چه بندگان پاک چه آلوده و گناهکار باز است
غم نیست که راه رفت و آمدباز است.


پس اگر بنده ای بگوید من راهی ندارم وگناهکارم و لایق مرگ و…کفرگفته و به رحمت خدا توهین کرده است…


سینه مادر خون نجس و آلوده را به شیر پاک و زلال تبدیل میسازد ویا چشم ما همان خون آلوده را به اشک پاک مبدل میکند…


بی جهت نیست که یکی از نام های خدا مبدل است مبدل یعنی تبدیل کننده ی بدی به خوبی ها…


وقرآن میگوید:


یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ


پس میبینی که همه چیز باخدا حل میشود کافی است با او بپوندیم.
میدانی که شرط پاک شدن آب کثیف پیوستن بادریاست

 

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

چرا باید به مومنان حسن ظن داشته باشیم؟


چرا باید به مومنان حسن ظن داشته باشیم؟

 

امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید:

 

از لغزش مردم نيك و با شخصيت چشم پوشي كنيد، چرا كه هيچ يك از آنها لغزش نمي كند مگر اين كه دست خدا در دستِ او است و او را بلند مي نمايد.

 

دو نکته در این حکمت بیان شده است:

۱- یک اینکه وظیفه ی ماست که درمورد افراد نیکوکار و باتقوا حسن ظن داشته و لغزشهایشان را نادیده بگیریم.

۲- دیگر اینکه هرچقدر بتوانیم به تقوا و نیکوکاری نزدیکتر شویم، تادست خداوند همراه ما شده و در لغزش ها دستگیری و آبروداری کند

 

? منبع : نهج البلاغه/حکمت ۲۰

  • 4 stars
    نظر از: رحیمی
    1396/01/29 @ 09:32:55 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    استاد پناهیان:
    چرا برخی انقلابی‌ها ضدانقلاب شدند؟
    اگر یک انقلابی با دلایل محکم عقلی به حقانیت انقلاب پی نبرده باشد و عمیقاً عاشق انقلاب نباشد ممکن است روزی از انقلابی‌گری دست بردارد و حتی ضدانقلاب بشود. خیلی از ضدانقلاب‌ها قبلاً انقلابی بودند، ولی چون غالباً به صورت عمیق انقلاب را نفهمیده و نپذیرفته بودند، امروزاز انقلاب جدا شدند.

    یا علی علیه السلام
    http://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

اگر گرفتاری ...


امام رضا علیه السلام

پدرم را در خواب ديدم فرمود: پسرم! ،هرگاه در سختى و گرفتارى بودى جمله «يا رؤوف يا رحيم» را فراوان بگو.

 

√ منهج الدعوات،ص ۳۹۷

  • 4 stars
    نظر از: رحیمی
    1396/01/29 @ 09:33:38 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    اگر خسته جانی بگو یا علی
    ممنونم

    یا علی علیه السلام
    http://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

مهربانی برای قلب‌تان خوب است

 

حتما شنیده‌اید که مهربانی و محبت کردن به دیگران دل را نرم می‌کند، اما جالب است بدانید که مهربان بودن در واقع بر تعادل شیمیایی قلب شما تأثیر مثبت دارد.

 

مهربانی باعث ترشح هورمون اکسی‌توسین می‌شود. به گفته‌ی دکتر دیوید همیلتون، اکسی‌توسین باعث آزاد شدن ماده‌ای شیمیایی به نام نیتریک اکسید در رگ‌های خونی می‌شود. این ماده با گشاد کردن رگ‌های خونی، فشار خون را کاهش می‌دهد. از آنجا که اکسی توسین با کاهش فشار خون به سلامت قلب کمک می‌کند به آن لقب هورمون محافظ قلب داده‌اند.


مهربانی هم از لحاظ فیزیکی و هم از نظر احساسی برای قلب شما خوب است.

شاید به همین دلیل است که می‌گویند:
آدم‌های مهربان قلب بزرگی دارند.

  • 4 stars
    نظر از: رحیمی
    1396/01/29 @ 09:34:21 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    استاد پناهیان:
    محبت مثل آب ضروری است
    محبت برای روح انسان مانند آب برای جسم است. خشکی روحی مانند خشکی جسم برای انسان بیماری‌زاست. محبت کردن به دیگران مانند آبیاری زیباست. اگرچه وقتی یک باغ را آبیاری می‌کنی خارها را هم آب داده‌ای، ولی نباید به گیاهی آب داد که انرژی نهال‌های مفید را می‌گیرد. باید آن را از باغ بیرون کرد
    یا علی علیه السلام
    http://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir

  • پاسخ از: مهنــــا
    1396/01/29 @ 10:30:18 ب.ظ

    مهنــــا [عضو] 

    سپاس از حضورتون
    وممنون که انرژی میدید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

زندگی یعنی چه؟

 

از خیاط پرسیدند: زندگی یعنی چه؟
گفت: دوختن پارگی های روح با نخ توبه؛

 

از باغبان پرسیدند: زندگی یعنی چه؟
گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها زیر نور ایمان؛

 

از باستان شناس پرسیدند: زندگی یعنی چه؟
گفت: کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون؛

 

از آیینه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟
گفت: زدودن غبار آیینه ی دل با شیشه پاک کن توکل؛

 

از میوه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟

گفت: دست چین کردن خوبیها در صندوقچه دل؛

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

مثل قبله‌نما

 

عقربه‌های قبله‌نما را ببین که پیوسته لرزان‌اند، مگر زمانی که همسو با قبله باشند.


دل آدمی نیز همین طور است، لرزان و مضطرب است مگر این‌که با خدا همسو شود و همواره در یاد خدا باشد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) همواره دلی آرام داشت. چرا؟ چون پیوسته در یاد خدا بود:لایقُومُ وَ لایَجلسُ اِلّا علی ذکرِ اللهِ


در تمام نشست‌ها و برخاست‌ها یاد خدا می‌کرد. البته نه به این معنا که دائم تسبیح به دست بود. بلکه هر کجا می‌خواست کاری انجام دهد، می‌گفت: اگر خدا الان جای من بود، چه می‌کرد؟
و یاد خدا به این معناست

? منبع : مثل شاخه های گیلاس محمد رضا رنجبر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

حکمت درد و رنج زندگی

«وما انسان را در رنج و سختی آفریدیم.»

(سوره بلد آیه ۴)

 

انسان گاه گاهي خود را فراموش مي‌کند.

فراموش مي‌کند که بدن دارد، بدني ضعيف و ناتوان، که در مقابل عالم و زمان، کوچک و ناچيز و آسيب پذير است.

 

فراموش مي‌کند که هميشگي نيست و چند صباحي بيشتر نمي‌پايد.

 

فراموش مي‌کند که جسم مادي او نمي‌تواند با روح او هم پرواز شود، لذا اين انسان احساس ابديت و مطلقيت و قدرت مي‌کند،

 

سرمست پيروزي و اوج آمال و آرزوهاي دور و دراز خود، بي خبر از حقيقت تلخ و واقعيت‌هاي عيني وجود، به پيش مي‌تازد و از هيچ ظلم و ستمي روگردان نمي‌شود .

 

چه بسا اگر انسان با همین قدرت و جایگاه بعنوان اشرف مخلوقات و جانشین با روح دمیده شده از خدا در وجودش خداوند وارد بهشت میشد چه بسا ادعای خدایی میکرد در بهشت اما…

 

اما “درد” و ضعف و رنج دنیوی آدمي را به خود مي‌آورد،

حقيقت وجود او را به آدمي مي‌ فهماند، و ضعف و زوال و ذلت خود را درک مي‌کند،

و دست از غرور کبريايي بر مي‌ دارد، و معني خودخواهي و مصلحت طلبي و غرور را مي‌فهمد و آن را توجيه نمي‌کند. و یادش میاد چی بوده و از کجا آمده و چه جایگاهی داشته است»

 

شهيد دکتر مصطفي چمران

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.