مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.
منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.
الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
یکشنبه 96/06/19
مردے نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: بہ من كارے بياموز ڪہ خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند، و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تن درستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور ڪند.
حضرت فرمود: اينهايى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد:
❶اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش.
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند ، چشم مدوز.
❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز.
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده.
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن.
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن.
?بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12
جمعه 96/06/17
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي؛
روز غدير خم برترين عيد امّت من است.
? بحار الأنوار ، ج 97 ، ص 110
یکشنبه 96/05/15
? آزار واذیت مردم،یکی از گناهان کبیره است.
❇️ پیامبر اکرم فرمود : ( مَن آذی مُؤمِنَاً فَقد آذانِی ) کسیکه مومنی را اذیت کند مانند این است که ،من را اذیت کرده .
? آزار دیگران چندین شکل دارد:
1⃣ گاهی توسط زبان است (اهانت کردن– مزاحمت تلفنی و…)
2⃣ گاهی با قلم است( نامه های مزاحمی – پیامک های مزاحمی و توهین آمیز)
3⃣ گاهی با رفتار است( زیاد کردن صدای ضبط ?– معطل و سرگردان کردن مردم در ادارات – آلوده ساختن هوا در محیط های بسته ی عمومی – ایجاد سد معبر و راه بندان در کوچه و خیابان و…)
⛔️گفتن و شنیدن جوک و لطیفه ای که اهانت و اذیت به شخص یا اشخاص معینی باشد جایز نیست و حرام است. ⛔️
آزار رساندن به مؤمن حرام است.
چهارشنبه 96/05/11
✳️پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ الَّذي لادينَ لَهُ، فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّي لا يَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ؛
همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمني را كه ضعيف و بي دين است، سؤال شد: مؤمن ضعيف و بي دين كيست؟ پاسخ داد: كسي كه نهي از منكر و جلوگيري از كارهاي زشت نمي كند.
?وسائل الشّيعة، ج 16، ص 122، ح 21139
✳️امام رضا عليه السّلام فرمودند:
لَتَأمُرَنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنَهَنَّ عَنِالْمُنْكَرِاَوْلَيَسْتَعْمِلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُوخِيَارُكُمْ فَلاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ .
حتماً امربه معروف ونهي ازمنكركنيد، وگرنه اشرارتان برشما مسلط وحاكم ميشوند آنگاه خوبانتان هم دعا ميكنند، امّا دعايشان مستجاب نمي شود.
?وسايل الشيعه، ج11، ص394
داستانک
محمد بن ريان گويد: مامون هر نيرنگى كه داشت براى دنياطلبى امام جواد عليه السلام بكار برد ولى نتيجه اى نگرفت.
چون درمانده شد و خواست دخترش را براى زفاف نزد حضرت بفرستد، دويست دختر از زيباترين كنيزان را خواست و به هر يك از آنان جامى كه در آن گوهرى بود داد تا وقت حضرت به كرسى دامادى نشيند به او تقديم كنند اما امام عليه السلام به آنها توجهى نكرد.
مردى آوازه خوان و تارزن را که مُخارق نام داشت و از ريش بسيار بلندى برخوردار بود طلبيد و از او خواست تا كارى كند كه امام جواد عليه السلام به امور دنيوى سر گرم شود.
مخارق گفت: اگر آن حضرت مشغول كارى از امور دنيا باشد من او را آن گونه كه بخواهى به سوى دنيا مى كشانم. سپس در برابر امام عليه السلام نشست و از خود صداى الاغ در آورد و بعد از آن ساز مى زد و آواز مى خواند و امام عليه السلام به او توجهى نداشت و به راست و چپ هم نگاه نمى كرد اما وقتى حضرت ديد آن بى حيا ادامه مى دهد سرش را به جانب او بلند كرد و فرياد زد: اتق اللّه يا ذا العثنون (از خدا بترس اى ريش بلند)
مخارق از فرياد امام عليه السلام آنچنان وحشت زده شد كه ساز و ضرب از دستش افتاد و تا آخر عمر دست او بهبود نيافت.
مامون از حال او پرسيد، جواب داد هنگامى كه آن حضرت بر سرم فرياد كشيد آنچنان وحشت زده شدم كه هيچگاه اين حالت از وجودم بر طرف نمى شود.
?اصول کافی، مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی علیهما السلام،قصه های تربیتی ص ۱۶۸
چهارشنبه 96/05/11
لبخند پيامبر صلي الله عليه و آله?
روزي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، به طرف آسمان نگاه مي كرد، تبسمي نمود. شخصي به حضرت گفت:
يا رسول الله ما ديديم به سوي آسمان نگاه كردي و لبخندي بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:آري! به آسمان نگاه مي كردم، ديدم دو فرشته به زمين آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزي بنده با ايماني را كه هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول مي شد، بنويسند؛ ولي او را در محل نماز خود نيافتند. او در بستر بيماري افتاده بود.
فرشتگان به سوي آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض كردند:
ما طبق معمول براي نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ايمان به محل نماز او رفتيم. ولي او را در محل نمازش نيافتيم، زيرا در بستر بيماري آرميده بود.
خداوند به آن فرشتگان فرمود:تا او در بستر بيماري است، پاداشي را كه هر روز براي او هنگامي كه در محل نماز و عبادتش بود، مي نوشتيد، بنويسيد. بر من است كه پاداش اعمال نيك او را تا آن هنگام كه در بستر بيماري است، برايش در نظر بگيرم.
بحار الانوار،ج22،ص83
سه شنبه 96/05/10
وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
?سوره طلاق آیه 2
در حدیثی رسول گرامی اسلام (ص) از جبرئیل (ع) می پرسد: معنای توکل بر خدا چیست ؟
جبرئیل (ع) در پاسخ می گوید: «العلم بان المخلوق لایضر و لا ینفع و لا یعطی و لا یمنع و استعمال الیأس من الخلق؛ حقیقت توکل علم و آگاهی به این است که مخلوق نمی تواند زیانی برساند و نه سودی و نه چیزی ببخشد و نه از آن باز دارد، و نیز توکل مأیوس شدن از خلق است (یعنی همه چیز را از خدا و به فرمان او بداند.
?بحار، ج ۶۸، ص ۱۳۸، ح ۲۳
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله گروهي را که کشت و کار نمي کردند، ديدند و فرمودند:
ما أنتم؟ قالوا: نحن المتوکلون، قال: لا، بل أنتم المتکلون؛
شما چه کارهاید؟ عرض کردند: ما توکل کنندگانیم. حضرت (به آنها) فرمودند: نه، شما سر بارید.
?مستدرک الوسائل 12789/217/11
گفت پیغمبر به آواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
گر توکل میکنی در کار خود
کشت کن پس تکیه بر جبار کن
نکته: توَکّل در اسلام به معنی آن است که بندهٔ خدا، خدا را وکیل در امر خود قرار دهد. شخصی که بر خدا توکل کرده، کارهای خود را به خدا حواله کرده و از هر عامل دیگری در امور خود دوری میجویند. شخص توکل کننده را «متوکل» مینامند. شخص متوکل تنها به خدا وابستهاست و او را اساس اعمال میداند.
پنجشنبه 96/05/05
?عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اخْتَارَ مِنَ الْأَيَّامِ أَرْبَعَةً … ، وَ أَمَّا خِيَرَتُهُ مِنَ الشُّهُورِ فَرَجَبٌ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ وَ الْمُحَرَّمُ ، وَ هِيَ الْأَرْبَعُ الْحُرُمُ.
? منبع:بحارالانوار، ج ۹۷ ص ۴۸ به نقل از کتاب النوادر
?پیامبراکرم صلّی الله علیه وآله فرمودند:
? همانا خداوند تبارک و تعالی، از میان ایّام، چهار مورد را برگزید … برگزیده های خداوند از میان ماه ها عبارتند از:
?رجب، ذی القعده، ذی الحجّۀ و محرّم، ماه هایی که ماه های حرام می باشند.
?جناب علیّ بن ابراهیم قمی در تفسیر خود می نویسد:
الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ: رَجَبٌ مُفْرَدٌ، وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ وَ مُحَرَّمٌ مُتَّصِلَةٌ، حَرَّمَ اللَّهُ فِيهَا الْقِتَالَ، وَ يُضَاعَفُ فِيهَا الذُّنُوبُ وَ كَذَلِكَ الْحَسَنَاتُ
? منبع:تفسيرالقمي، ج ۱ ص ۶۷
?ماه های حرام عبارتند از: رجب که به تنهایی در میان ماه های سال آمده است، و سه ماه متوالی ذی القعده، ذی الحجّۀ، و محرّم. خداوند در این ماه ها، جنگیدن را حرام کرده است، و در این ماه ها ، گناهان و حسنات، به صورت مضاعف محاسبه می شود.
چهارشنبه 96/05/04
✳️امام صادق عليه السّلام فرمودند:
إذا اتَّهَمَ المؤمنُ أخاهُ انْماثَ الإيمانُ مِن قلبِهِ كما يَنْماثُ المِلحُ في الماءِ .
هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند ايمان در قلب او آب شود همچنان كه نمك در آب حلّ مى شود .
?الكافي: 2 / 361 / 1
✳️قال الامام علی - علیه السلام - : المُؤمِنُ لا یَغُشُّ أَخَاهُ، وَ لا یَخُونُهُ، وَ لایَخذُلُهُ، وَ لا یَتَّهِمُهُ.
امام علی - علیه السلام - فرمود: مومن با برادر مومنش فریبكاری نمی كند و به او خیانت نمی ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمی زند.
?الخصال، ج 2، ص 622
✳️پيامبر صلى الله عليه و آله:
اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَحَّاشٍ بَذِيءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ- لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَه
خداوند بهشت را بر هر فحّاش بد زبان بى شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است.
?كافي(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 323، ح 3
تمثیل
«عمر بن نعمان» میگوید: «امام صادق(علیه السلام) دوستی داشت که همیشه همراه حضرت بود.
روزی او و غلامش همراه حضرت در بازار کفاشها میرفتند. غلام، لحظهای آنها را ترک میکند و سراغ کاری میرود. دوست حضرت غلام خود را صدا میزند؛ اما غلام متوجه نمیشود و این کار را تا سه مرتبه تکرار میکند.
سپس عصبانی شده و فریاد میزند: ای زنازاده کجا هستی؟
امام صادق(علیه السلام) شنید و با ناراحتی دست خود را محکم بر پیشانی زد و فرمود: سبحان الله! مادرش را متهم به زنا کردی؟
من فکر میکردم که تو اهل تقوا هستی؛ اما نمیدانستم که فحش میدهی!
عرض کرد: قربانت گردم، او هندی است و مادرش مشرک میباشد. امام توجیه او را نپذیرفت و فرمود: از من دور شو! ومن هرگز او را همراه امام ندیدم.»
?کافی، ج4، ص15
چهارشنبه 96/05/04
پيامبر صلى الله عليه و آله :
دعاى پدر و مادر براى فرزند ، مانند دعاى پيامبر براى امّت خويش است.
دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ كَدُعاءِ النَّبِيِّ لاُِمَّتِهِ
مشكاة الأنوار ، ص 282
سه شنبه 96/05/03
امام کاظم عليه السّلام فرمودند:
تفقهوا في دينِ الله فَأنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصيرةِ وَ تَمامُ العِبادَةِ؛
«در دين خدا تفقه و کاوش کنيد، چرا که فقه و فهم دين، کليد بصيرت و کامل کننده عبادت است.»
?بحارالانوار، ج 10، ص 247.
امام رضا علیه السلام:
لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى … فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ و َحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، و َالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها.
?تحف العقول،ص324
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
إذا أرادَ اللّه بِأهلِ بَيتٍ خَيرا فَقَّهَهُم فِى الدّينِ و َوَقَّرَ صَغيرُهُم كَبيرَهُم و َرَزَقَهُمُ الرِّفقَ فى مَعيشَتِهِم و َالقَصدَ فى نَفَقاتِهِم و َبَصَّرَهُم عُيُوبَهُم فَيَتُوبُوا مِنها؛
هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد آنان را در دين دانا مى كند، كوچك ترها بزرگ ترهايشان را احترام مى نمايند، مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج روزيشان مى نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى سازد تا آنها را برطرف كنند.
?نهج الفصاحه،ص181، ح 147
دین شناسی حضرت معصومه(ع)
آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی » نقل فرموده که:
روزى جمعى از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسى بن جعفر علیه السلام و پرسیدن سوالاتى از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند.
چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود, سوالات خود را به حضرت معصومه که در آن هنگام کودکى خردسال بیش نبود, تحویل دادند.
فرداى آن روز براى بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند, لیکن هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزیر به بازگشت بودند, مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدى خدمت امام برسند. غافل از این که حضرت معصومه جواب پرسشها را نگاشته است.
وقتى پاسخها را ملاحظه کردند, بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزارى فراوان شهر مدینه را ترک گفتند.
از قضاى روزگار در بین راه با امام موسى بن جعفر(ع) مواجه شده, ماجراى خویش را باز گفتند.
چون امام پاسخ سوالات را مطالعه کرد, سه بار فرمود: (فداها ابوها)
پدرش فدایش.
?کریمه اهل بیت, ص 64 و 63.