موضوع: "کتاب آسمانی"

آثار گناه ( سختی و تنگدستی در زندگی )

 

 

 وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنکاً وَنَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیمَةِ أَعْمَی 

 

و هر کس از یاد من روی گرداند، پس حتماً زندگی (سخت و) تنگی برای اوست؛ و او را روز رستاخیز نابینا گرد می آوریم.

 

 نکته ها و اشاره ها 

 

1.یاد خدا مایه ی آرامش جان، پارسایی و شهامت است و فراموشی یا دوری و روی گردانی از یاد خدا، عامل اضطراب، ترس و نگرانی.


انسانی که یاد خدا و مسئولیت های خود در برابر او را فراموش می کند، غرق در شهوات، حرص و بخل می شود و هر چه ثروت بیش تری بیندوزد، باز هم طمع بیش تری پیدا می کند و خود را بیش تر به رنج و زحمت می اندازد و زندگی را بر خود سخت تر و تلخ تر و تنگ تر می سازد.


2.یکی از ابعاد «زندگی تنگ» که در این آیه به آن اشاره شده آن است که اگر انسان از یاد خدا غافل شود، گرفتار کمبودهای معنوی و روحی می شود و هر روز دل بستگی و تکیه ی او به دنیا زیادتر و در زندان تنگ مادیات گرفتارتر می شود.


3.یکی دیگر از ابعاد زندگی تنگ که در این آیه بدان اشاره شده آن است که انسان های مؤمن که به خدا دل می بندند، راه ها به رویشان گشوده می شود، ولی کسانی که به غیر خدا دل می بندند، درها به رویشان بسته می شود و ثروت نمی تواند از گرفتاری و مشکلات و سردرگمی و نیاز روحی و مادی آنان بکاهد.


4.یکی دیگر از ابعاد زندگی تنگ که در این آیه به آن اشاره شده، تنگی زندگی در جامعه ای است که از یاد خدا روی برتافته است. جامعه ی انسانی، حتی در اوج پیشرفت های صنعتی، چنانچه از معنویت جدا شود، روی سعادت را نمی بیند و هر روز بر اضطراب ها و مشکلات روحی مردم آن جامعه افزوده می شود و در تنگناهای عجیبی قرار می گیرند.


همان طور که امروز در برخی جوامع صنعتی می بینیم که جنایت، مواد مخدر، آلودگی های جنسی، از خود بیگانگی و احساس تنهایی غوغایی بر پا کرده و نور محبت و عاطفه را خاموش ساخته است.

 

 آموزه ها و پیام ها 

 

1.فرآیند روی برتافتن از یاد خدا، سختی در دنیاست که به صورت کوری در آخرت تجسّم می یابد.


2.هر کس زندگی راحت و چشمی بصیر می خواهد، به یاد خدا باشد.

 

☀️سوره طه، آیه 124☀️

 

?منبع: تفسیر قرآن مهر جلد سیزدهم، صفحه 121

خدایا قرآن را از ما نگیر

روزانه قرآن بخوانیم

 

 

باهات حرف زده!

یعنی که براش مهمی …

پس باهاش حرف بزن …

 

 

?روزانه قرآن بخوانیم

به امید کار خیر وارثان نباشیم

 

 یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 

 

ای کسانی که ایمان آورده اید! از خداوند پروا کنید و هر کس به آن چه برای فردای(قیامت) خود فرستاده است، بنگرد. باز هم از خدا پروا کنید که خداوند به آنچه انجام می دهید، به خوبی آگاه است.

 

نکته ها

?فرمان تقوا در این آیه تکرار و تأکید شده است که علاوه بر تأکید، می تواند معانی متعدّدی داشته باشد، از جمله:

۱- تقوای اول مربوط به اصل کار و تقوای دوم مربوط به کیفیت آن باشد. 


۲- تقوای اول مربوط به انجام کار خیر و تقوای دوم مربوط به ترک محرمات باشد.


۳- و شاید تقوای اول مربوط به توبه از گذشته و تقوای دوم مربوط به ذخیره آینده باشد.

در روایات می خوانیم: با نیمی از یک دانه خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل هایی را شاد کنید تا در قیامت که خداوند می پرسد: من به تو چشم و گوش و…دادم چه ذخیره ای فرستادی، شرمنده نباشید. زیرا در آن روز بعضی به هر سو می نگرند، ولی ذخیره ای که وسیله نجاتشان باشد از پیش نفرستاده اند.

 

پیامها 

۱- به امید کار خیر وارثان نباشیم، هرکس به فکر قیامت خود باشد.


۲- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخیره می کنیم، دقّت کنیم.


۳- محاسبه نفس لازم است.


۴- آینده نگری و عاقبت اندیشی، لازمۀ ایمان است.


۵- تقوا، زمینه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقویت تقوا است.

 

 

? منابع 

تفسیر نور، ج ۹ ص ۵۵۹
تفسير نمونه ج‏ ۲۳ ص ۵۳۴

خدمت به خلق

 

عبادت در دین اسلام هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی، شاید مهم‌ترین عبادت اجتماعی، خدمت‌رسانی به مسلمین و باز کردن گره از زندگی آنان باشد بر همین اساس است که ائمه (ع) همواره به دنبال خدمت به جامعه و تزریق آسایش به مؤمنین بودند.

 

 آیه:تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى مائده/2
در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد

 

حکایت؛ پسر مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی می‌گوید: پدرم در کلیه ساعات روز و شب برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان آماده بودند، روزی عرضه داشتم خوب است برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود تا بی‌وقت مزاحمتان نشوند، فرمود پسرم: «لیس عند ربنا صباح و لا مساء» (آن کس که برای رضای خدا به خلق خدمت می‌کند، نباید که وقتی معین کند)

 

مرحوم پدرم در ابتدای شب‌ها پس از اتمام فریضه به نگارش پاسخ‌نامه‌ها و انجام خواسته‌های مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه می‌پرداختند. از نیمه‌های شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند، پس از طلوع خورشید اندکی استراحت می‌کردند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران می‌نشستند و عصرها برای تدریس به مدرسه می‌رفتند و پس از آن نیز به پاسخ گوئی و رفع نیازمندی‌های محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی در بعدازظهر استراحتی کوتاه می‌فرمودند.

روزی یکی از سادات محترم مشهد برای ایشان سجاده و رختخوابی هدیه فرستاد، در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب می‌دانم، می‌پذیرم ولی به رختخواب نیازم نیست، زیرا که بیست و پنج سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهاده‌ام (۱)

چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گِره گشا می باش (۲)

?پی نوشت

۱-با اقتباس و ویراست از کتاب نشان از بی نشانها
۲-حافظ

نهی از اسراف

 

 

 یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکمْ عِندَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَایحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

 

ای فرزندان آدم! زیور [های ] تان را در هر مسجدی برگیرید؛ وبخورید و بیاشامید، و [لی ] زیاده روی نکنید که او اسرافکاران را دوست نمی دارد.

 

 نکته ها و اشاره ها 

۱-روش قرآن آن است که هر جا مردم را به استفاده از مواهب طبیعی و نعمت های الهی فرا می خواند، فوراً راه سوء استفاده و زیاده روی را سد و به اعتدال سفارش می کند؛ بیش از بیست آیه از قرآن کریم، به اسراف و زیاده روی اشاره و آن را نکوهش کرده است.
خوردن برای زیستن و ذکر کردن است تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است
(سعدی)


۲-ممنوعیت اسراف یک دستور مهم بهداشتی اسلام است؛ چرا که از نظر علم پزشکی، سرچشمه ی بسیاری از بیماری ها، پرخوری و باقی ماندن مواد اضافی در بدن است، که راه جلوگیری از آنها، اعتدال در غذا خوردن و جلوگیری از زیاده روی است.

 

 آموزه ها و پیام ها 

۱-از نعمت های الهی استفاده کنید و تغذیه ی معتدل داشته باشید.
۲-با اسراف در تغذیه از حد تجاوز نکنید (و به خود زیان نرسانید)

? منبع:تفسیر قرآن مهر، جلد هفتم، صفحه ۷۸

وهُوَ علیِمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

در سختیها به یاد خدا هستند، اما. . .

 فَإِذا مَسَ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ بَلْ هِی فِتْنَةٌ وَ لکنَّ أَکثَرَهُمْ لا یعْلَمُونَ

 

پس چون سختی و ضرری به انسان رسد ما را می خواند، سپس همین که از جانب خود نعمتی به او عطا کنیم گوید: «بر اساس علم و تدبیرم نعمت ها به من داده شده» (چنین نیست) بلکه آن نعمت وسیلۀآزمایش است، ولی بیشتر مردم نمی دانند.

 

نکته ها 

در قرآن بارها از این مطلب سخن به میان آمده است که انسان هنگام خطر به خداوند رو می کند ولی همین که از خطر رهایی یافت، خدا را فراموش می کند که این نشانه ناسپاسی انسان است.

 

پیامها 

1- انسان موجودی آسیب پذیر است.


2- انسان به قدری عاجز است که به مجرّد رسیدن خطر فریاد می زند.


3- تلخی ها، نتیجۀعملکرد انسان و مایۀآزمایش است، ولی نعمت ها لطف الهی است.


4- فشارها و حوادث انسان را به ناتوانی خود معترف و فطرت خداجویی را در انسان بیدار و شکوفا می کنند.


5- نیایش خالصانه سبب جلب رحمت خداست.


6- رفاه و آسودگی، بستر غفلت و غرور است.


7- انسان، موجودی ناسپاس است.


8- آنچه مورد انتقاد است نادیده گرفتن لطف خداست، نه آنکه علم و دانش در رشد و توسعه زندگی بی اثر است.


9- بیشتر مردم نمی دانند که نعمت ها و تلخی ها وسیله آزمایش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند.

 

منبع: تفسیر نور؛ ج 8؛ ص183

تفسیر نمونه، ج 19، ص: 492

★سوره زمر، آیه 49★

امت میانه رو و معتدل

 

و کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکؤنُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ 

و بدین سان ما شما را امّتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر(نیز) بر شما گواه باشد.

★ نکته ها ★

 مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسی در بیت المقدّس می ایستادند که نسبت به محلّ سکونت آنان، در مشرق قرار داشت، و یهودیان رو به بیت المقدّس عبادت می کردند که نسبت به محلّ سکونتشان، در طرف مغرب قرار می گرفت، ولی کعبه نسبت به آن دو در وسط قرار می گیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، می فرماید: همانگونه که ما کعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم.

مفسّران بحث های گوناگونی را در ذیل این آیه مطرح نموده اند و در تفسیر «امّت وسط» برخی گفته اند: مراد امّتی است که نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.


★ پیامها ★

1- اولیای خدا، بر اعمال ما نظارت دارند.
آری، بعضی انسان ها دارای چنان ظرفیتی هستند که می توانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزه های انسان ها در طول تاریخ باشند.


2- در قیامت، سلسله مراتب است. تشکیلات و سازماندهی محکمۀ قیامت بگونه ای است که ابتدا ائمّه بر کار مردم گواهی می دهند، سپس پیامبر برامامان گواه است.


3- آزمایش، یک سنّت قطعی الهی است و خداوند گاهی با تغییر فرمان، مردم را امتحان می کند.


4- پیروی از دستورات دین، مایه رشد و کمال و نافرمانی از آن، نوعی حرکت ارتجاعی است.

 

منبع: تفسیر نور، ج 1، ص219

تفسير نمونه، ج‏1، ص482

★سوره بقره، آیه 143★

 

اگر هشدارها موثر نيفتد

 

و ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ 


و هیچ پیامبری را در هیچ آبادی نفرستادیم، مگر آنکه مردم آنجا را گرفتار سختی ها و بلاها ساختیم، تا شاید به زاری(و توبه) درآیند. سپس به جای ناخوشی، خوشی قرار دادیم تا آنکه فزونی یافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نیز(به طور طبیعی) رنجها و خوشی ها رسیده بود(و این حوادث تلخ و شیرین، نشانۀ قهر یا لطف خدا نیست). پس آنان را ناگهانی(با قهر خود) گرفتیم، در حالی که درک نمی کردند.


★نکته ها ★


 «بأساء»، به حوادث و ضربه های جسمی مثل بیماری ومرگ و «ضراء»، به ضربه ها و زیان های مالی گفته می شود. «عفوا»، به معنای کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض کردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولی آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سورۀ انعام آیه 44 آمده است: چون تذکرات ما را فراموش کردند، درهای نعمت ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابی ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیماری که پزشک از بهبود او مأیوس شده و می گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است.


 ممکن است برای آیه معنای دیگری نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد می گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم. غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همۀ نسل هاست و این گونه غفلت ها، زمینه ساز قهر الهی است.


پیامها 


1- تلخی ها و ناملایمات، به عنوان یک سنّت الهی برای همۀ اقوام وجود دارد.


2- سختی ها و مشکلات، عامل سازندگی، غفلت زدایی و توجّه به خداوند است.


3- ناگواری ها همیشه قهر الهی نیست، گاهی لطفی است که به شکل بلا جلوه می کند. (همان گونه که گداختن آهن در کوره آتش، سبب نرم شدن و شکل پذیری آن است، حوادث و شداید نیز انسان ها را نرم و به حالت تضرّع و نیازخواهی وامی دارد.)


4- گاهی رفاه، بینش و تحلیل های نادرست، عامل نسیان و طغیان می شود.


5- هر نوع خوشی و رفاهی نشانۀ لطف نیست، گاهی زمینه ساز قهر الهی است.


6- بیشتر مردود شدگان در آزمایش های الهی، مرفّهانند نه محرومان.


7- قهر الهی، خبر نمی کند و ناگهان می رسد.


8- غوطه ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگیرانه دچار می کند.


منبع: تفسیر نور، ج 3، ص120

تفسير نمونه، ج‏6، ص 261

★سوره اعراف، آیه 94-95★

 
مداحی های محرم