موضوع: "مناسبت"

تبریک

تبریک

******************************************


✨ ولادت ✨
✨حضرت محمد✨
✨ مصطفى ✨
✨ رسول الله ✨
✨ پيامبر اكرم ✨
✨ خاتم الانبياء ✨
✨ وامام صادق(ع) ✨
✨ بر همگي ✨
✨ مبارك باد ✨


******************************************

عوامل محروم كننده از نماز شب

 

 

1⃣- تنبلی:


حضرت نبىّ اكرم(ص) فرمود: كسى نيست مگر اينكه در شبى دو مرتبه فرشته ‏اى او را از خواب بيدارش ميكند و ميگويد:
بنده‏ ى خدا بنشين و به ياد خدا باش! در مرتبه‏ ى سوم كه فرشته او را بيدار مى‌كند اگر آگاه نشد شيطان در گوشش ادرار ميكند. (۱)

 

2⃣- پرخوری سبب پرخوابی می شود و پرخوابی نيز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود. (۲)

 

3⃣- مطلق گناهان(۳)
به‌ويژه دروغ. (۴)

 

4⃣- در روايات آمده است كه بنده يك يا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‏ گردد براى اينكه به خود عُجب نكند. (۵)

 

منابع 

۱. شيخ حسن ديلمى، ج۱ ، ص۹۱.

۲. نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، ۱۳۷۷،‌ص ۳۱۴.

۳. كلينى، اصول کافی، ج۲، ص ۲۷۲.

۴. شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۶ق، ص ۴۲.

۵. ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا، ص ۴۰۳

سالروز ازدواج پیامبر ص و خدیجه کبری س


۱۰ربيع الاول سالروز ازدواج پیامبر صلی الله علیه و حضرت خديجه سلام الله علیها

 

پیامبر 15 سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبرى ازدواج نمودند. در احادیث منابع شیعه و اهل سنت آمده است که حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد، در دانش و اطلاع به کتب زمان خود معروف بوده است.

 

او از زنان قریش بوده و علاوه بر کثرت اموال و املاک به عقل و کیاست نیز بر دیگرن برتری داشت و در آن زمان او را «طاهره»، «مبارکه»، «سیده نسوان» و «ملکه بطحاء» می‌نامیدند. او از کسانى بود که انتظار قدوم پیامبر را مى‌کشید و همیشه از علمای آن زمان نبوت آن حضرت را جویا مى شد.

 

هنگامى که خدمت پیامبرشرفیاب شد، نخستین سؤالی که از آن حضرت کرد، در خصوص مهر نبوت بود.اشعار فصیح او در مدح رسول گرامى اسلامو کمال محبتش به آل عبد المطلب مشهور است که گویای علم و ادب و محبت اوست.در همان روزى که آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجه ایمان آورد.

 

افراد زیادى مانند، عقبه بن ابى معیط و ابن ابى شهاب که هر کدام چهار صد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند، و نیز ابوجهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب به خواستگارى آن حضرت آمدند؛ ولى قبول نکردند. سرانجام خود حضرت خدیجه پیشنهاد ازدواج به پیامبر را دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصى انجام شد…

سیره اخلاقی شهید محراب، آیت ا...دستغیب

بیستم آذرماه، یادآور شهادت عالم مبارز و پرهیزکار، حضرت آیةاللّه سید عبدالحسین دستغیب قدس سره در سال 1360 است که به دست منافقین کوردل صورت گرفت.


عالم بزرگواری که امام خمینی(ره) از او تعبیر به معلم اخلاق، مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی کردند و رهبر معظم انقلاب درباره ایشان فرمودند:


شهید دستغیب از نخستین کسانی بود که پرچم تبلیغ انقلاب اسلامی را در سخت ترین شرایط در استان فارس(شهر شیراز) برافراشت.

 

مرقد ایشان در حرم مطهر سید میرمحمد بن موسی بن الکاظم می باشد که مورد توجه و زیارتگاه مردم شیراز است.


هنوز صوت حزین دعای کمیل شهید محراب در شب های جمعه به گوش می رسد…اللهم اغفر لی الذنوب التی…

 

«… همه از سخنان ایشان به قسمی منقلب می شدند که گاهی از همان آغاز صحبت گریه می کردند. چه بسیار جوان هایی که دیندار، متهجد و هدایت شدند و چه پیرها که از گذشته های خود تائب گردیدند.


برخی از جوان ها پس از بیرون آمدن از مجلس اخلاقش، در کوچه ها تلو تلو می خوردند؛ یعنی، تعادلشان را چون مست ها از دست می دادند، اما مست یاد خدا و عشق به الله بودند.»

 

آری شهید دستغیب نمودار اخلاص، مجسمه تقوا و فضیلت و مظهر زهد و عبادت بود…


به نقل از سایت حوزه نت

بررسی حدیث رفع القلم در روز نهم ربیع الاول

 

حضرت آیت الله مکارم شیرازی:

 

گناه کردن در عیدالزهرا(سلام الله علیها)

 

پرسش : معمولا در مراسم عیدالزهرا کف زدن، پایکوبى، رقص و حتّى امورى را که جمیع فقها صریحاً فتوا به حرمت آن داده اند، را مستند به حدیث رفع القلم که ذیلا به آن اشاره مى شود، جایز مى دانید؟


«وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبینَ اَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَیّام مِنْ ذلِکَ الْیَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئَاً مِنْ خَطا یا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِیِّکَ»


آیا این نوع احادیث از نظر سند معتبر است؟ و بر فرض اعتبار معناى حدیث چیست؟

 

پاسخ : این روایت از نظر سند اعتبارى ندارد; به علاوه مخالف کتاب الله است، و معاذ الله که ائمّه معصومین(علیهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در این ایّام یا غیر این ایّام داده باشند. و بر فرض اعتبار، معناى حدیث این است که اگر کسى لغزشى از او سر زد خداوند او را مى بخشد، نه این که عمداً آلوده گناه شود.


این مساله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار انداخت خود امامان(علیهم السلام) این دستور را به ما داده اند.

 

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی

آغازامامت و ولایت تهنیت

آغازامامت و ولایت تهنیت


ای نعمت باطنی عالم مهدی
وی نور دل نبی خاتم، مهدی
تکمیل نموده رب به تو نعمت ها
ای نعمت جاری دمادم ، مهدی

-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-

سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی، تبریک و تهنیت 

-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-۰-

.......تامل

.......تامل

صلوات

صلوات

امام هادى عليه السلام :


خداوند متعال، ابراهيم ع را دوست خود برگرفت ؛ زيرا او بر محمّد و اهل بيت او بسيار صلوات مى فرستاد .


علل الشرائع ، ج 1 ، ص 34 .


طرح حدیثی بسیار زیبا....

طرح حدیثی بسیار زیبا....


طرح، حدیث بسیار زیبا …

 

شهادت امام رضا (علیه السلام) تسلیت باد.

دو صفت که جوان میشود

 

—————–دوصفتی که جوان می شود—————–

 

نقل می کنند روزی هارون الرشید به اطرافیان خود گفت : بگردید شخصی را که خود مستقیما و بی واسطه از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حدیثی شنیده است را نزد من بیاورید.می خواهم حدیثی از او بشنوم.

 

به هارون گفتند: دیگر در این زمان بعد از حدود یک قرن و اندی بعید است کسی باشد که مستقیما از خود پیامبر کلامی شنیده باشد.

 

هارون گفت : بگردید پیدا کنید. پس از مدت ها جست و جو پیرمرد فرتوتی را پیدا کردند و او را در سبد و زنبیلی گذاشتند و نزد هارون آوردند.

 

هارون پرسید: پیرمرد تو خود از رسول خدا حدیث شنیده ای؟

 

پیرمرد گفت: بله، من هفت ساله بودم که به اتفاق پدرم خدمت رسول خدا رسیدیم و من یک حدیث از حضرت شنیدم و دیگر هم او را ندیدم.

 

هارون خوشحال شد و گفت : کلام پیامبر چه بود؟

 

پیرمرد گفت: پیامبر(ص) فرمودند: ” انسان به مرور پیر می شود و دو صفت در او جوان می گردد،

✨حرص و آرزوهای طولانی"✨

 

هارون کیسه ای طلا به او هدیه داد و ماموران او را در سبد گذاشتند و از تالار خارج کردند. پیرمرد به ماموران گفت: مرا برگردانید با خلیفه کاری دارم.

 

گفتند: دیگر نمی شود. گفت : هنوز که از قصر خارج نشدیم ،از شما خواهش می کنم من را برگردانید کاری دارم.

 

وقتی او را برگرداندند پیرمرد به هارون گفت: جناب خلیفه می خواستم بدانم این سکه های طلا فقط برای همین یک بار بود یا جیره هر ماه من است؟

 

هارون شروع کرد به خندیدن و گفت: راست گفت رسول خدا!

پیرمرد ،من گمان نمی کردم تو تا همین در قصر زنده بمانی و فرصت استفاده از همین یک کیسه را پیدا بکنی. حال تو حرص ماه های آینده را میزنی و آرزوی آن را داری؟

 

 کتاب سرنوشت انسان – احتضار و عالم قبر- ،حجت الاسلام مسعود عالی،ص35