موضوع: "مناسبت"

مقایسه مقام حضرت زینب و جناب آسیه از زبان رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب:

 

در قرآن کریم، زن فرعون نمونه‌ی ایمان شناخته شده است. مقایسه کنید زن فرعون را که به موسی ایمان آورده بود، وقتی در زیر فشار شکنجه‌ی فرعونی قرار گرفت، که با همان شکنجه از دنیا رفت، از خدای متعال درخواست کرد که پروردگارا! برای من در بهشت خانه‌ای بنا کن. در واقع، طلب مرگ میکرد.



در حالی که جناب آسیه - همسر فرعون مشکلش، درد و رنج جسمانی بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادی از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود.

 

این رنجهای روحی که برای زینب کبری پیش آمد، آن همه محنتها را دید تهاجم دشمن را، هتک احترام را مسئولیت حفظ کودکان و زنان را.

 

 اما در مقابل همه‌ی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن.

 

? وقتی از او سؤال میشود که چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا» چون در راه خداست، در راه اعلای کلمه‌ی اوست.

 

ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد.


۱۳۸۸/۱۱/۱۹

لحظات آخر عمر حضرت زینب سلام الله علیها


▪️هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش

 

▪️وقت بیرون رفتن از خانه ،حسین و مجتبی(ع)
با یل ام البنین بودند در دور و برش

 

▪️مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش

 

▪️دخترنور است این بانو وبی شک آفتاب
میشود مانند شمعی بی رمق در محضرش

 

▪️اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش

 

▪️حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را بر نخواهد داشت از روی سرش

 

▪️هرکسی در این جهان از عشق دم میزند
یا به زهرا (س) اقتدا کردست یا بر دخترش

 

 

لحظات آخر عمر زینب (سلام الله علیها)

 

ماجرای کربلا پایان پذیرفته ، ولی غمهای زینب فراموش شدنی نیست . هر لحظه او کربلا و عاشورا و اسارت و درد رنج است . هر لحظه ، مدینه یادآور حدیث کساء اهل بیت و دوران هجرت زینب و حسین ، از سخت ترین دوران عمر اوست .


در مدینه قحطی سختی رخ داده است . عبدالله بن جعفر که بحر جود و کرم است و عادت بر بذل و عطا دارد ، به دلیل اینکه دستش از سرمایه دنیا تهی گشته راهی شام می گردد و به کار زراعت مشغول می شود؛ ولی زینب ، کار هر روز او گریه و داغ دل است . مدتی می گذرد که زینب گرفتار تب وصل خانواده اش می گردد و هر لحظه مریضی او شدت پیدا می کند ، تا اینکه نیمه ظهر به همسر خویش عبدالله می گوید :بستر مرا در حیاط به زیر آفتاب قرار بده .


عبدالله می فرماید :او را در حیاط جای دادم که متوجه شدم چیزی را روی سینه خویش نهاده و مدام زیر لب حرفی می زند . به او نزدیک شدم دیدم پیراهنی را که یادگار از کربلاست ؛ یعنی پیراهن حسین را ، که خونین و پاره پاره است ، بر روی سینه نهاده و مدام می گوید :

حسین ، حسین ، حسین ! .


لحظاتی بعد او وارد بر حریم اهل بیت النبوة گشت و کارنامه عمرش به به خیر و سعادت ختم گردید .

 

? منبع : فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب سلام الله علیها

چند روایت از جواد الائمه


تأثیر سوره قدر و استغفار در کلام امام جواد علیه السلام

 

 عنْ اِسْماعيلِ بنِ سَهْلٍ قال:

كَتَبْتُ اِلى اَبی َجعفرِالثّانى عليه السلام : عَلِّمِنى شَيْئا إذا أنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِى الدُّنيا وَالآخِرةِ، قالَ: فَـكَتَبَ بِخَـطِّهِ أَعْـرِفْهُ: اَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ «إنّا أنزَلْناهُ» وَرَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالأسْتِغْفارِ.

 

✅ اسماعيل بن سهل گويد:

خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم.

? حضرت به خط خود نوشت: سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تَـر » باشـد.

? منبع : ثواب الأعمال،ص ۱۹۷

 

 ادب و حیا در برابر خداوند

 

از امام جواد علیه السلام سوال شد: یابن‌ رسول ‌الله ادب با خدا چگونه است؟

امام(علیه السلام) فرمودند: قرآن را تلاوت کند آن گونه که نازل شده است ٬احادیث ما را روایت کند آن طور که ما گفته‌ایم و خدا را بخواند بدون اینکه از خدا طلبکار باشد.

 

روایت شده است خداوند متعال در بعضی کتاب‌های آسمانی‌اش می‌فرماید:


ای بنده من! آیا سزاوار است وقتی با من سخن می‌گویی به چپ و راست نگاه کنی،
در حالی که اگر بنده‌ای مثل خودت با تو سخن بگوید و این گونه رفتار کند رهایش میکنی!پس رواست با من این گونه باشی؟

 

روایت شده است که روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به طرف گوسفندانش که به همراهی چوپانی به بیابان فرستاده بود رفت.

 

 چوپان، بی خبر از آن حضرت، لباس‌هایش را در آورده بود، به محض اینکه متوجه آمدن حضرت رسول شد لباس‌هایش را پوشید.

 

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: برو ما نیازی به چوپانی تو نداریم، ما خاندانی هستیم که کسی را که حتی در خلوت با خدایش رعایت ادب نکند، استخدام نمی‌کنیم.

 


?آداب سلوک علامه حسن زاده آملی

حدیث روز

 

سه حدیث ارزشمند از امام جواد علیه السلام

 

۱- قالَ عليه‌السلام: مَنْ خَطَبَ إلَيْكُمْ فَرَضيتُمْ دينَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْرْضِ وَ فَسادٌ كَبيرْ. (کافی، ج۵، ص۳۴۷)

فرمود: هر كه به خواستگارى دختر شما آيد و به تقوا و تديّن و امانتدارى او مطمئن مى‌باشيد با او موافقت كنيد، وگرنه سبب فتنه و فساد بزرگى بر روى زمين خواهيد شد.

 

۲- قالَ عليه‌السلام: مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيهِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۲)

فرمود: هر كه كار زشتى را تحسين و تأييد كند، در [عِقاب] آن شريک است.

 

۳- قالَ عليه‌السلام: مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۷۹)

فرمود: هر كه خود را به‌وسيله خداوند بى‌نياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مى‌گيرد، گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.

√ در احادیث بیندیشیم… .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

✅با نشر احادیث رسانه دینی باشیم … .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

?برگرفته از سایت تخصصی احکام و حدیث هدانا?

صلوات خاصه امام جواد علیه السلام

=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=

پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی
پدرت حضرت خورشید و خودت گنج تمامی
غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد
تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی

 

ولادت امام جوادعلیه‌السلام مبارک باد

=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الزَّكِيِّ التَّقِيِّ وَ الْبَرِّ الْوَفِيِّ وَ الْمُهَذَّبِ النَّقِيِّ ….

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ

 

پروردگارا درود فرست بر محمد بن على (حضرت امام جواد) كه نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدايت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا

 

وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ‏

 

و پيرو ساير صاحبان تزكيه نفس و جانشين اوصياى پيغمبر اكرم و امين بر اسرار وحى توست

 

اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى‏

 

پروردگارا پس چنانكه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدايت آوردى و از وادى حيرت جهالت نجات دادى و هر كه لايق هدايت بود بواسطه او ارشاد كردى و هر كس قابل تزكيه نفس بود روحش را تزكيه و صفا دادى

 

فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏

 

پس اى خدا درود فرست بر او بهترين درودى كه بر احدى از اولياء و دوستان خاصت و ساير اوصياى پيغمبر اكرمت فرستادى كه تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حكمت بى نهايتى.

=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=

سیزده بدر!؟!

سؤال

نظر اسلام در مورد سیزده بدر چیست آیا آیین سیزده بدر مورد تایید اسلام است یا خیر ؟

پاسخ

?از دو نظر می توان به مراسم سیزده بدر نگاه کرد؛

۱- اگر مراسم سیزده بدر به عنوان یک رسم بت پرستی و اعتقاد به نحسی سیزده که در اسلام مردود است انجام شود شکی در غلط و ناروا بودن آن نمی باشد .


?آیت الله مکارم شیرازی چنین عرضه می دارد؛

❕«سرچشمه مراسم خرافى سیزده بدر از نظر تاریخى به اصحاب الرس که در قرآن به آن اشاره شده بر مى گردد. به حالات اصحاب الرس در تفاسیر اشاره شده، و در یکى از شرح هاى نهج البلاغه نیز داستان مفصل آن را چنین یافتم؛

?دوازده شهر یا آبادى بود که هر شهر و آبادى به یکى از ماه هاى سال خورشیدى نامیده شده بود . آیین مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اول سال، همه مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر اردیبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوم به آبادى خرداد مى رفتند…، تا به آبادى اسفند که مى رسید، دوازده شهر تمام مى شد؛ روز سیزدهم دسته جمعى از آبادى ها خارج شده، به بیابان ها مى رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراین سیزده بدر سنتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.

 

?پاورقی قهرمان توحید ، ص84

?مسائل جدید از دیدگاه مراجع ج1 ص155

 


۲- اما اگر مراسم سیزده بدر به عنوان خارج شدن از شهر و فضای آلوده آن و پناه بردن به دل طبیعت و استفاده از هوای پاکیزه آن و تفریح و استراحت سالم برای شروع مجدد به کار با انرژی و توان کافی باشد بدون آنکه اعتقاد به نحسی سیزده و رسم بت پرستی محرک این تفریح باشد امری ناشایست نخواهد بود .

❕به خصوص اگر این کار همراه با تفکر و اندیشه در حیات مجدد درختان و گیاهان باشد و در نتیجه انسان از حیات آنها درس زندگی بگیرد و به یاد عظمت و قدرت و علم نامحدود خالق آن بیفتد.

?قهرمان توحید ، ص84

 

?خداوند می فرماید:

« بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است»

?عنکبوت20

 

? پیامبر گرامی فرمود:

«عاقل ساعات خود را به چهار بخش تقسیم می کند؛ساعتی برای عبادت خداوند و ساعتی برای محاسبه نفس و ساعتی برای تفکر در مخلوقات خداوند و ساعتی برای تفریح و بهره مندی از حلال های خداوند»

?وسایل الشیعه ج16 ص97

?این مضمون از حضرت علی نیز نقل شده است.

?نهج البلاغه حکمت 390

 

?وباز پیامبر گرامی فرمود:

« تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد»

?نهج الفصاحه ص259

صلوات خاصه امام هادی علیه السلام


? صلوات خاصه امام هادی علیه السلام ?

 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِي‏ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.

 

خدايا درود فرست بر على بن محمد جانشين اوصيا و پيشواى پرهيزگاران و يادگار امامان دين و حجّت بر همه آفريدگان‌ خدايا چنان‏كه او را نورى قرار دادى‌كه مؤمنان به وسيله او روشنى جويند،پس به پاداش شايانت‏ مژده داد،و به كيفر دردناكت بيم داد،و از صولتت برحذر داشت و آياتت را به ياد مردم انداخت،و حلالت را حلال و حرامت را حرام كرد و قوانين و واجباتت را بيان فرمود و مردم را به بندگى‏ات ترغيب نمود و به طاعتت فرمان داد،و از نافرمانى‏ات‏ بازداشت پس بر او درود فرست،برترين درودى كه بر يكى از اوليايت و نسل پيامبرانت فرستادى اى معبود جهانيان‏

 

قابل توجه افرادي كه خيلي دوست دارند ماه رجب رو روزه بگيرند اما به هر دليل اين امكان رو ندارند

 


قابل توجه افرادي كه خيلي دوست دارند ماه رجب رو روزه بگيرند اما به هر دليل اين امكان رو ندارند:

 

?صدوق در « ثواب الاعمال » و « امالي» به اسناد خود از حضرت رسول اكرم حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم روايت نموده است كه فرمود:

 

?«هركس سي روز از رجب را روزه بدارد منادي از آسمان ندا خواهد نمود كه اي بنده ي خدا اما آنچه از تو گذشته است براي تو آمرزيده شد پس عمل را در مابقي عمر از سر بگير …»


از ايشان پرسيده شد اگر كسي به هر دليلي عاجز ازين روزه باشد چه كند تا به همچين ثوابي كه توصيف فرموديد برسد؟


فرمودند:
« در عوض هر روز گرده ناني به تصدق بدهد كه قسم به كسي كه جانم به دست اوست هرگاه چنين تصدقي هر روزه بدهد به آنچه توصيف كردم و بيشتر از آن خواهد رسيد؛ چه هرگاه تمام خلايق كلا از اهل آسمانها و زمين جمع شوند بر اينكه مقدار ثواب آن را اندازه بگيرندبه عشر آن چيزي كه در بهشت از فضايل و درجات عائل مي گردد نمي رسند.»

 

گفتند: يا رسول الله اگر كسي اين صدقه را هم نتواند براي اينكه به ثوابي كه توصيف فرمودي نائل شود، چه بايدش كرد؟
فرمودند:

 

?« در هر روز از ماه رجب تا سي روز تمام شود اين تسبيح را يك صد مرتبه بگويد:

?سبحانَ الاِلهِ الجليل سبحان من لا يَنبَغي التسبيحُ الا له، سبحان الاَعَزِّ الاكرم سبحانَ من لَبِسَ العِزَّ و هو له اهل » 

 

?به نقل از كتاب المراقبات / اعمال ماه رجب / ثواب شگفت روزه ي ماه رجب


ـــــــــــــــــــــــ
✅با نشر احادیث رسانه دینی باشیم … .

?برگرفته از سایت هدانا?

داستان عجيب شيعه شدن مردی از اهل اصفهان نزد امام هادی (ع)


امروز که زمين و آسمان مي گريد
از بهر غريب سامرا مي گريد
جا دارد اگر كه شيعه خون گريه کند
چون مهدي صاحب الزمان مي گريد

 

شهادت جانسوز امام هادي(ع) تسليت باد

 

? داستان عجيب شيعه شدن مردی از اهل اصفهان نزد امام هادی (ع)

 

♦️قطب راوندى (ره) از جماعتى از مردم اصفهان نقل می ‏كند كه گفتند: در اصفهان مردى بود به نام عبد الرّحمن و شيعه شده بود [با اينكه در آن وقت شيعيان در اصفهان، بسيار كم بودند]، به او گفته شد، علّت چيست كه شيعه شده و به امامت حضرت هادى عليه السّلام اعتقاد دارى، و امامت افراد ديگر را قبول ندارى؟».

 

?او گفت:
سرگذشتى، با امام هادى عليه السّلام دارم كه موجب شيعه شدن من شده است، و آن اينكه: من فقير بودم، ولى در سخن گفتن و جرئت، قوى بودم، در آن سالى كه جمعى از مردم اصفهان براى دادخواهى نزد متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى) عازم شهر سامرّاء شدند، و مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوكّل رسيديم، روزى در كنار در قلعه متوكّل بوديم، ناگاه شنيدم متوكّل فرمان احضار امام هادى عليه السّلام را داده است، از بعضى از حاضران پرسيدم: «اين شخصى را كه متوكّل، فرمان احضارش را داده كيست؟».او گفت: «اين شخص، مردى از آل على عليه السّلام است، رافضيان به امامت او اعتقاد دارند، سپس گفت: «ممكن است متوكّل او را احضار كرده تا بكشد».

 

?من تصميم گرفتم در آنجا بمانم تا ببينم كار به كجا می کشد، و اين (امام هادى عليه السّلام) كيست؟ ناگاه ديدم امام هادى عليه السّلام سوار بر اسب وارد شد، همه حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن‏ حضرت در ميان دو صف قرار گرفت، و مردم به تماشاى سيماى او پرداختند، همين كه چشمم به چهره او افتاد، محبّتش در قلبم جاى گرفت، پيش خود دعا مى ‏كردم تا خداوند وجود او را از گزند متوكّل حفظ كند،

 

او كم‏ كم در ميان مردم آمد، در حالى كه به يال اسبش نگاه مى‏ كرد، و به طرف راست و چپ نمى ‏نگريست، و من همچنان پيش خود دعا مى‏ كردم، وقتى كه آن بزرگوار به مقابل من رسيد به من رو كرد و فرمود:
«خداوند دعاى تو را به استجابت رسانيد، بدان كه عمر تو طولانى می ‏شود و اموال و فرزندانت زياد می گردند».

 

?از هيبت و شكوه او، لرزه بر اندام شدم و با اين حال به ميان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستى؟». گفتم: خير است، و ماجراى خود را به هيچ كس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتيم، خداوند در پرتو دعاى آن حضرت، به قدرى ثروت به من داد كه اكنون قيمت اموالى كه در خانه دارم- غير از اموالم در بيرون خانه- معادل هزار هزار درهم است، و داراى ده فرزند شده ‏ام، و اكنون عمرم به هفتاد و چند سال رسيده است، من به امامت او اعتقاد يافتم به دليل آنكه او بر افكار پنهان خاطرم، آگاهى داشت، و دعايش در مورد من به استجابت رسيد.

 

منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم, شیخ عباس قمی , ص433

 

مهمان، برکت خانه

?بعضی، از مهمان گریزانند. برخی هم مهمان دوستند. هر کدام هم نشان دهنده خصلت درونی افراد است.

 

?حضرت علی علیه السلام را اندوهگین دیدند. پرسیدند: یا علی! سبب اندوه شما چیست ؟ فرمود: «یک هفته است که مهمانی برایم نیامده است!… »( ۱)

 

?این کجا؟ و آن که آمدن مهمان را نزول بلا می شمارد و کوه غم بر دلش می افتد و عزا می گیرد، کجا؟ برکت خانه، در آمد و شد مهمان است. مهمان رحمت الهی است و پذیرایی از مهمان، توفیقی ارجمند است که نصیب هر کس نمی شود. مهمان حبیب خداست.

 

?در ضرب المثل های ایرانی است که: «مهمان، روزی خود را می آورد.» (۲)

البته این ضرب المثل، از احادیث اسلامی گرفته شده و ریشه ای دینی دارد.

? از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله روایت است که: «الضیف ینزل برزقه… ؛ مهمان، روزی خود را نازل می کند.» (۳)


البته اضافه بر این، گناهان صاحبخانه و میزبان را هم می زداید و این برکتی شگفت است.

 

? باز هم در این زمینه حدیثی از امام صادق علیه السلام بشنویم که به یکی از یارانش به نام «حسین بن نعیم» فرمود:


- آیا برادران دینی ات را به خانه خودت دعوت می کنی ؟
- آری. هرگز غذا نمی خورم مگر آنکه پیش من دو سه نفر یا کمتر و بیشتر از برادران هستند.

 

?حضرت فرمود:
- آگاه باش که فضیلت آنان بر تو، بیش از برتری تو بر آنان است!
(راوی که با شنیدن این سخن به تعجب آمده بود، پرسید:)
- فدایت شوم! من به آنان طعام می دهم، مرکب خویش را دراختیارشان می گذارم، با این حال آنان برتر از منند؟

- آری! چون وقتی آنان به خانه تو وارد می شوند، همراه خود، آمرزش تو و خانواده ات را همراه می آورند و چون می روند، گناهان تو و خانواده ات را با خویش می برند. (۴)

 

?کسی که خانه ای وسیع، امکاناتی فراوان و دستی سخاوتمند دارد، شکرانه نعمت های الهی را گاهی باید با انفاق و صدقه، گاهی با اطعام و مهمانی، هدیه، دستگیری از بینوایان، کمک به محرومان و… ادا کند، و گرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.

 

? منابع
۱. میزان الحکمه، ج۵، ص ۵۲۱
۲. امثال و حکم، دهخدا، ج ۴، حرف میم
۳. میزان الحکمه، ج ۵، ص ۵۲۰
۴. کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، حدیث ۸ و ۹

 

پ.ن: خطاب به کسایی که بعد یک هفته اومدن عید دیدنی ولی صاحبخانه با اخم وتَخم که عید هفته ی پیش بود!!