موضوع: "مناسبت"

دریای بیکران رحمت الهی

امام صادق علیه السلام:

کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود تا سال آینده بخشیده نمی شود مگر اینکه روز عرفه را درک کند.

فرصت دیگری آمد


عرفه آمده و باز صدایم کردی
میهمان حرمِ جود و سخایم کردی

فرصت دیگری آمد که مرا عفو کنیتا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی

روز عرفه را قدر بدانیم

لحظه لحظه از ظهر عرفه تا غروب مثل اکسیر حایز اهمیت است.

روز عرفه را قدر بدانید از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمی است لحظه لحظه این ساعات مثل اکسیر مثل کیمیا حایز اهمیت است اینها را با غفلت نگذارنیم .

یک نمونه از اعمال ؛ دعای عجیب امام حسین علیه السلام در عرفه است که مظهر خشوع و تذلل و ذکر ومظهر ابتهال در مقابل پروردگار است  یک نمونه دیگر دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه است

اینها را با تامل وتفکر بخوانید این توشه شماست.

تبریک تبریک

 

سالگرد ازدواج آسمانی و عاشقانه امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها مبارک

نماز دهه اول ذی الحجه

زندگینامه امام جواد علیه السلام


حضرت ابوجعفر محمد بن علی جوادالائمه (علیه السلام) نهمین امام شیعیان و فرزند عظیم الشأن شاه خراسان امام رضا (علیه السلام) می‌باشد.

آن حضرت در ۱۰ رجب المرجب و به روایتى در ۱۹ رمضان المبارک سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد.

پدر بزرگوارشان حضرت امام علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف تحیه و الثناء) و مادر گرامیشان بانویى پرهیزکار به نام سبیکه می‎باشد که امام رضا (ع) وى را خیزران نامید.

سبیکه از اهالى نوبه در سرزمین مصر و از خاندان قبطیه همسر رسول خدا (ص) بود.

امام نهم شیعیان (ع) مانند جده اش فاطمه زهرا (س)، زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت و نهایتاً در آخر ماه ذی‎القعده سال ۲۲۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید، مرقد شریف آن حضرت (ع) در کاظمین در جوار مرقد مطهر جد بزرگوارشان حضرت امام موسی کاظم (ع) قرار دارد.

امام محمد تقی (ع) همچنین به باب الحوائج شهرت دارد.

جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) مشهورترین القاب آن حضرت (ع)، و رضی و متقی از دیگر القاب ایشان است. 

امام جواد (ع) هنگام شهادت جانگداز پدر ارجمندش حضرت امام رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری، ۸ ساله بود که مقام امامت به ایشان انتقال یافت.

دوران ۱۷ ساله امامت حضرت جوادالائمه (ع) با حکومت مأمون و معتصم خلفای جنایتکار عباسی، همزمان بود.

یکی از همسران امام جواد (ع) ام الفضل دختر مأمون عباسی بود که از وی فرزندی نداشت.

زوجه دیگر آن حضرت (ع) هم سمانه مغربیه و مشهور به ام ولد بود.

حضرت جوادالائمه (ع) دارای ۴ فرزند پسر و ۴ دختر به اسامی حضرت ابوالحسن امام علی النقی الهادی (ع) امام دهم شیعیان، ابواحمد موسی مبرقع، ابواحمد حسین، ابوموسی عمران، فاطمه، خدیجه، ام کلثوم و حکیمه می‌باشد.

هنگامی که امام رضا (ع) در سال ۲۰۰ هجری قمرى، به دعوت و اجبار مأمون عباسى از مدینه به طوس (خراسان) رفت، فرزند خردسالش امام جواد (ع) که شش سال بیشتر نداشت و مانند دیگر افراد خانواده آن حضرت (ع) در مدینه ماند، جانشین ایشان در این شهر بود. حضرت ثامن الحجج (ع) در این سفر، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می‌کرد.

امام جواد (ع) تنها برای غسل و اقامه نماز بر پیکر نورانی پدر در طوس حضور یافت.

البته در برخی اسناد تاریخی هم آمده است که امام جواد (ع) علاوه بر این، در سال ۲۰۲ هجری قمری نیز برای دیدار پدر بزرگوار خود در زمانی که ولیعهد مأمون بودند، به طوس (مرو) رفت و سپس به مدینه بازگشت.

مأمون عباسی، سیاست و رفتار پدرش هارون‌الرشید برای کنترل امام موسی کاظم (ع)، که آن حضرت (ع) را به بغداد آورده و زندانی کرده بود، را با امام رضا (ع) در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه می‌کوشید که نه تنها در ظاهر امر، مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه‌ای نیز به ایشان دارد.

مأمون در سال ۲۰۴ هجری قمری و بعد از شهادت حضرت ثامن الحجج (ع) به بغداد بازگشت، ولی این را میدانست که شیعیان پس از امام رضا (ع)، فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت، همچنان تهدیدی برای وی بر جای خواهد ماند، بویژه که مأمون متهم بود امام رضا (ع) را به شهادت رسانده است؛ بنابراین پس از شهادت امام رضا (ع)، نوبت به فرزند عزیزش امام جواد (ع) رسید تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای رسیدن این هدف، بلافاصله آن حضرت (ع) را از مدینه به بغداد فراخواند و ایشان در سال ۲۱۵ هجری قمرى وارد بغداد شد.

مأمون هنگامى که به مقام و کمالات معنوی وعلمى و فضایل اخلاقی و انسانى امام محمد تقى (ع) آگاهى پیدا کرد، به گرمى از ایشان استقبال کرد و آن حضرت (ع) را بر سایرین از عباسیان و علویان ترجیح و برترى داد و دختر خود ام‎الفضل را به عقد ازدواج آن حضرت (ع) درآورد.

خلیفه ملعون عباسی از این راه به راحتی می‌توانست هم امام (ع) را در کنترل خود داشته باشد و هم رفت و آمد و ارتباط و تماس‌های شیعیان را با آن حضرت (ع) زیر نظر بگیرد.

عباسیان و درباریان مأمون که از تصمیم وى برای ازدواج دخترش با امام جواد (ع) برآشفتند و او را از آینده این کار برحذر داشتند، زیرا ترس آن را داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره ولایتعهدى پدرش امام رضا (ع) هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.

گفته می‌شود آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کردند و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی‌دهد و واجب را از مستحب باز نمی‌شناسد.

مامون که به گفتار بى اساس آنان اعتقادى نداشت و از کمالات و فضایل معنوی و علمی امام جواد (ع) آگاه بود، در مقابل این برخورد و براى نشان دادن شایستگى آن حضرت (ع)، مجلس بحث و مناظره علمى برپا کرد و امام نهم شیعیان (ع) را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم دانشمند دربار عباسی و فقیه بزرگ اهل سنت در آن عصر فراخواند که امام (ع) در این مجلس، به تمامی پرسش‌ها پاسخ گفت و مقام و موقعیت علمی و هوش و ذکاوت آن حضرت (ع) بر همگان آشکار و اثبات شد. پس از آن مأمون دختر خود را به همسری امام جواد (ع) درآورد.

امام جواد (ع) پس از آن و با وجود تکریم و احترام از سوی مأمون، تمایلى به زندگى اشرافى و معاشرت با خلیفه عباسی و درباریان نداشت و به دنبال فرصتى بود که از آن محیط خارج شود.

حضرت جوادالائمه (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در سال ۲۲۰ هجری قمری در آن شهر ماندگار شد.

همگان امام جواد (ع) را عالمی بزرگ می‎دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود.

احادیث ارزشمند بسیاری از آن امام همام (ع) در کتبی همچون عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب و بحارالانوار نقل شده است.

ام الفضل همسر امام جواد (ع) که در دربار خلافت پرورش یافته و از زندگى اشرافى برخوردار بود، تحمل زندگى زاهدانه و بى آلایش خاندان عصمت و طهارت (ع) را نداشت و از آغاز ورود به مدینه منوره، بناى ناسازگارى در پیش گرفت و برای بازگشت به بغداد اصرار می‌کرد.

حتی چند بار در نزد پدرش مأمون شکایت و گلایه کرد، اما مأمون به شکوائیه هاى دخترش اعتنا نداشت و وى را به زندگى مسالمت آمیز با امام جواد (ع) توصیه مى کرد.

مأمون برای امام محمد تقی (ع) احترام قائل بود و به این که دامادى وى را پذیرفته است، افتخار مى‎کرد.

پس از مرگ مأمون در ۱۷ رجب سال ۲۱۸ هجری قمرى برادر ناتنی‎اش معتصم (لعنت الله علیه) به عنوان جانشین وی و هشتمین خلیفه عباسی، خلافت را در دست گرفت.

معتصم عباسی با این که در ظاهر براى امام جواد (ع) احترام قائل بود ولى در باطن نسبت به مقام و منزلت آن حضرت (ع) و شایستگى وى براى رهبرى مسلمین رشک مى برد و درصدد تحقیر و شهادت ایشان برآمد؛ لذا در اولین سال حکومت خود و براى کنترل و مراقبت بیشتر حضرت جوادالائمه (ع)، ایشان را به بغداد فراخوان و در حقیقت تبعید کرد و آن حضرت (ع) به ناچار به همراه همسر خود ام‎الفضل مدینه را ترک کرد و به بغداد رفت.

امام نهم شیعیان هنگامی که عازم بغداد شد، فرزند گرامی خود امام على النقى (ع) را در مدینه جانشین خود کرد.

حضرت امام جواد (ع) در طول عمر با برکت و کوتاه مدت خویش، دوبار (در سال‌های ۲۱۵ و ۲۲۰ هجری قمری) به بغداد مسافرت کرد که هر دو بار، مصادف با ماه محرم بود.

معتصم به خاطر کینه و دشمنی که نسبت به اهل بیت (ع) و شیعیان آنان داشت، به بهانه هایى، محدودیت‎هاى جدیدی براى آنان و بویژه امام جواد (ع) قائل مى‎شد.

حضرت باب الحوائج امام محمد تقى (ع) در این سفر، چند ماه بیشتر در بغداد زندگى نکرد و سرانجام در آخر ذى القعده همان سال (۲۲۰ هجری قمری) و به وسیله زهرى که همسرش ام الفضل به تحریک برادرش جعفر بن مأمون و به دستور عمویش معتصم عباسى به آن حضرت (ع) خورانید، مسموم گردید و پس از چندى و در حالی که تنها ۲۵ سال از عمر شریفش میگذشت، به شهادت رسید.

پیکر پاک و نورانی امام جواد (ع) در مقابر قریش بغداد، در کنار مرقد مطهر و شریف جد بزرگوارش حضرت باب الحوائج امام موسى بن جعفر الکاظم (ع) که هم اکنون معروف به کاظمین، و ملجاء و پناهگاه عاشقان و شیعیان و ارادتمندان است، مدفون گردید.

امام جواد (ع) در میان ۱۲ امام معصوم (ع) از نظر سنى، زودتر از دیگران به مقام امامت نایل گردید و از نظر سال‎هاى عمر، سن پایین‎تری نسبت به دیگر ائمه بزرگوار (ع) داشت.

عرض ارادت به امام جواد 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ [سِتْرَ اللَّهِ‏] 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ 

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ 

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى 

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاتِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ [الْمُعْظِلاتِ‏] 

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ 

أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ 

وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلالَةِ وَ الرَّدَى 

أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ

یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا 

اِنا تَوَجَّهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

دحوالارض

رهبرانقلاب: باید از برکت روز بیست و پنجم ماه ذی‌القعده که روز دحوالارض است استفاده کرد.

اعمال روز دحوالارض

 اعمال مخصوص روز دحو الارض 

«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. 

منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فرا گرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. 

در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام رضا (علیه السلام) حضرت ابراهیم و حضرت عیسی (علیهما السلام) به دنیا آمده اند.

همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است. 

1- روزه:

روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است

2- نماز: 

نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است، آن دو رکعت است، در وقت چاشت(اول بالا آمدن آفتاب) در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه سوره «الشمس» بخواند و بعد از سلام نماز بخواند «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، پس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ» .

3- دعا: 

خواندن این دعا است که شیخ در «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است:«اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ ….

بقیه در مفاتیج الجنان

۴- غسل:

انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض.

۵- زیارت امام رضا (ع):

زیارت حضرت رضا (علیه السلام ) یکی از بهترین و با فضیلت‌ترین عمل مستحبی این روز است.

ولادت بانوی کرامت مبارک


حلول ماه ذی القعده و ولادت بانوی کرامت حضرت معصومه علیها السلام مبارک 

آسمان چشم گشاده تا از انوار الهی معصومه اهل بیت نورانی شود و ظرف دلش را پر از پرواز فرشتگان سازد.

زمین دل گشوده تا همه عطشش را با کرامت کریمه اهل بیت سیراب سازد.

زمان، هروله می‏کند تا هلال ذیقعده را در آغوش کشد و از خبر ولادتِ نوری از انوار ولایت در مهد امامت و وصایت، سرشار شور و مستی شود.

سلام بر دیدگان معصومی که عصمت، ناخدای دریای نگاهش بود.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌