مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
چهارشنبه 96/02/27
✔یادی از مرحوم آیت الله مشکینی
خدا رحمت کند آقای مشکینی را.
یک بار قبل از انتخابات در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به کربلا.
می فرمود:
✅صحنه انتخابات صحنه کربلا است.
✅کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را یاری می کند.
✅کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد.
✅ کسی که به غیر صالح رای می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند.
✅ کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند.
?رأی مسوولیت آور است.
?با دقت و بصیرت رأی دهیم.
پنجشنبه 96/02/21
آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانے(ره):
از صبر و نماز کمک بخواهید
«یعنی هر وقت گرفتار شدید، دو رکعت نماز بخوانید، دستتان را بلند کنید و از خدا حاجت بخواهید.»
ما تنبل هستیم و حاجت نمےخواهیم، خدا وعده اجابت داده.
چهارشنبه 96/02/20
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نبايد توبههاى ناتمام را بىاثر بدانيم و از اينكه توبه را مىشكنيم نااميد نشويم و باز عزم را جزم كنيم و به درگاه واسعهاش باز آييم و توبه كنيم و چندان اين كار را تكرار كنيم تا إنشاءالله به توبه بىبازگشت و ناگسستنى نايل شويم.
منبع: هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سه شنبه 96/02/19
ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺠﺔ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ فاﻃﻤﻰ ﻧﻴﺎ:
ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ ﺑﻜﻨﻴﺪ.
ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﻣﻰ ﺩﺍنند ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮔﺎﻫﻰ ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮔﺎﻫﻰ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻘﻴﻪ ﮔﺎﻫﻰ ﺳﻴﻤﺸﺎﻥ ﻭﺻﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭﮔﺎﻫﻰ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ.
ﮔﻔﺖ:ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩ. ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ.
ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
و ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ، ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﻭ ﻣﻴﻤﺮﺩ.
ﻣﺎﺩﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ.
ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ …ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ، ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ.
از بیانات استاد عارف اخلاق، آیت الله فاطمی نیا
دوشنبه 96/02/18
حجت الاسلام استاد فاطمي نيا:
شبهايي كه مرحوم حاج شيخ رجبعلي خياط جلسه ميرفتند، مامور بردن و اوردن ايشان اقاي صنوبري بودند.
يك روز آماده ميشود كه حاج شيخ را به جلسه ببرد، خانم ايشان از بچه اش ناراحت ميشود و يك دفعه به صورتي كه بچه غافل بوده به پشت او ميزند ؛ تا اين ضربه را ميزند ، كمر خودش خميده شده و به شدت شروع ميكند به درد گرفتن!
آقاي صنوبري كه همسرش را در اين وضعيت ميبيند، ميگويد: من ميخواهم بروم دنبال حاج شيخ ، تو هم سوار شو تا سر راه به درمانگاهي برويم؛ رفتند آقاشيخ رجبعلي را سوار كردند ، اقاي صنوبري به جناب شيخ گفتند : ميخواهم همسرم را دكتر ببرم ، براي ايشان دعا كنيد!
حاج شيخ بلافاصله فرمودند : دكتر لازم نيست ! بچه را آنطور نميزنند! برايش چيزي بخريد و خوشحالش كنيد ، مشكل حل ميشود!
آقاي صنوبري نقل كرد براي بچه اسباب بازي خريديم و به محض اينكه به او داديم و خوشحال شد ، درد همسرم كه بسيار شديد بود برطرف شد.
یکشنبه 96/02/17
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
داود نبى(ع) و كسب روزى
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان درباره وسایل هدایت میگوید به داود(ع) خطاب رسید: خیلى دوستت دارم، ولى در زندگى تو یك نقطه هست كه آن را دوست ندارم. عرض كرد: مولاى من! آن نقطه چیست؟
خطاب رسید: زندگىات از پول بیتالمال اداره مىشود، بر تو كه پیغمبرم هستى نمىپسندم. دولت و حكومت و ارتش باید باشد، اما تو یك كلاس دیگرى دارى. گریه كرد، گفت: محبوب من! من از فردا دیگر از بیتالمال مصرف نمىكنم، اما به این مردم خدمت مىكنم.
قرآن مجید مىگوید: از همان وقت به آهن گفتم وقتى در دست داود مىروى، نرم شو.
آهن در دست او عین خمیر نرم بود، هر شكلى كه مىخواست به آن مىداد.
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
زنبیلبافى سلیمان(ع) براى امرار معاش
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
حضرت سلیمان(ع) هم همین طور، این مسأله را از پدرش دیده بود. خدا یك سلطنتى به او داد كه به هیچ كس آن سلطنت را به آن شكل و كیفیت نداده است، جن و پرندهها و انسانها و باد برایش كار مىكردند.
خودش چطورى زندگىاش را اداره مىكرد؟ خودش براى خرج خود و زن و بچهاش ساعتى را گذاشته بود، زنبیل بافى مىكرد، مىفروخت و با همان زندگى خودش را اداره مىكرد. براى نمازش هم در مسجدهاى بیتالمقدس مىرفت و جاهایى كه مردم او را نشناسند، در آن صفهایى مىنشست كه آستین پارهها مىنشستند. آن وقت وقتى حالش را مىدیدند، در دل مىگفتند: این عجب موجودى است، بپرسیم كیست؟ خانهاش كجا است؟ با او ارتباطى برقرار كنیم؟ چراغ هم كه در مسجدها نبود. آقا جان! اسم خود را ممكن است بفرمایید؟ اشك سلیمان مىریخت و مىگفت: « مسكینٌ مع المساكین » یعنی كسى نیستم، من هم افتادهاى از طایفه افتادگان هستم.
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
هر چه گرفتارى قلب ما در این دنیا بیشتر باشد، مرگ و دل كندن ما از این دنیا سختتر خواهد بود. راحت زندگى كنیم كه بتوانیم راحت به خدا برسیم، و با ملكوت پیوند بخوریم.
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
یکشنبه 96/02/17
دو دسته، فرداي قيامت هيزم جهنم خواهند بود:
❶〖 آدم بخيلي که وجوهات و حق فقرا را از مال خود نپردازد〗
❷〖 و ديگر عالِمي که دين خود را به دنياي خود بفروشد.〗
? فهرست غرر، ص ۲۷۲
پنجشنبه 96/02/14
★يك:ختمهاي بيمدرك! مثلاً ختم فلان سوره را ميگيرند. بياييم و جمع شويم، ختم مثلاً فلان سوره را بگيريم.
مدركش كجاست؟ يك حاج خانم يك علمشنگه راه مياندازد، زنها را هم دنبال خودش ميكشد، ميگوييم حاج خانم دليل تو آخر چيست؟!!
★دو:نذرهاي غلط و بی اساس! فكر ميكند نذر كرده است اما نذرش غلط است.
★سه:نشستن پاي سخنراني افراد بيسواد يا بيتقوا
به خيال خودش ميرود جلسه ولي كسي كه صحبت ميكند، چقدر سواد دارد، پاي حرف چه كسي مينشينيم؟
امام كاظم(علیه السلام) فرمود، گوش به حرف هر كسي بدهيد، بردهي او هستيد. اگر حق گفت، بردهي حق هستيد، باطل گفت، بردهي باطل هستيد.
★چهار:بيتوجهي به اهم و مهم
فاميل خودش فقير است، پولش را جاي ديگر خیرات ميكند.
★پنج:عبادتهايي كه آدم به خودش تحميل ميكند!
حديث داريم گاهي دل آمادگي دارد، گاهي دل آمادگي ندارد، وقتي دل آمادگي ندارد بيخود عبادتهاي مستحبي را به خودت تحميل نكن! حال نداري دعا بخواني نخوان
★شش:عبادتهايي كه همراه با زايل كردن حق ديگران است
شما ميخواهي قرآن بخواني يا روضه بخواني، چرا صدايت همسايهها را اذيت ميكند؟ حق مردم است من ميخواهم بخوابم، تو چرا بالاي سر من بلندگو ميگذاري؟
★هفت: همراه با غرور و عجب!
عبادتهايي كه همراه با بدعت و سليقه است! يك خورده حق است و يك خورده هم سليقه قاطياش ميكند. يعني اصل قصه را مثلاً قرآن و حديث گفته است، اما اين هم يك چيزهايي از خودش قاطياش ميكند.
★هشت:عبادت بدون برائت!
خدا را قبول دارد، از كفّار منزجر نيست.
ميگويد: خوب حالا ما با آمريكا رفيق باشيم، نماز هم ميخوانيم. با همه رفيق است، نماز هم ميخواند. اين نماز خاصيتي ندارد. عبادت ميكند اما از مخالفين و آدمهاي فاسد دوري نمیکند!
★ نه:عبادت با كسالت!
عبادت با رودربايستي! ميرود روضه ميگويد: ده بار زنگم زده است كه بيا روضه. حالا اگر نروم به او برخواهد خورد.
ميرود روضه ولي چون از بس كه تلفنش كردهاند. براي خدا روضه نميرود. زوركي ميرود و در رودربايستي ميرود.
★ده: عبادت در فصل خاص!
هر وقت گير كرد ميگويد: «يَا اللَّهُ» يك تسبيح دست ميگيرد، دو متر و پشت در دانشگاه «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
همينكه كنكور قبول شد، روسرياش را هم برميدارد. يعني وقتي گير كرد ميگويد: «يَا اللَّهُ» اينها عبادتهايي است كه قبول نيست.
? منبع : از بیانات حجت الاسلام قرائتی
سه شنبه 96/02/12
این تمام حرف خداست…
✅ به این جمله فکر و توجه کن:
⬅️ هر جا و برای هر کسی که کار میکنی، هر اندازه دستمزد میگیری، من ده برابر آن را پرداخت میکنم، به شرط آن که برای من کار کنی…
⬅️ واکنشت درباره این جمله چیست؟
⬅️ حالا دوباره این جمله را بخوان:
هر چه در این دنیا میتوانی از لذات و خوشیها به دست آوری، خداوند هزاران برابرش را به تو در آخرت و بهشت موعودش خواهد داد، به شرط آن که…
✅ این تمام حرف خداست، هر چه در دنیا هست، هزاران برابر بهتر از آن در آخرت هست.
? گزیدهای از کتاب “وقتی شیپور جنگ نواخته می شود” (استاد ماندگاری)
سه شنبه 96/02/12
ما دعاے غیرمستجاب نداریم
✨آیت اللہ بهجت(ره):
یا دعا دیرتر مستجاب میشود،
یا یڪ بلایے از انسان دور میشود،
یا بهتر از آن را بہ او میدهند،
یا روز قیامت او را مے آورند میگویند: این همہ ثواب براے تو.
میگوید: من ڪہ ڪارے نڪردم ڪہ لایق این همہ ثواب باشم
میگویند: این ثواب ها براے این است ڪہ دعا ڪردے و بہ صلاحت نبود مستجاب بشود، بجایش الان جبران ڪردیم
میگوید: اے ڪاش هیچ ڪدام از دعاهایم در دنیا برآوردہ نمے شد..