✨الهی✨

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 بار خدایا ! تاکی میان من و تو ، منی و مائی بود.

منی از میان بردار تا منیت من تو باشد و من هیچ نباشم.

الهی ، تا با توام بیشتر از همه ام و چون با خودم ، کمتر از همه ام .

 

 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

 

 

چهار ویژگی حضرت عباس علیه السلام


عباس بن علی(ع) دارای ویژگی‌های معنوی خاصی مانند مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در حد اعلی بود که در زیارت نامه آن حضرت ذکر شده و وجود چنین خصایصی باعث ممتاز گشتن وی از سایر شهداء شده است.


یکی از راه های پی بردن به مقام و عظمت قمر منیر بنی هاشم (ع) مراجعه به زیارت‌نامه آن حضرت است که از امام صادق (ع) نقل شده: «أَشْهَدُ لَکَ‏ بِالتَّسْلِیمِ‏ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَل‏؛ شهادت می دهم براى حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهى، براى یادگار پیامبر مرسل»، در این بیان شریف به چهار مقام ویژه عباس بن علی (ع) اشاره می‌شود

 

الف مقام تسلیم


«در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
با توجه به فرمایش امیرالمومنین(ع) «الدُّنیَا دارٌ بالبلاءِ مَحفوفَةٌ؛ دنیا سرایی است که به بلا پیچیده شده است»، در مواجه با مشکلات، بلاها و مصیبت‌ها چندین عکس العمل معنوی مانند توکل، صبر، رضا و تسلیم قابل تصور است و در این میان، مقام تسلیم برترین آن‌هاست،
زیرا توکل عبارت است از آن‌که قدرت انسان مستغرق و فانی در قدرت حق تعالی شود، همان‌طوری‌که مقام رضا یعنی اراده انسان مستغرق و فانی در اراده خدا شود، و مراد از مقام تسلیم نیز آن است که علم انسان مستغرق و فانی در علم حضرت حق شود به عبارتی دیگر: در مقام توکل شخص برای خود اراده و قدرتی می‌بیند، لکن اراده و قدرتش را تفویض به وکیل می‌کند.


اما در مقام رضا، شخص راضی، برای خود اراده و قدرتی نمی‌بیند، آن‌چه از حق تعالی صادر می‌شود موجب خشنودی اوست، در مقابل تلخی‌ها و سختی‌ها که لازمه زندگی دنیاست هرگز احساس نارضایتی ندارد، بلکه باخشنودی و رضایت کامل تحمل می‌کند، و زبان حال و قالش این است‌.


عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ای عجب من عاشق این هر دو ضد
تفاوت مقام صبر با مقام رضا این است که انسان در مقام صبر تلخی می‌بیند ولی برای رسیدن به ثواب تحمل می‌کند از باب «إنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب [زمر/10] البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد اما انسان در مقام رضا اصلا تلخی نمی‌بیند، بلکه بلا و مصیبت را لطف الهی تلقی می‌کند و آن را نشانه اعتنا و توجه محبوب به خود می‌داند. مقام تسلیم از مقام رضا هم بالاتر است، چون در مقام رضا هر چه حق تعالی مقرر فرموده موافق طبع شخص است. اما در مقام تسلیم انسان برای خود طبعی نمی‌بیند تا موافق یا مخالف باشد، در مقام تسلیم خودی نمی‌بیند تا بگوید من پسندم آنچه را جانان پسندد، بلکه خود و هرچه دارد را تسلیم حق تعالی می‌کند، و حضرت ابالفضل (ع) دارای مقام تسلیم بود.

ب مقام تصدیق


قدم بعد از تسلیم تصدیق است. انسانی که تسلیم محض شد مَحرم می شود و به مرحله ای می رسد که به صدق و حقانیت صاحب ولایت پی می برد. در جریان عاشورا، برخی از افراد در رابطه با قیام سید الشهداء (ع) اظهار نظر می کردند و ایراداتی داشتند، ولی در هیچ منبعی ذکر نشده که قمر بنی هاشم (ع) در مقابل امام، اظهار نظری کرده باشد. این همان مقام تصدیق است که هر چه امام بفرماید را صدق بداند.

 

ج مقام وفا


عباس بن علی (ع) مصداق أتم و أکمل وفای به عهد و باقی ماندن بر بیعت بود که خداوند مومنان را این چنین توصیف می کند: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاق رعد/20 آن‌ها که به عهد الهى وفا مى‏کنند، و پیمان را نمی‏‌شکنند.
وفاداری حضرت ابالفضل (ع) نسبت به صاحب ولایت جلوه‌های گوناگونی دارد، مثلا زمانی که دو مرتبه برای او امان نامه می آوردند، هر دو را با قاطعیت رد می کند و یا در شب عاشورا زمانی که امام بیعتش را از اصحاب بر می دارد، نخستین کسی است که اظهار وفاداری می‌کند و عرضه می دارد: «لِمَ‏ نَفْعَلُ‏ ذَلِکَ‏ لِنَبْقَى‏ بَعْدَکَ‏ لَا أَرَانَا اللَّهُ ذَلِکَ أَبَدا؛ دست از یاری تو برداریم که بعد از تو زنده باشیم ؟ خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشیم» یا زمانی که به شریعه فرات می رسد در حالی که در اوج تشنگی است، اما به احترام لبان خشکیده امام زمانش، قطره ای آب نمی نوشد و مشک را پر از آب می کند و به سمت خیمه حرکت می کند.

 

د مقام نُصح


نُصح به معنای خلوص است. قمر بنی هاشم (ع) نهایت خلوص را در انجام فرمان امامش به کار گرفت و در همه مراحل به عنوان یک سرباز ولایت انجام وظیفه کرد. حتی در آخرین لحظات، وقتی برای تهیه آب می رود در مسیری گام بر دارد که هزاران تیر انداز و مبارز در کمین نشسته اند و با آن که صدها توجیه برای نرفتن و آب نیاوردن می توانست بیاورد، ولی تمام همتش انجام وظیفه و بر آورده کردن خواسته امامش بود بنابراین مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در وجود حضرت عباس بن علی (ع) بود که وی را از سایر شهداء ممتاز می کند و به مقامی می رساند که به فرموده امام سجاد (ع) اِنّ
َ لِلْعباسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ‏ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ براى عبّاس (ع)، نزد خداوند تبارک و تعالى منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به آن مقام غبطه می خورند.

بصیرت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام


امام صادق (علیه السلام) درباره مقام حضرت ابوالفضل (علیه السلام)  فرمودند:

كان عمّنا العبّاس نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهيدا

عموى گرانقدرم، عباس، انسانى هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ايمانى آگاهانه و استوار و عميق بود؛ به همراه حسين (ع)  دليرانه مبارزه كرد و در آزمون سخت زندگى- با به جان خريدن رنجها و گرفتاريهاى بسيار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادى سترگ و شجاعانه، جان را در راه خدا هديه كرد.
 
? منبع : شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار ج ۳ ص ۱۸۴

خواهش و خواسته ی خود رابه یکی از این سه شخص بگو


در یکی از روزها شخصی از انصار به حضور مبارک امام حسین علیه السّلام رسید و خواسته و نیاز خود را بدین مضمون روی کاغذی نوشت:


 ای سرورم ! ای ابا عبداللّه من به فلان شخص مبلغ پانصد دینار بدهکار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالی ، سخت در مضیقه می باشم.


پس از آن که امام حسین علیه السّلام نامه او را قرائت نمود ، یک هزار دینار تحویل وی داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت.


 در تمام حالات سعی کن ، خواهش و خواسته خود را فقط به یکی از سه شخص بگو و از او تقاضا کن:

۱- این که سعی کن خواسته ات را از کسی تقاضا نمایی که مؤمن و مورد اطمینان باشد .


۲- با مروّت و جوانمرد باشد ، که حتّی الامکان ناامیدت نکند .


۳- دارای حسب و نسب شریفی باشد ، که تو را سبک نشمارد ، بلکه برایت اهمیّت و ارزش قایل شود .

 

امّا دین دار مؤمن ، ایمانش سبب می شود که خواسته و خواهش تو را برآورده نماید .


و امّا کسی که حسب و نسب درستی داشته و جوانمرد باشد ، هرگز روی تو را زمین نمی اندازد و به هر شکلی که باشد آبروی تو را حفظ و خواسته ات را برآورده می کند.

 

  • ? منابع : تحف العقول ص ۱۷۸ ، بحارالانوار ج ۷۸ ص ۱۱۹

آثار زیارت قبر امام حسین علیه السلام


روی عن الباقر علیه السلام قال

مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ «علیه السلام» فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ يَمُدُّ فِي الْعُمُرِ وَ يَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ وَ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ يُقِرُّ لَهُ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ

 

 از امام باقر «علیه السلام» روایت شده است که حضرت فرمودند:
به شیعیان ما سفارش کنید به زیارت قبر حسین بن علی «علیهما السلام» بروند! «مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ «علیه السلام»». «مُرُوا شِيعَتَنَا»، یعنی به آن‌ها تذکّر بدهید، به آن‌ها امر کنید که به زیارت بروند.


حضرت در این روایت سه اثر برای زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» بيان می‌فرماید:


?اوّل؛ اگر کسی به زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» برود، بر روزی او افزوده می‌شود. زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» وسعت رزق می‌آورد، «فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ».


?دوم؛ زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» طول عمر می‏آورد، «وَ يَمُدُّ فِي الْعُمُرِ».


?سوم؛ انسان را از پیشامدهای ناگوار حفظ می‏کند، «وَ يَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ.


این‌ها آثار مادّی زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» است که زائر قبر حضرت، در این عالم به آن‏ها نائل می‏شود.

این آثار غیر از آثار معنوی مطرح شده در روایات دیگر است؛ به طور مثال در برخی روایات ثواب هر گام در راه زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» برابر حجّ و عمره عنوان شده است. آثار معنوی زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» را فقط خدا می‏داند، ما نمی‌توانیم آن را اندازه‌گیری کنیم.

 

? منابع : بحارالانوار ج ۹۸ ص ۳ ، وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۴۱۳

شرط خداوند برای توبه و آمرزش شیطان

 

✅گويند: در عصر حضرت موسي - عليه السلام - روزي ابليس نزد حضرت موسي - عليه السلام - آمد و گفت: «مي‌خواهم هزار و سه پند به تو بياموزم».

 

موسي - عليه السلام - او را شناخت و به او فرمود: «آن چه كه تو مي‌داني، بيشتر از آن را من مي‌دانم، نيازي به پندهاي تو ندارم».

 

جبرئيل - عليه السلام - بر موسي - عليه السلام - نازل شد و عرض كرد: «اي موسي! خداوند مي‌فرمايد: هزار پند او فريب است، اما سه پند او را بشنو».

 

موسي - عليه السلام - به ابليس فرمود: «سه پند از هزار و سه پندت را بگو!»

 

ابليس گفت:
?1⃣هر گاه تصميم بر انجام كار نيكي گرفتي، در انجام آن شتاب كن و گرنه تو را پشيمان مي‌كنم.


?2⃣اگر با زن نامحرمي خلوت كردي، از من غافل نباش كه تو را به عمل منافي عفت وادار مي‌نمايم.


?3⃣هرگاه خشمگين شدي، جاي خود را عوض كن، و گرنه موجب فتنه خواهم شد.

 

اكنون كه تو را سه پند دادم به تو حقّي پيدا كردم.

در عوض، از خداوند بخواه تا مرا بيامرزد.»

 

موسي - عليه السلام - خواسته ابليس را به خدا عرض كرد، خداوند فرمود: «شرط آمرزش شيطان آن است كه به كنار قبر آدم - عليه السلام - برود و خاك قبر او را سجده كند.»

 

حضرت موسي - عليه السلام - فرمان خدا را به ابليس ابلاغ كرد.

 

ابليس كه هم چنان در خودخواهي و تكبر غوطه‌ور بود، گفت: «اي موسي! من در آن هنگام كه آدم - عليه السلام - زنده بود، بر او سجده نكردم، چگونه اكنون حاضر شوم كه بر خاك قبر او سجده كنم؟

? منبع : هماي سعادت ص ۲۰۶

شرح ولادت حضرت امام حسین علیه السلام

 

مشهور نزد علمای شیعه این است که ولادت حضرت امام حسین علیه السلام در مدینه روز سوم شعبان سال چهارم هجری بوده است.

در توقیع حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به قاسم بن علاء همدانی وکیل حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آمده که؛ مولای ما حضرت حسین علیه السلام روز پنج شنبه سوم شعبان متولد شدند پس آن روز را روزه دار و این دعا را بخوان:

«اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم…»

ولی بعضی چون شیخ طوسی رحمة الله (با استناد به روایتی از امام صادق علیه السلام) و شیخ مفید رحمه الله ، ولادت آن حضرت را در شب پنجم شعبان و ابن نما رحمه الله روز پنجم نقل کرده اند.

 

به سند معتبر از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از علی بن الحسین علیهم السلام روایت شده که چون حضرت حسین علیه السلام متولد شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم به اسماء بنت عمیس فرمود: «فرزندم را بیاور» من آن بزرگوار را در جامه ای سفید پیچیده خدمت ان حضرت بردم، آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست.

 

اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم می گریم. عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.

 

آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان باخبر نکن چون تازه این فرزند برایش متولد شده است.

 

سپس به حضرت علی علیه السلام فرمود: او را چه نام می گذاری؟ گفت در نامگذاری بر شما سبقت نمی گیرم؛ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: من هم بر پروردگارم سبقت نگیرم، جبرئیل نازل شد و فرمود:

ای محمد! خدای بزرگ تو را سلام می رساند و می فرماید:

«عَلیٌّ مِنْکَ کَهارونَ مِنْ موسی؛ علی مسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است»

او را به اسم پسر هارون نام گذار که شبیر است.

پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: زبان من عربی است، جبرئیل عرض کرد نام او را «حسین» بگذار.

 

چون روز هفتم شد دو گوسفند سیاه و سفید برای او عقیقه کردند و یک رانش را به قابله دادند و سرش را تراشیده به وزن موی سرش نقره تصدق نمودند و خلوق (که چیز خوشبویی است) بر سرش مالیدند و فرمودند: ای اسماء

«الدَّمُ فِعْلُ الجاهلیّةِ؛ خون (بر سر نوزاد مالیدن) از آداب دوران جاهلیت است».

 

حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: چون حضرت حسین علیه السلام به دنیا امد خداوند به جبرییل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم تهنیت بگوید.

چون جبرئیل نازل می شد در جزیره ای به ملکی از حاملان عرش عبور نمود که نامش فُطرُس بود که خداوند به او دستوری داده که در اجرای آن سستی ورزیده پس بالش را در هم شکسته و در ان جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آنجا به عبادت خداوند مشغول بود تا روزی که امام حسین علیه السلام متولد شد.

چون دید که جبرئیل با ملائکه فرود می آیند از جبرئیل پرسید به کجا می روید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد عطا فرموده مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر شاید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برایم دعا کنند. جبرئیل او را به همراه خود برد.

 

چون خدمت پیامبر صلوات الله علیه رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت شرح حال فطرس را به عرض رسانید حضرت فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد.

 

فطرس خود را به حضرت حسین علیه السلام مالید و بالا رفت و در آن حال می گفت ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید می کنند.

چون ان بزرگوار بر من حق دارد

هر کس او را زیارت کند من زیارت او را به حضرتش می رسانم و هیچ مسلمانی به او سلام ندهد یا بر او صلوات نفرستد مگر آنکه به حضرتش می رسانم.

 

به روایت مناقب؛ چون فطرس به آسمان بالا رفت می گفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین –فرزند علی و فاطمه که علیهما السلام- هستم.

 

? منبع:سحاب رحمت، تألیف عباس اسماعیلی یزدی

ادامه »

چرا بعد از دعا دستهای خود را به صورت میکشیم؟

 

امام صادق عليه ‌السلام فرمود: همان ‏طور كه ابر، قرارگاه باران است، دعا نيز قرارگاه اجابت است.

 

یعنی اجابت در درون دعاست، همان ‏طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است.

 

وقتي انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين عليهم ‏السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براي اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است.

 

دستي كه به سوي خدا دراز شود، يقيناً خالي بر نمي‏ گردد و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد،گرامي است. لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد.

 

گاهي امام سجاد سلام ‏الله‌ عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي‏ فرمودند،دست مبارك خود را مي ‏بوييد و مي ‏گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛

 

چون خداوند در آیه ۱۰۴ سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد

?منبع : آیت الله العظمی جوادی آملی کتابحکمت عبادات

غیبت نان وخورش سگهای دوزخ است


قال اباعبدالله الحسين عليه السلام

یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار


شخصي نزد امام حسين از کسي غيبت کرد، امام فرمود

اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است

? منبع : تحف العقول، صفحه ۱۷۷

 

يكي از انواع غيبت غيبت با دعا كردن است

 

 به عنوان مثال 


از ما مي پرسند فلان دوستت چطور است ؟
مي گوييم خدا به همه ي ما اخلاق خوبي عنايت كند يعني دوستمان اخلاقش خوب نيست.
يا مي گوييم: خدا بچه هاي ما را از دام اعتياد نجات دهد يعني بچه ي او معتاد است.
يا مي گوييم : خدا همسر سازگاري به همه عنايت كند يعني همسر او سازگار نيست.

قبل از آن كه مال تو، تو را بخورد تو آن را بخور.


قالَ الحُسَينُُ بنُ عَلِيٍّ عَلَيه السَّلام

مالُكَ اِن لَم يَكُن لَكَ كُنتَ لَهُ مُنفِقاً فَلا تُنفِقهُ بَعدَكَ فَيَكُن ذخيرَهً لِغَيرِكَ وَ تَكُونُ اَنتَ المُطالَبَ بِهِ، اَلمَأخُوذَ بِحِسابِهِ اِعلَم اَنَّكَ لاتَبقي لَهُ وَ لايَبقي عَلَيكَ فَكُلهُ قَبلَ اَن يَاكُلَكَ

حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند:

مال و اموال تو اگر براي تو و به نفع تو نباشد، بايد آن را انفاق كني؛ چون آن اموال را بعد از مرگ خودت نمي­تواني انفاق كني و براي ديگران مي­شود؛ در نتيجه در رابطه با آن مال و آن كسي كه آن مال را براي او گذاشته اي از تو حساب مي­كشند و مطالبه مي­كنند. بدان كه تو به خاطر اموالت نمي­ماني و اموال تو هم براي تو نمي­ماند، پس قبل از آن كه مال تو، تو را بخورد تو آن را بخور.

 

 

 شرح حدیث 


اگر مال انسان به نفع انسان نباشد، بايد آن را از خودش جدا كند؛ يعني انفاق كند. اگر نفع و سود، جنبه مالي داشته باشد، بهره­ گيري از امور مادي لازم است مانند خوراك، پوشاك، مسكن و… كه تمام اين ها ابزاري است براي رسيدن انسان به خداوند. اما اگر نمي تواني بهره و سود واقعي ببري يعني بعد از مرگ تو و در مسير برزخ و قيامت برايت كارسازي ندارد، انفاق كن. آن هم در راه خداوند، زيرا ذخيره مي شود براي تو و اگراين كاررا نكردي، ذخيره مي شود براي بعد از تو و ديگر از اختيارت خارج مي شود. وارثان و ديگران از آن بهره مي برند ولي تو درباره­ي آن مسئول هستي و مورد سؤال قرار مي­گيري كه مال را از كجا آوردي؟ نه چه مقدار آورده اي؟ در چه راهي خرج كردي؟ و براي چه كساني گذاشتي؟


ممكن است به خاطر آن مال تو را عذاب كنند و لي ورثه تو را به خاطر خرج درست و انفاق همان مال به بهشت ببرند و تو پشيمان ترين افراد خواهي بود. اگر انسان مي داند ورثه او نااهل بوده و ممكن است مالي را كه براي او به ارث گذاشته است در راه غيرالهي و ناثواب خرج كند بداند كه حساب آن مال را از او خواهند كشيد.


حالا چه بايد كرد؟ مال را فداي خودت بكن، قبل از آن كه تو فداي آن شوي. آن امور مادي كه در دنيا بهره­اي از آن ندارم بايد فداي من شود نه من فداي او بشوم. منظور اين نيست كه انسان مال نداشته باشد، بلكه نحوه بهره گيري مهم است كه مال را فداي ايمان، اعتقاد و… خود بكن.

 

? منبع : بحار الانوار جلد ۷۵ صفحه ۱۲۸

شیعه در کلام امام حسین علیه السلام

 

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:

به یقین، شیعیان ما آنانندکه دلهایشان از هر نوع
فریبکاری، کینه و دشمنی پاک و سالم باشد.

 

بحار، ج ۶۸،ص۱۵۶

 

 الا اي پاسدار انقلاب کشور عشق

نام نيکويت هميشه ثبت، اندر دفتر عشق

تو کردي اقتدا در عزت و ايثار به آن کس

که هستي اش فدا بنمود و گرديد مظهر عشق

 

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

ولادت امام حسين(علیه السلام) و روز پاسدار مبارک باد

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

 
مداحی های محرم