مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
یکشنبه 04/05/26
موتور کشتی بزرگی خراب شد.
مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند،
اما هیچکدام موفق نشدند!
سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیر کار کشتی بود بیاورند…
وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد.
دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند.
بعد از یک روز وارسی کامل و سپس خلوت کردن،
فردا صبح مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد،
و با آن به آرامی ضربه ای به قسمتی از موتور زد،
بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد.
یک هفته بعد صورتحسابی ده هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد :
او واقعا هیچ کاری نکرد!
ده هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟
بنابر این از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند؟
مرد تعمیر کار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد :
ضربه زدن با آچار : ۲دلار
تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود : ۹۹۹۸ دلار
و ذیل آن نیز نوشت :
تلاش کردن مهم است اما دانستن اینکه کجا باید تغییر کند میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
قرار نیست همه زندگی ما تغییر کند تا زندگی مان متحول باشد. از خودمان بپرسیم کدام بخش از زندگی من نیاز به ضربه دارد؟
شنبه 04/05/25
خلاصه ی کنفرانس یکی از روانشناس های معروف دنیا:
« برای حذف آدم های سمی زندگیتان هیچ وقت احساس گناه، خجالت و پشیمانی نکنید. فرقی نمیکند آن فرد از بستگانتان باشد و یا یک آشنای تازه. مجبور نیستید برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت در شما میشود جایی باز کنید. »
و به نظرم اینو باید تا ابد تو زندگیمون اجرا کنیم…
پنجشنبه 04/05/23
در مورد اربعین
و حضور اهل بیت بر مزار شهیدان
طبق یک احتمال حدود چهل منزل در فاصله حدود هزار کیلومتری کربلا تا شام وجود داشته،گاهی شصت منزل هم گفته شده، یعنی بین دو منزل حدود ۲۵ کیلومتر فاصله بوده.
اینکه عدهای نوشته اند اهل بیت از شام برگشته و در اربعین به کربلا رسیدهاند با محاسبات جور در نمیاد.
مگر اینکه نظر عده دیگری مانند مؤلف ناسخ التواریخ و علامه شعرانی در دمع السجوم را قبول کنیم که آنها معتقدند به اینکه کاروان اسرا در مسیر رفت در روز اربعین به کربلا رفتهاند.
یعنی از کسانی که آنها را به شام می برده اند خواستهاند که آنها را در مسیر از کربلا عبور دهد تا بتوانند با کُشتگان خویش وداع و بر آنها مویه کنند.
حسینی لیلابی
سه شنبه 04/05/21
پدرم دیگر پیر شده بود. هنگام راهرفتن، اکثراً به دیوار تکیه میداد. بهتدریج، آثار انگشتانش روی دیوارها نمایان میشد — آثاری که نشانهای از ضعف و ناتوانیاش بود.
همسرم از این نشانهها ناراحت میشد. او زیاد شکایت میکرد که دیوارها کثیف شدهاند.
روزی پدرم سردرد شدید داشت. روغن به سرش مالید و طبق عادت به دیوار تکیه داد، که باعث شد لکههای روغن روی دیوار بیفتد.
زنم از این کار ناراحت شد و با لحنی تند به پدرم گفت:
“لطفاً به دیوار دست نزنید!”
پدرم خاموش شد. در چشمانش اندوه عمیقی دیده میشد.
شب گذشته بین من و همسرم مشاجرهای صورت گرفته بود، بخاطر همین چیزی نگفتم.
یعنی، از رفتار بیادبانهی همسرم خجالت کشیدم، ولی چیزی نگفتم.
از آن روز به بعد، پدرم دیگر به دیوار تکیه نداد.
تا اینکه یک روز تعادلش را از دست داد و افتاد. استخوان رانش شکست. عمل جراحی انجام شد، اما بهطور کامل خوب نشد و بعد از چند روز ما را گریان تنها گذاشت.
احساس پشیمانی شدیدی در دلم بود. نگاه خاموش پدرم هنوز هم مرا رها نمیکند. نه میتوانم او را فراموش کنم، نه خودم را ببخشم.
مدتی بعد تصمیم گرفتیم خانه را رنگ کنیم.
وقتی نقاشها آمدند، پسرم که پدربزرگش را بسیار دوست داشت، نگذاشت دیوارهایی که نشانههای انگشتان پدربزرگش را داشتند رنگ شوند.
نقاشها آدمهای فهمیدهای بودند. دور آن نشانهها دایرههای زیبایی کشیدند، طوریکه گویی دیوارها اثر هنری زیبایی بودند.
بهتدریج، آن نشانهها به نشانهی خانهی ما تبدیل شدند.
هر که میآمد، حتماً از آن دیوار تعریف میکرد، اما هیچکس نمیدانست که پشت آن زیبایی، یک حقیقت دردناک نهفته است.
زمان گذشت، و من نیز اکنون پیر شدهام.
روزی هنگام راهرفتن به دیوار تکیه دادم. همان لحظه گذشته به خاطرم آمد — برخورد همسرم با پدرم، سکوت او، و رنج او. خواستم بدون تکیه قدم بزنم.
پسرم که همه چیز را میدید، فوراً پیش آمد و گفت:
“بابا، لطفاً به دیوار تکیه بدهید، وگرنه ممکن است بیفتید!”
سپس نوهام دواندوان آمد و گفت:
“بابا بزرگ، میتوانید از شانهی من بگیرید!”
با شنیدن این حرفها چشمانم پر از اشک شد.
کاش… کاش من هم با پدرم همینگونه مهربانی کرده بودم — شاید هنوز چند روزی بیشتر با ما میماند.
پسرم و نوهام مرا به آرامی تا اتاقم رساندند. بعد نوهام کتاب رسم خود را آورد. نشانم داد که معلمش از یکی از نقاشیهایش زیاد تعریف کرده — آن تصویر، تصویر همان دیواری بود که آثار انگشتان پدرم را داشت.
در پایین آن تصویر، معلم نوشته بود:
“چه خوب است اگر هر کودک با بزرگان خود چنین مهربانی داشته باشد!”
رفتم به اتاقم، و در حالیکه در یاد پدر مرحومم آهسته آهسته گریه میکردم، از خداوند طلب
ما همه روزی پیر خواهیم شد.
بزرگانی که امروز در کنار ما هستند، نماد زندهی زحمتها، قربانیها، و مهربانیهای گذشتهاند.
قدمهای لرزانشان تمسخر نمیخواهند، بلکه تکیهگاه میخواهند.
صدای لرزانشان خاموشی نمیخواهد، بلکه جواب محبتآمیز میطلبد.
یاد داشته باشید:
محبتی که امروز به بزرگانتان میکنید، فردا فرزندانتان همان محبت را به شما خواهند کرد.
اگر در جامعه و خانهتان بزرگتری دارید…
امروز دستشان را بگیرید — شاید فردا دیر شود.
یکشنبه 04/05/19
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ مُحْتَسِباً لَا أَشَراً وَ لَا بَطَراً وَ لَا رِيَاءً وَ لَا سُمْعَةً مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ كَمَا يُمَحَّصُ الثَّوْبُ بِالْمَاءِ فَلَا يَبْقَى عَلَيْهِ دَنَسٌ وَ يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةٌ وَ كُلِّ مَا رَفَعَ قَدَماً عُمْرَةٌ.
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
کسی که امام حسین علیهالسلام را برای رضای خدا زیارت کند، نه برای خوشگذرانی و تفریح و نه به جهت کسب شهرت (و فخر فروشی)، گناهانش فرو میریزد، همانطور که لباس در آب شسته شده و در نتیجه هیچ آلودگی بر او باقی نمیماند، و با هر قدمی که بر زمین میگذارد، حجّی برایش نوشته میشود و با هر قدمی که برمیدارد، عمرهای برایش ثبت میگردد.
كامل الزيارات؛ ص۱۴۴
از هرجای سفر که هستید نیت رو اصلاح کنید
شنبه 04/05/18
امام صادق علیه السلام:
مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ.
هیچ کسی در روز قیامت نیست مگر اینکه آرزو میکند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامیکه میبیند که به زوار امام حسین علیه السلام چقدر نزد خداوند کرامت انجام میشود.
وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۲۴
جمعه 04/05/17
خدا چیزهایی رو در شما میبینه که خودتون نمیتونید ببینید…
برنامه خدا برای زندگیتون بزرگتر از برنامه خودتونه!
ارادهی خداوند در زمان خاصش رخ میده،
پس اطمینان داشته باش به زمانبندی فوقالعاده خداوند
به خدا اعتماد كن.
پنجشنبه 04/05/16
یکی از آداب زیارت سکوت است
صدا بلند کردن حتی به شعارهای زیبایی مثل حیدر حیدر جاش کنار ضریح امام نیست.
چهارشنبه 04/05/15
دعای عجیب و فوق العاده امام صادق علیهالسلام برای زائران امام حسین علیهالسلام
راوی میگويد: به نزد امام صادق علیهالسلام آمدم در حالی که او در نمازگاهش در خانه بود؛ پس نشستم تا نمازش را به پایان برسد، و شنيدم كه در نمازش با پروردگار چنین مناجات می کرد:
اى خدایی که ما [اهل بیت] را به ارجمندى ويژه داشتى، به ما وعده شفاعت دادى، پيام رسالت را بر عهده ما نهادى، ما را ميراثداران پيامبران قرار دادى، پيامبرى را با ما به پايان بردى، ما را براى جانشينى و وصايت پيامبر ويژه داشتى، علم گذشته و آینده را به ما ارزانى فرمودى، و دلهاى مردمان را شيفته ما ساختى!
من و برادرانم و زيارت کنندگان مزار امام حسين را ببخشاى:
آنان كه به سبب اشتياق در نيكى به ما و اميد به پاداش هايى كه در دوستى و پيوند با ما نزد توست، و براى شادمان نمودن پيامبر تو و پذيرفتن فرمان ما و خشمگين ساختن دشمنان ما، و برای خوشنودی و رضایت تو، دارايى خويش را انفاق نموده و به سوى ما رهسپار شده اند،
پس آنان را از جانب ما پاداش ده،
شب و روز، ايشان را حفظ نما،
در نبودشان ميان خانواده و فرزندان آنان به خوبی جانشين شو،
همراه آنان باش، و شرّ هر گردنکش مخالف حق و هر آفريده ناتوان و توانمندی و شرّ شيطان هاى انس و جنّ را از آنان دور فرما،
و برترين پاداشى را كه به سبب غربت از وطن هايشان و برگزيدن ما بر فرزندان و خانواده ها و خويشانشان آرزو دارند به آنان ارزانى فرما،
خداوندا! به راستى دشمنان ما بر آنان بخاطر این سفر خرده مى گيرند (و آنرا نامعقول می شمرند)، ولی اين خرده گيرى آنان را از راهسپارى به سوى ما باز نداشته است.
پس بر رخسارهايى كه آفتاب رنگش را دگرگون ساخته رحم آور
و بر اين گونهها كه بر روى مزار امام حسين ع نهاده شده رحم آور
و بر اين چشم ها كه به خاطر مهرورزى به ما اشك از آن جارى شده رحم آور
و بر اين دل ها كه در مصیبت ما بی تاب گشته و سوخته رحم آور
و بر اين ناله ها كه براى ما سر می دهند رحم آور.
خداوندا! اين جانها و پيكرها را به تو سپردم تا در روز تشنگى قیامت از حوض كوثر سيرابشان نمايى،
پس حضرت پيوسته در سجده اين دعا را زمزمه می فرمود،
پس آنگاه كه دعايش را به پايان برد عرض كردم: فدايت گردم! اگر اين دعايى را كه از شما شنيدم از آنِ كسى بود كه خدا را نمی شناخت، بی گمان می پنداشتم كه آتش دوزخ هرگز او را نمی سوزاند!
حضرت فرمود: آنان كه در آسمان براى زيارتگران امام حسين ع دعا می كنند، بیشتر از كسانى هستند كه در زمين بر آنان دعا می نمايند.
زيارت او را از ترس هيچ كسی(ظالمی) وا مگذار و رها مكن؛
زيرا هر كه زيارت آن حضرت را از ترس ديگران وا گذارد، [پس از مرگ] به اندازه اى حسرت می خورد كه آرزو می كند كه به زیارتش می رفت ولو در این راه کشته می شد.
آيا دوست ندارى خداوند پيكر تو را در ميان گروهى ببيند كه پيامبر خدا ص آنان را دعا می فرمايد؟
آيا دوست ندارى كه فردا در روز رستاخيز در زمره كسانى باشى كه فرشتگان دست آنان را به مهربانی می فشرند؟
آيا دوست ندارى فردا در رستاخيز در زمره كسانى قرار گیری كه گناهى ندارند تا به آن بازخواست گردند؟
آيا دوست ندارى كه فردا در رستاخيز در زمره كسانى باشى كه پيامبر خدا ص دست آنان را به مهر و دوستى می فشرد؟
منبع: به سند معتبر در ثواب الاعمال (و نیز کتب کافی و کامل الزیارات و مزار کبیر)
سه شنبه 04/05/14
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
وَ اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللّهُ أَنَّکُمْ فِی زَمَان الْقَائِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ، وَ اللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کَلِیلٌ، وَ اللاَّزِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ. أَهْلُهُ مُعْتَکِفُونَ عَلَى الْعِصْیَانِ، مُصْطَلِحُونَ عَلَى الاِْدْهَانِ، فَتَاهُمْ عَارِمٌ، وَ شَائِبُهُمْ آثِمٌ، وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ، وَ قَارِنُهُمْ مُمَاذِقٌ. لاَ یُعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کَبِیرَهُمْ، وَ لاَ یَعُولُ غَنِیُّهُمْ فَقِیرَهُمْ.
خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندك، و زبان از راستگویی عاجز، و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه، و به سازشكاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق، و پيرانشان گناهكار، و عالمشان دورو، و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند.
نهج_البلاغه،خطبه233