مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
دوشنبه 96/02/18
امام صادق علیه السلام:
جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند.
((كافى، ج ۸- ۹۳))
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک
دوشنبه 96/02/18
خاطرات شیرین و طنز
فرمانده گردانمون شهید حاج علی باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد:
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه!
سکوت، سکوت، سکوت
کوچکترین صدا می تونه سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.
باید سکوت رو تمرین کنیم.
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود،که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد.
آقای اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود: در تاریکی قبر علی به فریادت برسه بلند صلوات بفرست.
همه بچهها مونده بودند صلوات بفرستند؟ بخندند؟
بعضیها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند وبعضیها هم آرام اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا
سکوت سکوت سکوت
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که، این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید: لال از دنیا نری بلند صلوات بفرست.
و باز ما مانده بودیم چه کنیم …
حاج علی باقری دوباره عصبانیتر …
هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد اسحاقیان بلند شد:
سلامتی فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر…
خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه
شهید علی باقری
دوشنبه 96/02/18
حجت الاسلام استاد فاطمي نيا:
شبهايي كه مرحوم حاج شيخ رجبعلي خياط جلسه ميرفتند، مامور بردن و اوردن ايشان اقاي صنوبري بودند.
يك روز آماده ميشود كه حاج شيخ را به جلسه ببرد، خانم ايشان از بچه اش ناراحت ميشود و يك دفعه به صورتي كه بچه غافل بوده به پشت او ميزند ؛ تا اين ضربه را ميزند ، كمر خودش خميده شده و به شدت شروع ميكند به درد گرفتن!
آقاي صنوبري كه همسرش را در اين وضعيت ميبيند، ميگويد: من ميخواهم بروم دنبال حاج شيخ ، تو هم سوار شو تا سر راه به درمانگاهي برويم؛ رفتند آقاشيخ رجبعلي را سوار كردند ، اقاي صنوبري به جناب شيخ گفتند : ميخواهم همسرم را دكتر ببرم ، براي ايشان دعا كنيد!
حاج شيخ بلافاصله فرمودند : دكتر لازم نيست ! بچه را آنطور نميزنند! برايش چيزي بخريد و خوشحالش كنيد ، مشكل حل ميشود!
آقاي صنوبري نقل كرد براي بچه اسباب بازي خريديم و به محض اينكه به او داديم و خوشحال شد ، درد همسرم كه بسيار شديد بود برطرف شد.
دوشنبه 96/02/18
گذشتِ امام حسين ازحضرت على اكبر است كه خداوند مقام شفاعت كبرى را به حضرت عنايت مى كند.
✅ جائى كه رسول خدا به حسين عليهما الصّلوة و السّلام مى فرمايد:
وَ إنَّ لَكَ فِى الْجنَانِ لَدَرَجَاتٍ لَنْ تَنَالَهَا إلَّا بِالشَّهَادَةِ!
«حقّاً در بهشت براى تو منزلت و درجتى است، كه بدون شهادت بدان دست نخواهى يافت!»
? به معنى آن مى باشد كه : وجب به وجب در تمام اين سفر بايد با اراده و اختيار و تحمّل مشاقّ و مصائب، و صبر در راه خدا و ايثار و فداى نفْس و قربانى نمودن على اكبر آنهم بدين كيفيّت، به مقصود برسى.
✅ على اكبر علیه السلام روح و جان سيّد الشّهداء عليه السّلام بود.
? امام شناسى ،ج ۱۵
به نقل بعضی از تواریخ، روز ۱۱ شعبان سال ۴۳ هجری قمری میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام است.
دوشنبه 96/02/18
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.
بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(علیهما السلام )است که جدّش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثقیف تبلور یافته است.
نقل است روزی علی اکبر(عليه السلام) به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟
فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد،
این پیغام را علی اکبر(عليه السلام) نزد اباعبدالله الحسین (عليه السلام) برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
? منبع : الارشاد ص ۴۵۸
دوشنبه 96/02/18
حضرت علی علیه السلام با غلامش (قنبر) برای خرید پیراهن وارد بازار کوفه شدند و به مرد پیراهن فروش فرمودند: دو پیراهن لازم دارم. مرد عرض کرد: یا امیر المؤمنین علیه السلام! هر نوعی پیراهنی بخواهید من دارم.
همین که حضرت علیه السلام فهمید این شخص او را می شناسد از او گذشت و به جوان لباس فروش دیگری رسیدند که سرگرم خرید و فروش بود و از او دو پیراهن یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خریدند.
سپس به قنبر فرمودند: پیراهن سه درهمی را تو بپوش!
قنبر عرض کرد: سرورم! پیراهن سه درهمی بر اندام شما سزاوارتر است؛ زیرا شما به منبر می روید و مردم را موعظه می کنید. لباس وزین بر اندام خطیب، زیباتر است.
حضرت فرمودند: قنبر! تو جوانی و جوانی، شکوه و آراستگی می طلبد؛ از طرفی، من از پروردگارم حیا می کنم که خود را بر تو در لباس ، برتری دهم؛ زیرا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمودند: از آنچه می پوشید به آن ها (غلامان و خدمتگذاران) بپوشانید و از آنچه می خورید به آنان بخورانید.
حضرت علی علیه السلام پیراهن دو درهمی را پوشیدند، آستین آن از دست ایشان بلندتر بود، پس مقدار زیادی از آن را بريدند و دستور دادند برای نیازمندان کلاه درست کنند.
جوان عرض کرد: اجازه فرمایید سر آستین پاره را بدوزم.
امام علیه السلام فرمود: بگذار همچنان بماند، گذشت عمر سریع تر از آراستن لباس است.
? منبع : گفتار فلسفی جوان از دیدگاه عقل و احساسات، ص ۴۳
یکشنبه 96/02/17
امام صادق عليه السلام عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ
جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند.
? منبع : كافى، ج ۸، ص ۹۳، ح ۶۶
امام على عليه السلام: فى وَصِيَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ عليه السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَفيها مِنْ شَىْ ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُكَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَيَشْتَغِلَ لُبُّكَ
در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه السلام: دل جوان ، مانند زمين كشت ناشده است .آنچه در آن افكنده شود، مى پذيرد . از اين رو ، پيش از آن كه دلت سخت گردد و خِرَدَت سرگرم شود ، به تربيت تو همت گماشتم.
? منبع : نهج البلاغة ، از نامه ۳۱
پيامبر صلي الله عليه و آله: اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ
شما را به نيكى با جوانان سفارش مى كنم، چرا كه آنان، دل هاى رقيق ترى دارند، به راستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت، جوانان با من هم پيمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. آن گاه اين آيه را خواندندو عمر آنان به درازا كشيد و دل هايشان سخت گرديد.
? منبع : سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۷۶
پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ كانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ كَبيرٌكانَ بِمَنْزِلَةِ الْكِتابِ عَلى وَجْهِ الْماءِ
هر كس در جوانى اش بياموزد ، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر كس دربزرگ سالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است.
? منبع : نوادر راوندى ، ص ۱۳۲ ح ۱۶۹
امام باقر عليه السلام: كانَ اَبى زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذينَ يَطْـلُبونَ الْعِلْمَاَدْناهُمْ اِلَيْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِكُمْ اَ نْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ يوشِكُ اِذْ اَ نْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـكونواكِبارَ آخَرينَ
پدرم امام زين العابدين عليه السلام ، هر گاه به جوانانى كه دانش مى اندوختند ، مى نگريست ،آنان را به خود نزديك مى كرد و مى فرمود : آفرين بر شما كه امانت هاى مردم براى آموختن دانشيد و به زودى شما كم سالان جامعه بزرگان جامعه اى ديگر مى شويد.
? منبع : الدرالنظيم فى مناقب الائمه اللهاميم ص ۵۸۷
پيامبر صلي الله عليه و آله: يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ : شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَوَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ ، وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ
اى على چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب جوانى ات را پيش از پيرى وسلامتى ات را پيش از بيمارى و ثروتت را پيش از فقر و زندگى ات را پيش از مرگ
? منبع : من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۵۷ ح ۵۷۶۲
یکشنبه 96/02/17
قدیمها وقتی که قرآن میخواندند، برای اینکه نشانه بگذارند که تا کجا خواندهاند از پر طاووس استفاده میکردند، و هیچ گاه هیچ کس از پر کلاغ استفاده نمیکرد، چون قرآن زیباست و چیزی هم که در دل آن قرار میگیرد باید زیبا باشد.
امام حسین(علیه السلام) حقیقت قرآن است، پس اگر کسی میخواهد در دل او جای بگیرد و در کنار او قرار بگیرد، و همراه و همگام با او باشد شرطش این است که یک زیباییهایی از خود نشان بدهد.
حبیب بن مظاهر به خاک و خون کشیده شده بود، امام حسین(علیه السلام) بر بالین او آمد و یک جمله به او گفت که اشاره به همین حقیقت داشت.
حضرت فرمود: «لَقَد کُنتَ فاضِلاً»
حبیب تو آدم با فضیلتی بودی، یعنی آن چیزی که مرا به تو پیوند داد، فضیلت تو بود. و این یک درس و بلکه یک پیغام به همه ماست که اگر میخواهید با من حسین بن علی(علیه السلام) جوش بخورید و پیوند و ارتباط برقرار کنید، باید اهل فضیلت باشید.
?مثل شاخه های گیلاس محمد رضا رنجبر