نوشته شده توسط
مهنــــا در حکایت
ذوالنون مصري پادشاهي را گفت: شنيده ام فلاني را به فلان ولايت فرستاده اي و او به مال مردم دراز دستي مي کند. شاه گفت: روزي سزاي او را خواهم داد. گفت: بلي روزي سزاي او را مي دهي که تمام مال مردم را گرفته باشد. آن وقت تو به زور از او مي ستاني و…
بیشتر »