موضوع: "نهج البلاغه"

فرصتها رو دریابید

خیر چیست؟

سُئِلَ عَنِ الخَیرِ مَا هُوَ فَقَالَ لَیسَ الخَیرُ أَن یَکثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنّ الخَیرَ أَن یَکثُرَ عِلمُکَ وَ أَن یَعظُمَ حِلمُکَ وَ أَن تبُاَهیِ َ النّاسَ بِعِبَادَةِ رَبّکَ فَإِن أَحسَنتَ حَمِدتَ اللّهَ وَ إِن أَسَأتَ استَغفَرتَ اللّهَ وَ لَا خَیرَ فِی الدّنیَا إِلّا لِرَجُلَینِ رَجُلٍ أَذنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتّوبَةِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الخَیرَاتِ

از امام (علیه السلام) پرسیدند، خیر چیست؟ امام (علیه السلام) فرمود: (خیر آن نیست که مال و فرزندت زیاد شود، بلکه آن است که دانشت زیاد و بردباری ات بیشتر شود و برای بندگی خدا به مردم فخر کنی، پس اگر نیکی کردی، سپاس و شکر خدا را بگویی، و اگر بد کردی، از خدا طلب مغفرت کنی. هیچ خوبی در دنیا مفهوم ندارد مگر برای دو نفر، یکی آن که گناه خود را با توبه جبران کند، و دیگر آن کسی که در پی کارهای نیک بشتابد، و هیچ کاری که توام با تقوا صورت پذیرد، اندک نیست، چگونه عملی را که مورد قبول است، ممکن است اندک شمرد؟). خیر در عرف توده ی مردم عبارت از مال فراوان و اندوخته های دنیوی است اما در اصطلاح عارفان و سالکان در راه خدا، سعادت اخروی و آنچه از کمالات نفسانی است که وسیله ی رسیدن به سعادت اخروی باشد. بسا که گروهی خیر را اعم از هر دو مورد تفسیر کرده اند البته امام (علیه السلام) خیر بودن مورد اول را هم به دلیل ناپایداری و مفارقت آن و هم به دلیل آنکه چه بسا باعث شر در آخرت گردد نفی فرموده و خیر را به معنی دوم تفسیر کرده و آن را ریشه ی کمال قوای انسانی شمرده است، بنابراین دانش زیاد، کمال قوای نظری برای نفس عاقله است، و بردباری زیاد از کمال قوه ی عملی، و همان فضیلت قوه غضبیه است و افتخار به مردم به خاطر بندگی پروردگار، یعنی افتخار به زیادی عبادت، اخلاص و سپاس خدا نسبت به توفیق کار نیک که داده، و طلب مغفرت برای گناهی که مرتکب شده، از جمله فضایل قوه ی شهوی و کمال قوه ی عملی است

ادامه دارد….

شرح حکمت_94

حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص99

طرف مشورت

اگر در طرف مشورت انسان چهار صفت جمع باشد، مخالفت او قطعاً موجب پشيمانى خواهد بود.

أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ مَعْصِيَةَ النَّاصِحِ الشَّفِيقِ الْعَالِمِ الْمُجَرِّبِ تُورِثُ الْحَسْرَةَ، وَ تُعْقِبُ النَّدَامَةَ».

بدانيد! نافرمانى از دستور نصيحت کننده مهربان داناى باتجربه موجب حسرت و اندوه مى گردد و پشيمانى به بار مى آورد;

نخست اين که ناصح و خيرخواه باشد و به مقتضاى خيرخواهى، تلاش لازم را در تشخيص حق انجام دهد.دوم اين که قلبى پر از مهر و محبت داشته باشد و از اعماق روح، خواهان خدمت و عاشق پيروزى و سعادتِ مشورت کننده باشد.سوم اين که عالِم باشد و تمام جوانب مطلب را ببيند و مسائل مهم را دقيقاً تحليل کند و ريشه هاى حوادث و نتايج آن را مورد بررسى قرار دهد.چهارم اين که داراى تجربه کافى در مسائل مهم فردى و اجتماعى باشد; يعنى علاوه بر عقل نظرى، داراى عقل عملى نيز باشد.هر گاه کسى جامع اين اوصاف چهارگانه باشد، به احتمال قوى و نزديک به يقين انسان را به واقع مى رساند.با اين حال کسانى که سخنش را زير پا بگذارند و بر مرکب غرور و لجاجت سوار شوند، جز در بيراهه گام ننهاده اند و خود را در پرتگاه بدبختى قرار مى دهند.

نهج البلاغه خطبه 35.

گناه

پیش گویی تکان دهنده

حضرت علی علیه السلام

👈مردم به گناه افتخار میکنن👉

باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند، 

«وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ»و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.

و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد، و باران خنك كننده، گرمى و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر مى كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود. با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند،«وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً» به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند.

نهج البلاغه،خطبه ۱۰۸

سستی

امیرالمومنین علی علیه السلام:

​آن كس كه از سستى اطاعت كند حقوق افراد را ضايع مى سازد.

نهج البلاغه،حکمت_229


معيار حُسن ظن و سوء ظن

معيار حُسن ظن و سوء ظن

إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ

هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده به او ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر كس گمان خوب به ديگرى ببرد خود را فريب داده است.

 این مطلب مربوط به زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند; اما زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مى روند حسن ظن نسبت به افراد سبب مى شود انسان خودش را فریب دهد و باید جانب احتیاط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد.این بدان معنا نیست که انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه منظور این است که بدون این که عکس العمل منفى که سبب اهانت به مؤمن مى شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتیاط را از دست ندهد.گاه افرادى که در یک زمان زندگى مى کنند با هم متفاوتند; بعضى سوابق خوبى دارند که باید به آنها حسن ظن داشت و بعضى داراى سوابق سوءاند که باید درباره آنها جانب احتیاط را رعایت کرد، بنابراین معیار، فساد تمام مردم زمان نیست

نهج البلاغه،حکمت_114

آثار مرگبار تعصبهای کور

آثار مرگبار تعصّبهاى کور و تکبّرها  فَأَطْفِئُوا مَا کَمَنَ فِي قُلُوبِکُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ اَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ، فَإِنَّمَا تِلْکَ الْحَمِيَّةُ تَکُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ، وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ شراره هاى تعصب و کينه هاى جاهليّت را که در دلهايتان پنهان شده خاموش سازيد، زيرا اين نخوت و تعصب ناروا را که در مسلمان پيدا مى شود از القائات شيطان و نخوتها و فسادها و وسوسه هاى اوست. در اين تعبير امام عليه السلام تعصبهاى ناروا و کينه هاى جاهليّت را تشبيه به آتشى کرده که در اعماق دلها کمين مى کند، ناگهان سر بر مى آورد و همه وجود انسان را فرا مى گيرد و از آن به بيرون سرايت مى کند و گاه قوم و قبيله اى را به آتش مى کشد. امام(عليه السلام) اين صفت رذيله را از وساوس شيطان مى شمرد که از برون به درون مسلمانان القا مى گردد; يعنى مسلمان واقعى از آن بيگانه است. نهج البلاغه،خطبه 192.

باطن...

▪️ یکی از جملات گوهربار حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام، این جملهٔ تاریخی است که در حکمت ۲۰۸ نهج‌البلاغه آمده است:

فی تَقَلُّبِ الأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ

▪️ در تحولات روزگاران است که باطن اشخاص نمایان می‌شود.

▪️ بسیاری از ما انسانها در شرایط عادی، ظاهر پسندیده‌ای داریم. خود را آمادهٔ مجاهدت و اقدام نشان می‌دهیم. ولی این، شرایط ویژه و گذرگاه‌های حساس زمانه است که ثابت خواهد کرد به چه میزان، صداقت در این ادعاها بوده است.

▪️ یکی از مصادیق این سخن رفیع، ابن‌ملجم‌مرادی است که لقب اشقی‌الاشقیا را بنام خود کرد. او همان کسی است که در کشور شیعهٔ یمن، نمایندهٔ برتر و سخنگوی شیعیان یمن در ملاقات با امیر مؤمنان شد؛ ولی در کشاکش فتنهٔ حکمیت، باطنش را بروز داد و از پست‌ترین‌ها شد.

▪️ پس مغرور به اعمال صالح خود نباشیم، و بیشتر، رصدکنندهٔ شخصیت خود باشیم، که ختم عاقبت ما وابسته به او است.

فراق و مصیبت

شرح خطبه_202

امیرالمومنین علیه‌السلام در ادامه، خطاب به پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله عرض مى کند: 

قَلَّ، يَا رَسُولَ اللّهِ، عَنْ صَفِيَّتِکَ صَبْرِي، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلاَّ أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِکَ، وَ فَادِحِ مُصِيبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزّ

«اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاکت، پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از رو به رو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناک تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است»

اشاره به اينکه گرچه مصيبت زهراعليها السلام فوق العاده جانکاه است; ولى درد مصيبت تو از آن، سنگين تر و جانکاه تر بود و تحمّل آن، راه را براى تحمّل اين، هموار ساخت. به يقين مصيبتى بزرگ تر از مصيبت رحلت پيامبر براى على عليه السلام هر چند فاطمه زهرا همسرى بسيار گرانقدر و بى مانند بود; پيامبر به منزله پدر على عليه السلام و افزون بر آن، رهبر، راهنما، معلم، استاد و خلاصه، همه چيز آن حضرت بود. 

خطبه_202

ادامه دارد…

بيدار باشيد که آزمون بزرگ در پيش است!

بيدار باشيد که آزمون بزرگ در پيش است!

الا وَ اِنَّ بَلِيَّتَکُمْ قَدْ عادَتْ کَهَيْئَتِها يَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِيَّهُ وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّي يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ 

آگاه باشيد، تيره روزى ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد.

سوگند به خدایی كه پیامبر صلی الله علیه و آله را به حق مبعوث كرد، سخت آزمایش می شوید، چون دانه ای كه در غربال ریزند، یا غذایی كه در دیگ گذارند، به هم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد، تا آنكه پایین به بالا، و بالا به پایین رود.

📚 نهج البلاغه، خطبه۱۶

http://eitaa.com/kanonrahpooyan