مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
پنجشنبه 02/08/11
مولا جانم
شب جمعه
شبی پر شور و شین است
شب جمعه شب یاد حسین است
شب جمعه بده یا رب سعادت
نصیب ما بفرما یک زیارت
السَّلامُ علیک یٰا اباعَبْدِاللّٰه
شب جمعه شب زیارتی سیدالشهداء
دست ادب به روی سینه برای عرض ارادت محضر ارباب دلها به نیت جمیع شهدای بزرگوار، اموات مومنین ،به نیت تعجیل در فرج مولامون
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اللهم ارزقنا کربلا
سه شنبه 02/06/28
آدمها دو تکه دارند.
یک تکه از آدمها دلت را به دست میآورد،
تکه دیگرشان دلت را میشکند.
یک تکه از آدمها لبخند به لبت میآورد،
یک تکهشان اشکت را درمیآورد.
یک تکه از آدمها دستودلباز است،
تکه دیگرشان حساب همهچیز را دارد.
یک تکه از آدمها دلگرمت میکند،
یک تکهشان پشیمانت میکند.
یک تکه از آدمها خاطره خوش میسازد،
تکه دیگرشان ساختهها را ویران میکند.
آدمها را بهخاطر تکه روشنشان دوست داریم،
بهخاطر تکه تاریکشان از آنها بیزار میشویم.
گاهی بهخاطر یک تکه، تکهی دیگر را میپذیریم،
گاهی قیدش را میزنیم…
عجب موجودات عجیب و غریبی هستیم ما آدمها…..
جمعه 02/06/03
یا انیس المومنین …
ما را آنچنان کن
که یادت دردل
نامت برلب
مهرت درجان
وعشقت برحیاتمان
روشنایی و گرما ببخشد
آمیـــن یا رَبَّ العالمین
پنجشنبه 02/06/02
اولین پنجشنبه شهریورماه و ياد عزیزان آسمانی
شاخه گلی با ذکر فاتحه وصلوات
بفرستیم برای تمام عزیزانی
که در بین ما نیستند اما
یادشون همیشه در دل ماست
و دعاهاشون هنوز کارگشاست
اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
سه شنبه 01/11/18
یک روزی باران میبارد
آرام آرام میشورد غمها را
ساحل میگیرد رنگ دریا را
این نیز بگذرد
شنبه 01/10/17
دلم برای تو تنگ است همزبان قدیمی
برای چایی داغت در استکان قدیمی
همیشه جور کشیدی گلایههای دلم را
نشد که از تو بگویم شبی جوان قدیمی
بگویم از دل تنگت از آسمان نگاهت
و قطرهقطره بباری قصیدهخوان قدیمی
مرا همیشه صمیمی بغل گرفتی و گفتی
که عاشقانه ببینم تو را جهان قدیمی
بنای محکم عشقت درون سینهٔ من شد
چهلستون قشنگی در اصفهان قدیمی
زمانه با غم خود شد دلیل خشکی باغی
که قد کشید و نفهمید و باغبان قدیمی…
پریسا مصلح