مهنــا
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
تعریف زنـدگی در یک کلمه:زنـدگی آفرینش است.
سه شنبه 96/06/21
حضرت آيت الله جوادي آملي
اين كه قرآن مى فرمايد: «وَكانَ عَرشُهُ عَلَى الْماء»1
عرش الهی بر آب واقع شده، چه معنايى دارد؟
آب مفهومى جامع است و مصاديق بسيار دارد.
علم هم يكى از مصاديق آب است.
علم در حقيقت آب زندگانى است و عالم براى هميشه زنده است:
«اَلعُلماءُ باقُونَ كَما بَقِىَ الدَّهْر»2
منظور از اين علم، علم تدبير و فرمانروايى است.
در آيه اى كه فرمود: «وَكانَ عَرشُهُ عَلَى الْماء»3
يا «ثُمَّ استَوى عَلَى الْعَرش»4
آب زندگانى و آب حيات كه علم و قدرت الهی است، زير بناى تمام مسائل عالم است نه آب ظاهرى؛
زيرا آب ظاهرى مانند خاك و هوا بعدا پديد آمده است.
آب ظاهرى حقيقتى دارد كه كه عرش بر آن استوار است؛ چنان كه آتش و هوا و خاك هم روى آب است.
بنابراين، آبى كه عرش بر آن استوار است شى ءِ مادى نيست و مى تواند يك حقيقت معنوى باشد.
1. سوره هود11: آيه 7.
2. يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ؛ بحارالأنوار، ج 1، ص 187.
3. سوره هود11: آيه 7.
4. سوره اعراف7: آيه 54.
منبع : هدانا برگرفته ازپرسش ها و پاسخ ها
سه شنبه 96/06/21
حضرت آیت الله جوادی آملی
امام_علي(عليهالسلام) درباره نقش شيطان در ايجاد بحران هويت بشر ميفرمايد:
?منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهاي آنان تخم گذاشت و جوجه هاي خود را در دامانشان پرورش داد؛ با چشمهاي آنان نگريست و با زبانهاي آنان سخن گفت، پس با ياري آنها بر مركب گمراهي سوار شد و كردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد. [1]
?به فرموده امام_صادق(عليهالسلام) عقل و قلب آدمي، اصل اوست: «أصل الإنسان لبّه»[2]
بنابراين شيطان با نفوذ به نهانخانه وجود انسان كه مركز هويت سازي اوست، مي كوشد گوهر اصلي او را تخليه كند و ديگري را به جاي او بنشاند.
شيطان سلسله مراتب را رعايت ميكند:
- ابتدا انسان را به ? مكروهات
-و سپس به گناهان كوچك مبتلا ميكند
-و پس از آن او را به گناهان بزرگ معتاد ميكند،
-در نتيجه معاذ الله او دين را تكذيب ميكند.
شيطان وقتي به درون بشر راه مييابد، براي
بذرافشاني فساد زمينه ميسازد:
▫️حقايق و معارف را نابود ميكند
▫️و سپس تخمهاي فساد را در آن ميكارد
▫️و آنها را آبياري ميكند تا سبز شود؛
▫️ آنگاه كمكم در اينها لانه ميكند
▫️و در لانه تخم ميگذارد و تخمهاي خود را به جوجه تبديل ميكند و زماني كه اين جوجه ها بزرگ شدند، برخي شئون علمي و انديشه بشر و بعضي شئون عملي و انگيزشي او را تسخير ميكند، تا به جاي او ببينند، بشنوند و سخن بگويند و اين شخص بيچاره خيال ميكند كه خود اوست كه سخن ميگويد، ميبيند و ميشنود.
?[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 7
?[2] ـ الامالي [صدوق]، ص 199؛ بحار الأنوار، ج 1، ص 82.
کتاب تفسیر انسان به انسان ص360
چهارشنبه 96/06/15
فرزند علامه طباطبایی (ره) میگفتند:
«پدرم با دسترنج کشاورزیاش به کشاورزان منطقهاش وام میداد و رسید میگرفت و آن رسیدها را تا دو سال نزد خود نگه میداشت اگر پول را میدادند رسید را برمیگرداند و الا همه را پاره میکرد.
روزی به تکتک این رسیدها نگاه میکرد بعد از مدتی همه را خرد کرد و انداخت دور من عرض کردم پدر جان چرا همه را پاره کردید؟
ایشان فرمود من همه را بخشیدم اگر داشتند برمیگرداندند.»
یکشنبه 96/05/22
? یک روز جناب میرزا تشریف آوردند و مقداری سبزی خریداری نمودند.
? پس از نیم ساعت دیدم ایشان سبزی به دست به طرف مغازهام میآیند، خیلی ناراحت شدم زیرا با خود فکر کردم که شاید سبزیها خراب بوده و آقا پس آوردند.
? خیلی خجالت کشیدم و در فکر بودم که چه بگویم. در همین خیالات بودم که دیدم ایشان با آن قد خمیده و چهره ملکوتی وارد مغازه شدند و فرمودند: این سبزیها را از کجا برداشتی و به من دادی؟ عرض کردم: چطور مگه؟
? فرمودند: وقتی سبزیها را منزل بردم، دیدم یک مورچه در میان سبزیها است و احتمال دادم که لانهی مورچه باید در درون مغازه شما باشد و من او را آواره کردهام.
✨ حالا خودم او را آوردهام تا از جایی که برداشتهای بگذارم تا به راحتی به سوی لانهاش حرکت نماید.
? کتاب خاطراتی از آینهی اخلاق، صفحه ۳۹، به نقل از حجتالاسلام حاج محمد تهرانی فرزند میرزا جواد آقا
یکشنبه 96/05/22
?شيخ مفيد رحمهالله عليه در خواب ديد:
حضرت فاطمه زهرا عليها سلام در حالی كه دست حسن ـ عليه السّلام ـ و حسين ـ عليه السّلام ـ را دست داشت آمد و رو به او فرمود:
«يا شيخ، به اين دو كودك، فقه را تعليم بده.»
?شيخ مفيد از خواب بيدار شد. تعجب كرد از اين كه فاطمه زهرا عليها سلام به همراه حسنين بيايد و بگويد به آنها تعليم بده. روزی شيخ در جلسه درس نشسته بود. ناگهان زنی را ديد كه دست دو پسرش را در دست داشت و در برابرش ايستاده بود. زن به شيخ مفيد گفت: «يا شيخ به اين دو كودک(سيد رضی و سيد مرتضی )، فقه را تعليم بده.»
? شيخ مفيد كه تعبير خوابش را دريافته بود، آن دو كودک را به بهترين وجه پرورش داد تا جایی كه سيد رضی و سيد مرتضی از مفاخر تشيع گرديدند.
?روزي شيخ مفيد مقداری سهم امام به اين دو كودک داد كه به مادرشان بدهند. مادر آنها پول را قبول نكرد و گفت: «سلام مرا به شيخ مفيد برسانيد و بگوييد پدرمان مغازهای به ارث گذاشته است. مادرمان، مال الاجاره اين مغازه را میگیرد و خرج مىكند ، لذا احتياج زیادی نداريم و با قناعت زندگي می كنيم.»
تربيت فرزند در اسلام، ص90.
جمعه 96/05/13
آیت الله مجتهدی (ره):
روزی در حرم امام رضا(ع)جوانی نزد من آمد وپرسید:
اگر بخواهم زنگار دلم را پاک کنم باید چه کنم؟
گفتم دوکار:
①قرائت قرآن در سحر
②بسیار استغفار کردن
پنجشنبه 96/05/12
توصیه جالب مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
بعضی سالها میشد که مزرعهی اصلی ما آفت میخورد و تمام محصولمان از بین میرفت. یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگری کاشته بودیم، به اصطلاح کنارهکاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمیآوردیم؛ امّا همهی خرج سالمان را همان کنارهکاری تأمین میکرد و جبران همهی خسارت مزرعهی اصلی را هم مینمود.
خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمل مستحب، هر چند هم که کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش قرار بگذارد، مثل دستگیری از یک خانوادهی فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فردای قیامت همین کنارهکاری باعث نجات انسان شود.
به نقل از سایت هدانا
پنجشنبه 96/05/12
? سه دستورالعمل مجرب از آیتالله بهجت برای رفع سه مشکل مهم
۱ - برای ادای دیون و نیز کسب رزق بیشتر، بعد از نماز صبح این دعا را زیاد تکرار کنید و قبل و بعد از آن یک صلوات هم بفرستید: «اللّهمَّ اَغنِنی بِحَلالِکَ عَن حَرامِک و بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک»
۲ - برای شفای امراض، از مخلوط آب زمزم و تربت سید الشهداء (علیهالسلام) صبح و شب یک قاشق کوچک به نیّت شفا میل کنید و به همین نیت به افراد متعدد صدقه بدهید، مکرّر و لو اندک.
۳ - برای برکت یافتن زندگی، با اعتقاد کامل و التزام صادقانه نسبت به لوازمش، دائماً استغفار کنید. خسته نشوید و بهطور مکرر غیر ضروریات و غیر واجبات اوقات خود را به آن اختصاص دهید.
? حدیث دلتنگی، ص ۲۲۵ (به نقل از کتاب روزگاران، ص ۴۳۱)
چهارشنبه 96/05/11
آیت الله مجتهدی (ره):
موعظه ی حاج شیخ حسنعلی نخودکی رو گوش بدید ، یه کتاب هست:
«مرنج و مرنجان»
بهش گفتن مرنجانش راحته، من یه کاری کنم که شما از دست من ناراحت نشین ، مالِ شما رو نخورم، غیبت شما رو نکنم ، بی احترامی نکنم
ولی مرنج رو چیکار کنم ، اون آقا به من اهانت کرده چیکار کنم، فرمودند که: «خودت رو کسی ندون!»
علت اینکه ماها می رنجیم اینه که خودمونو کسی میدونیم،
یکی صبح به آیت الله خوانساری فحش داد، آیت الله خوانساری همینطوری بهش نگاه کرد، نزدیک ظهر گفت: اجازه می فرمایید به نماز بروم، اجازه نماز گرفت بره مسجد، ابداَ ناراحت نشد.
آیت الله حائری فرمودند : همه کلاس ها را با آیت الله خوانساری رفتم ولی یه کلاس عقبم، آیت الله خوانساری عصبانی نمیشن ولی من عصبانی میشم.
سه شنبه 96/05/10
از آیت الله بهجت(ره) سوال شد:
چه کنیم که نماز صبح مان قضا نشود؟
ایشان فرمودند:
کسی که باقی نماز هایش را در اول وقت بخواند خداوند او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد…