موضوع: "در محضر عارفان"

کتاب زرین

چند برش کوتاه از کتاب زرین زندگی علامه طباطبایی

گفتند سلسله اعصابش ضعیف شده، باید یک دکتر خوب او را ببیند. دکتر خوب در لندن او را دید. داروهایی برای سلسله اعصابش نوشت و وقتی چشم‌هایش را معاینه کرد، گفت: پرده‌ای روی آن‌هاست که باید جراحی کرد و برداشت وگرنه دید از بین می‌رود.

 

قرار شد همان روزها و همان‌جا عملش کنند. مثل هر جراحی‌ای در هر جای دنیا، دکتر گفت او را بی‌هوش کنند اما اجازه نمی‌داد بی‌هوشش کنند و کسی نمی‌دانست چرا.

 

می‌گفت: من خودم هر چند دقیقه که لازم باشد، چشمم را باز نگه می‌دارم، بدون پلک زدن.

 

موضوع را به دکتر گفتند ولی راضی نمی‌شد. بعد سعی کردند برایش توضیح بدهند که این پیرمرد با آدم‌های دیگر فرق دارد. گفتند او حکیم است، philosopher است. دکتر این را که شنید، لبخند زد و گفت: اگر فیلسوف است، بی‌هوشی لازم نیست.

 

می‌گفت: ” لباس را هیچ وقت پرت نکنید بیفتد یک گوشه، حتما آویزان کنید یا تا کنید. ” کلی از این کارهای ریز ریز هست که مقید بود آن‌ها را انجام دهد

دست‌هایش را قبل از کار و قبل و بعد از غذا بشوید.

قبل از غذا کمی نمک بخورد، بعدش هم همین‌طور.

وقتی سرش را شانه می‌کند، بنشیند و چیزی پهن کند.

ایستاده چیز نخورد.

توی در ننشیند.

سبزه و گیاه _ اگر شده کم _ دور و برش باشدو ….

به بچه‌ها می‌گوید: ” کسی که مقید باشد به چیزهای کوچک، کم کم آماده چیزهای بزرگ هم می‌شود. این‌ها خودش آدم را می‌کشد به سمت حقیقت. “

فقط روز عاشورا دست از کار می‌کشید. حتی هر صفحه از تفسیر را که می‌نوشت بدون نقطه بود. نقطه‌ها را بعدا می‌گذاشت چون این‌طوری هر صفحه یکی‌، دو دقیقه جلو می‌افتاد اما وقتی خان جون(همسرش) مریض شد کارها را رها کرد و نشسته بود بالاسرش.

 

اینها همه ی محمد حسین طباطبایی نبود، علامه ای واقعی و بدون ادعا، آرام بود و خداپرست. تا جایی که میتوانست با قلم نی مینوشت. میگفت: “قلم آهنی از تاثیر مطلب کم میکند، چون بنای آهن بر جنگ و خونریزی است. و انزلنا الحدید فیه باس شدید.

 

موانع دیدار امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

 

علی ابن مهزیار اهوازی یکی از کسانی بود که سال‌های زیادی برای تشرف به محضر حضرت بقیه‌الله عجل الله تعالی فرجه الشریف تلاش نمود تا جایی که بیست سال بدون وقفه خود را به مراسم حج می‌رساند به امید اینکه مولایش را زیارت کند اما موفق نمی‌شد.

سپس بعد از بیست سال تلاش و زحمت، از ملاقات حضرت ناامید شد و به دوستانش خبر داد که امسال به مکه نمی‌آیم؛ اما در خواب به او بشارت دادند که امسال توفیق زیارت حضرتش را پیدا خواهی نمود. برای همین دوباره تصمیم گرفت خود را به مراسم حج برساند و به هر حال به سرزمین وحی مشرف شد…

در طول ایام حج به‌شدت انتظار می‌کشید تا ببیند این وعده چگونه محقق خواهد شد اما سفر رو به اتمام بود و خبری از وصال نشد. تا اینکه در پایان سفر جوانی در مسجدالحرام با علی ابن مهزیار قرار گذاشت تا او را خدمت حضرت ببرد…

علی ابن مهزیار اثاثش را جمع کرد و از دوستانش خداحافظی نمود و بدون اینکه دوستانش متوجه شوند، با آن جوان به‌سوی کوه‌های طائف راه افتاد.

علی ابن مهزیار به همراه آن جوان قبل از طلوع آفتاب به خیمه حضرت رسید و بعد از کسب اجازه از محضرشان به خدمت حضرتشان نائل شد…

آن حضرت در بدو ورود فرمودند:
«علی ابن مهزیار! من شب و روز منتظرت بودم تا بیایی اما نمی‌آمدی!!»

علی ابن مهزیار از این جمله حضرت تعجب کرد؛ چرا که فکر می‌کرد اوست که بیست سال به دنبال آن حضرت بوده است.

 

اما امام در ادامه فرمودند:
«سه مانع در تو وجود داشت که نمی‌گذاشت نزد ما بیایی؛
به دنبال جمع‌آوری مال بودی،
به فقرا رسیدگی نمی‌کردی،
و صله‌رحم نیز نمی‌کردی…»

 

? کتاب رزق، ص 96، آیت‌الله مهدوی



اهمیت آموزش از منظر امام حسن مجتبی علیه السلام

اهمیت آموزش از منظر امام حسن مجتبی علیه السلام | راه گرامیداشت اهل البیت چیست؟!

 

آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به روایت سالروز شهادت امام مجتبی(سلام الله علیه) طبق برخی از اقوال، بیان داشتند: طبق نقل مرحوم صدوق و برخی از محدّثان، شهادت امام مجتبی(سلام الله علیه) هفتم صفر می‌باشد، باید توجه داشته باشید که گرامیداشت ائمه(ع)به تذكره معارف آنهاست.

 

ایشان به حدیثی از وجود مبارك امام مجتبی علیه السلام اشاره کردند و اظهار داشتند: امام مجتبی علیه السلام به ما فرمود: «كونوا اوعیة العلم بمصابیح الهدی»؛ مهم‌ترین وظیفه حوزوی و دانشگاهی خصوصاً و توده مردم عموماً، عمل به وصیت امام مجتبی(ع) است. ایشان فرمود «ظرف دانش باشید و چراغ هدایت»؛ وقتی ظرف علم شدید از بنان و بیان شما علم نشأت می‌گیرد، آنگاه وقتی حرف می‌زنید عالمانه است، چیزی می‌نویسد عالمانه است، قیام و قعودتان عالمانه است. یك ظرف عطر وقتی درش باز می‌شود جز بوی خوب چیز دیگر ندارد، وقتی یك فرد دانشگاهی و حوزوی حرف می‌زند یا كاری انجام می‌دهد یا چیزی می‌نویسد، نباید جز علم، اثر دیگری داشته باشد.

 

معظم له خاطرنشان کردند: امام مجتبی(ع) می‌فرماید تا نفس می‌كِشی یا درس بده یا درس بخوان، یا بحث كن، یا مطالعه كن، یا كتاب بنویس، تا بشوی چراغ هدایت، آن درسی كه راه را به دیگران نشان بدهد! وجود مبارك امام صادق(ع) به مفضّل فرمود: تو شاگرد مایی، تو شیعه مایی، تو وقتی مُردی باید بچه‌هایت از تو كتاب های تو را ارث ببرند نه نوشته های دیگران را بگیری در كتابخانه‌ات بگذاری. همین تفکر است که باعث شده امثال ابوریحان ها بعد از هزار سال همچنان با عظمت بمانند. اینها گذشته از اینكه حرف‌های تازه آوردند عمر را در راه علم صرف كردند، اینها را اهل بیت علیهم السلام تربیت كردند.

 

آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه، به روال جلسات گذشته به شرح نامه های نهج البللاغه پرداختند و در خصوص نامه 67 نهج البلاغه ابراز داشتند: … دستور حضرت این است كه به انسان متمكّن می‌گوید: «المسكین رسول الله» یعنی شما كه از نظر مسائل مالی قدرت دارید آن نیازمندی كه به تو مراجعه كرده است می‌دانی چه كسی او را فرستاده؟ این را خدا فرستاده. اگر كسی قدرتی داشت و مشكل این آقا را حل نكرد فرستاده خدا را رد كرده است، بعد هم طولی نمی‌كشد كه قدرت از او گرفته می‌شود. اگر ما این را باور كردیم تا آنجا كه ممكن است مشكل مردم را حل می‌كنیم.

 

به نقل از سایت هدانا

www.hadana.ir

بهترین خیرات

با توجه به اینکه اموات دستشان از اعمال خیر کوتاه است؛ به احسان و دعاى فرزندان و خویشان و دوستان مؤمن خود، نیازمندند.

مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: دعا کردن براى اموات در نماز شب و بعد از نمازهاى فریضه و همچنین یاد آنها در مکان هاى زیارتى خوب است و براى پدر و مادر باید بیشتر دعا کرد و اعمال خیر براى آنان بجا آورد. عمده خیرات براى پدر و مادر، اداى قرض آنان و اداى حقوق خدا و خلق از جانب آنان است.

 

در روایتى آمده است که رسول خدا(ص) می فرمایند: براى مردگان خود هدیه بفرستید! گفتند: هدیه براى آنان چیست؟ فرمود: صدقه و دعا.

 

همچنین فرمودند: ارواح مؤمنان هر جمعه، به آسمان دنیا در برابر خانه ها و منزل هاى خود مى‌آیند و با صداى غمناکى ندا مى‌دهند که اى خانواده ما، اى فرزندان ما و اى پدر و مادر و خویشان ما! به ما مهربانى کنید؛ از اموالى که در دست ما بود (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمى و قرص نانى و جامه اى نسبت به ما ترحّم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند!

رسول خدا(ص) که این جملات را فرمود گریه کرد و صحابه نیز همراه او گریستند.

 

همچنین آن حضرت (ص) بیان کردند: هر صدقه اى که براى میّت داده مى‌شود، فرشته‌اى آن را به مانند طبقى از نور مى‌گیرد و به کنار قبر مى‌آورد و مى‌گوید: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْقُبُورِ» این هدیه را خانواده شما براى شما فرستاده اند. آنگاه آن میّت این هدیه را تحویل مى گیرد و وارد قبرش مى کند که همین سبب فراخى قبرش (و آسایش و آسودگى او) مى گردد.

 

در این رابطه نیز مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: «در حدیث صحیحى آمده است که امام صادق(ع) در هر شب براى فرزند خود و در هر روز، براى پدر و مادر خود، دو رکعت نماز مى خواندند (و به روح آنان هدیه مى کردند) در رکعت اوّل سوره «انّا انزلناه» و در رکعت دوم سوره «کوثر» را مى خواندند».

 

نکته قابل توجّه آن است که انجام کارهاى خیر، جهت اموات براى کسانى که آن را انجام مى دهند نیز ثواب و پاداش فراوان دارد.

 

امام صادق(ع) فرمودند: ثواب اعمال خیر، براى کسى که براى مردگان انجام مى دهد، براى او و براى آن مرده، هر دو نوشته مى شود.

 

به گزارش «خیرات کتاب»کمک به اموات، از کانالهای گوناگونی امکانپذیر است هر کار خیری در این راستا مفید است ولی بعضی بر بعضی برتری دارند.

 

 

۱- نماز و دعا: روزی رسول خدا از کنار قبری که یک روز قبل، شخصی را در آن به خاک سپرده بودند، عبور می کرد دید بستگانش در کنار آن قبر به گرد هم آمده و گریه می کنند، پیامبر فرمود:

 

«انجام دو رکعت نماز سبک که شما آن را کوچک می شمرید، برای صاحب این قبر بهتر از همه دنیای شما است.» (مجموعه ورام، مطابق نقل میزان الحکمه، ج ۸، ص ۱۳)

 

۲- شریک ساختن اموات در عبادات: نیاز اموات به هدایا و اعمال نیک ما بسیار بیشتر از آن است که با هدایایی که ما به ندرت برایشان می فرستیم برطرف شود. شایسته است هر گاه توفیقی حاصل شد و عبادتی انجام دادیم، ایشان را نیز در عمل خود شریک سازیم.

از امام صادق(علیه السلام) سوال شد بعد از مرگ چه چیزی به میت واصل خواهد شد؟ فرمود:«حج و صدقه و روزه، به نیابت از او، به او واصل می شود.»(المحاسن البرقی ،ص ۷۲/ بحارالانوار، ج ۶،ص ۲۹۴)

 

۳- قرآن خواندن: هرگاه به زیارت قبور می روید حتما قرآن بخوانید اگر قرآن به همراه ندارید، سوره های کوچکی که از حفظ می دانید بخوانید، هر چند یک سوره باشد(می توانید آن را بارها بخوانید).

 

از امام رضا(علیه السلام) نقل است که: «هیچ مومنی نیست که زیارت قبر مومنی کند و هفت بار سوره انا انزلناه را بر او بخواند، مگر اینکه خداوند او و صاحب قبر را می آمرزد.»(محجة البیضاء، ج ۸، ص ۲۹۰)

 

و نیز فرمود: هر گاه مؤمن آیة الکرسى را بخواند و ثوابش را براى مردگان گورستان قرار دهد، خداوند بهر حرفى از آیة الکرسى فرشته‏اى را قرار دهد که براى او تسبیح خدا کنند تا روز قیامت‏.(ارشاد القلوب، ترجمه رضایى، ج‏۱، ص ۴۱۵)

 

۴- صدقه برای اموات: گاهی می توانیم به نیت اموات صدقه بدهیم. صدقه برای اموات در روایات بسیار نیک و

 

مستوجب پاداش فراوان معرفی شده است: امام رضا(علیه السلام) فرمود:

 

هر گاه مرد به نیت مردگان صدقه بدهد خدا به جبرئیل فرمان دهد که هفتاد هزار فرشته بر قبر او بفرستند در دست هر فرشته اى طبقى از نور باشد به قبر او ببرند و بگویند سلام بر تو اى دوست خدا این ارمغان فلانى فرزند فلانى است که براى تو فرستاده پس قبرش روشن و نورانى شود و خدا هزار شهر در بهشت به او عنایت فرماید و هزار حوریه‏ى بهشتى به عقدش در آورد و هزار حله بهشتى بر او بپوشانند و هزار حاجت او برآورده شود. (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص ۱۷۶)

 

 

۵- اطعام کردن: اموات به غذایی که توسط اهل دنیا برایشان فرستاده شود نیازمندند مخصوصا این که سفر آخرت طولانی است و توشه اموات برای این سفر طولانی بسیار کم است. بنابراین اموات بسیار محتاج محبت بازماندگان خود هستند .

 


۶- ترویج سنتهای حسنه و اقدام به کارهایی که آثار آنها برای طولانی مدت بماند: البته همه کارهای نیک می توانند هدایای ارزشمندی برای اموات باشند اما هر عملی که تداوم و تاثیر بیشتری داشته باشد، سودمندتر است ساختن یک بنا، یا ترویج یک سنت حسنه، حتی شریک ساختن اموات در ثواب تربیت نیکوی فرزندان از جمله اقداماتی است که یک حساب بانکی پایدار برای اموات باز می کند

شیعه شدن یک یهودی با یک سلام !

 

?حضرت آیت الله علوی گرگانی نقل می کند که من سال های طولانی شب های جمعه(سال های 51 به بعد) به جهت تبلیغ از قم به تهران می رفتم؛ در مسیری که به طرف مکان برگزاری جلسه بود، افرادی بسیاری از کسبه بودند، هر هفته به آنان سلام گرمی می کردم.

 

?یک روز شخصی به نام آقای نجات زهاویدان پیش من آمد و گفت «من از جمله کسبه ای بوده ام که هر هفته بر من سلام می کردید، اما من مسلمان نبوده ام بلکه اعتقاد به آیین یهودیت داشته ام اما بواسطه ی این حسن بر خورد شما و هم چنین حقانیت دین اسلام، می خواهم بدست شما مسلمان شوم».

 

?این شخص مسلمان شد و نامش را به محمد علی احمدی تغییر داد و از آن جا که اولاد نداشت تمام اموالش را هم به بنده بخشید. و بعد از یکی دو ماه که مسلمان شد، از دنیا رفت. من هم منزل این شخص را صندوق قرض الحسنه وحدت فاطمیه قرار دادم که تاکنون پابرجا است.

برگرفته از سایت

 www.hadana.ir

کاش من هم یک «مرثیه خوان» بودم!

علامه طباطبایی (ره)، روزی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بود. شخص حرّاف و لوده‌ای که علامه را نمی‌شناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرف‌های بی‌ربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علاّمه طباطبایی است؛ چرا که علامه، بسیار کم حرف بود و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشت.

بعد از آنکه به آن شخص می‌گویند: آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند، مراعات کنید و در محضر ایشان مودّب باشید و درست صحبت کنید!

او می‌‌پرسد: حضرت علاّمه طباطبایی ایشان هستند؟

می‌گویند: بله.

بعد آن بنده خدا می گوید: من خیال ‌کردم ایشان مرثیه‌‌خوان‌ است. فکر نمی‌کردم، علامه طباطبایی، ایشان باشند.

علامه با شنیدن این سخن می‌فرمایند: «ای کاش من مرثیه‌‌‌خوان حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام بودم! من حاضرم همه این سالیانی را که مشغول درس و تالیف و فعالیت‌‌های علمی بوده‌‌ام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیه‌‌خوانی ابا عبدالله الحسین را به من بدهند».

?عرفان علامه طباطبایی،تالیف حجت الاسلام حسن رمضانی

اقامه عزای سیدالشهدا امام حسین علیه‌السلام

توصیه‌های استاد فاطمی نیا پیرامون اقامه عزای سیدالشهدا امام حسین علیه‌السلام:

 

• خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین علیه‌السلام چیزی نبینید.

 

• با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همان‌طور که با وضو و طهارت در این جلسات شرکت می‌کنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم.

 

• قبل از ورود به مراسم عزای ابی‌عبدالله علیه‌السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی‌عبدالله علیه‌السلام هست، آن را برطرف بفرما.

 

• دهه محرم، دهه تحول است، جناب حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان می‌باشد. در این دهه باید متحول شویم.

 

نفوذ شیطان


آیت‌الله جاودان:

نفوذ شیطان در ما به اندازۀ بی‌اعتقادی ما به قیامت است. اگر این اعتقاد کامل باشد، شیطان هیچ نفوذی نمی‌تواند بکند.



توکل

آقایی می‌گفت مرحوم آخوند ملافتحعلی هر شب در سامرا یکی دو نفر را به شام دعوت می‌کرد. یک وقت بعد از نماز مغرب و عشا به من گفت: شما هم بیایید. با ایشان به منزل رفتیم. آن مرحوم از خانواده سؤال کردند: نان گرفته‌اید؟ گفتند: خیر.

 

در سامرا هم قریب صد سال بود که نانوایی وجود نداشت، بلکه زن‌های عرب در خانه‌هایشان نان می‌پختند و صبح و عصر می‌فروختند و شب در شهر نان نبود.

 

در هر حال، فرمود: بفرمایید بالا، خدا می‌داند که من میهمان دارم. پس از اینکه مقداری نشستیم، دامادش آمد و پرسید: آیا نان تهیه شده است؟ آخوند گفت: نه ‌خیر، ولی بیرون خانه بروید و دو سه قدم این طرف درِ خانه و دو سه قدم به طرف دیگر بروید.

 

داماد ایشان از خانه بیرون رفت و برگشت. ناگهان دیدم دامانش پر از نان است. آن شب شام خوردیم و از هیبت آخوند رحمه‌الله نتوانستم از دامادش در این‌باره سؤال کنم؛ لذا صبح نزد داماد ایشان رفتم و گفتم: چه سرّ و رمزی میان شما و آخوند بود، بگو بدانم از کجا و از چه کسی نان گرفتی؟

 

گفت: ما به فرمایش آخوند متعبدیم، به همان صورت که فرمود عمل کردم و دو سه قدم این طرف رفتم و دو سه قدم به طرف دیگر، و ناگهان شخصی به من گفت: دامانت را بگیر، گرفتم، و او پر از نان کرد!

 

✨آیا کسی با اینکه می‌داند در خانه نان ندارد، می‌تواند بگوید: بفرمایید داخل، خدا می‌داند که میهمان دارم، و به این صورت نان تهیه کند؟!✨

 

? در محضر بهجت، ج ۲، ص ۳۹۰

راهی ساده برای عارف شدن

 

حاج اسماعيل دولابى:

تعليم روح

براى تعليم كودك ابتدا مادر به او مى گويد بگو مامان جون، بگو بابا جون و همين طور با او كار مى كند.بعد از گذشت يك سال، ديگر بچّه نمى گذارد به كارَت برسى، مرتب مى گويد مامان جون، بابا جون. در حقيقت آنچه را تعليم گرفته است پس مى دهد.

 

?روح انسانى هم مثل كودك است. چند كلمه از كلمات پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمّه عليهم السّلام را به او ياد بده تا نطق او باز شود. نطقش كه باز شد با شما حرف مى زند و شما را رها نمى كند.در حين كار مى گويد على جان، على جان. وقتى گرسنه شد مى گويد بگو يا رازق! از درون به شما ياد مى دهد. شما ابتدا نطق اورا باز كرديد حالا او ول كن نيست. در قبر و قيامت هم اين چنين است.

 

?روح انسان حكم بچّه را دارد. خيلى زود ياد مى گيرد. در نماز و جاى خلوت با توجّه به او بده تا قشنگ تحويل بگيرد. وقتى تحويل گرفت، اگر مشغول دنيا باشى نمى گذارد غافل بمانى؛ به كلّى انسان را از افكار و خيالات ديگر به طرف خود مى كشاند. در عين حال كه مشغول كار دنيا هستى، تو را ياد خدا و ائمّه عليهم السّلام نگاه مى دارد. در قبر هم چنين است، آنجا كه خلوت هم هست.