موضوع: "حرف دل"

خدایا...

 


الهی من همانم بی پناهم
بجز الطافتان راهی ندارم

 

الهی گاه گاهی یک نگاهی
به این عبده ذلیلت، کن عطائی

 

الهی من حقیرم،ناتوانم
تویی سرور به این عالم، خدایی

 

الهی تو رئوفی ، مهربانی
کریمی و رحیمی ، باصفائی

 

الهی ماندگاری ، نازنینی
تو پوشاننده هر عیب مائی

 

الهی آمدم دستم بگیری
نیازم را ببین یا رب الهی

 

خدای مهربانم …

از امروز
تمامی مشکلاتم را با مداد و نعمتهایم را با خودکار مےنویسم 
مےدانم که مشکلاتم را با پاک کن مهربانیت
پاک خواهی کرد.



سخت میگذرد چه باید کرد؟

 


از شیخ بهایی پرسیدند:
“سخت می گذرد”
چه باید کرد؟

 

گفت: خودت که می گویی
سخت “می گذرد”
سخت که “نمی ماند"!

 

پس خدارا شکر که “می گذرد” و “نمی ماند".

 

امروزت خوب یا بد “گذشت”
و فردا روز دیگری است…

 

قدری شادی با خود به خانه ببر…
راه خانه ات را که یاد گرفت،
فردا با پای خودش می آید.

 

روی دیوار دل خود بنویسید...

 

‍ رﻭﯼ ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨــﻮﯾﺴﯿﺪ:

خـــﺪﺍ ﻫﺴـــﺖ ….

ﻧﻪ ﯾـــک ﺑــﺎﺭ ﻭ ﻧـﻪ ﺩﻩ ﺑـاﺭ … 
که ﺻـــﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﯾـــﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﺿــﻊ ﺑﻨــﻮﯾﺴﯿــﺪ
” ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
ســـﺮ ﺁﻥ ﺳــﻔﺮﻩ ی ﺧــﺎﻟﯽ ﮐــﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷــﮏ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺳﺖ
ﺧــﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
پشــﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮔــﻠﯽ ﭘﯿـﺮﺯﻧﯽ ﮔﻔــﺖ :
” ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
ﺁﻥ ﺟـــﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻤــﻪی ﺧﺴﺘــﮕﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﻬــﺎ ، 
ﺳﺮ ﺗﻌــﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭ ﺑــﺮﺩ ﻭ ﭼﻨــﯿﻦ ﮔﻔﺖ:
“ﺧـــﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
ﮐﻮﺩﮐـــﯽ ﺭﻓــﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗــﺨﺘﻪ …..!
گوﺷﻪ ﺗﯿﺮﻩ آن ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻮﺷﺖ : 
ﺩﺭ ﺩﻝ ﮐــﻮﭼﮏ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺯﯾـﺎﺩ ﺍﺳــﺖ
ﻭﻟـﯽ ﯾﺎﺩ ﺧـــﺪﺍ هست.

بهترین هدیه

بهترین هدیه


ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﺍﯾﺎ:

1 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﻋﺰﺕ ﺍﺳﺖ.

2 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ.

3 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ ﺍﺳﺖ.

4 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ.

5 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ همسر ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ.

6 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﻔﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺖ.

7 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺍﺳﺖ.

8 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺖ.

9 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ.

10 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻋﺎ ﺍﺳﺖ.

11 - ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﯿﮑﯽ ﺍﺳﺖ.

 

ﭘﺲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﺍﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾم،
ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻩ پروردگار آرزو میکنم…

 

ادامه »

حکایت خیلی هاست ....

? فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه‌ای خورد. تاریک بود فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده هزار تومانی بوده گفت: چی را برای چی آتش زدم. و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی‌ارزش آتش می‌زنیم و خودمان هم خبر نداریم. آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ‌ها و مقایسه کردن ‌های خود می‌کنیم و سلامتی امروزمان را با استرس‌ها و نگرانی‌ های بی‌مورد به خطر می‌اندازیم.

 

روز اول زمستان......

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

اول فصل زمستان

 

خداوندا !

 

تو را سپاس که دیدگان عمرم را یکبار دیگر به زمستانی سرد گشودی

 

تو را سپاس به خاطر زمستان وهمه فصلهایت

 

فصلی دیگر از عمرم را با یاد و نام تو آغاز میکنیم

یاریمان کن ای خالق بی همتا

 

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★





سلام ای هلال محرم 

سلام ای هلال محرم 

شده آسمان خيمه غم/ زمين و زمان غرق ماتم


دوباره افق، رنگ خون است/ سلام اي هلال محرم


دوباره محرم رسيد و / حسينيه شد سينه هامان


دل اهل دل سينه زن شد /نفسهايمان مرثيه خوان


به هر خط مقتل/ بيا خون بگرييم


كه منزل به منزل/ چو مجنون بگرييم


(ياحسين يابن الزهرا)

 

بخوان روضه خوان بار ديگر/ بيا شرح آن ماجرا كن


بيا بغض يك ساله مان را/ به يك روضه حاجت روا كن


روايت كن از دشت ماتم/ بخوان خط به خط روضه هايت


ولي بگذر از خط آخر/ كه سربسته ماند حكايت


بيا اي دل امشب/ به پابوس اين غم


بيا تا بباريم/ چو باران نم نم


(ياحسين يابن الزهرا)

 

دوباره شده صحن هيأت/ پر از عطر نام شهيدان


دوباره بيا دم بگيريم/ به ياد امام شهيدان


كه ما مرد راه حسينيم/ نبيند كسی ذلت ما


بميريم و هرگز نگيريم/ امان نامه دشمنان را


كه ميثاق ما جز/ به عشق ولی نيست


كه فرياد ما جز/ علی يا علی نيست


(ياحسين يابن الزهرا)

 

محمد مهدی سیار

...

...

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

یک سبد محبت
یک دنیا عشق
یک عالم خوشبختی
یک دشت لاله
یک کوه دوستی
یک آسمان ستاره
یک جهان زیبایی
یک دامن نیک نامی
و یک عمر سرفرازی
از خداوند براتون خواهانم

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

ما قاصدیم مقصد کجاست؟

ما قاصدیم اما مقصد کجاست؟

نظر حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره) درباره اینکه ما قاصدیم اما مقصد کجاست؟
ما قاصد هستیم. مقصدی داریم. انبیا هم قاصدند.

آمدند به ما خبر دادند و ما را راه انداختند.
اما مقصد کجاست؟ مقصد در ذات خود شماست.
همان چراغ و همان نور. قشنگ با آنها تماس بگیر!

در جایی خلوت. چه انیسی از آن بهتر! چه مونسی از آن بهتر!
اگر کسی می خواهد عشقبازی هم بکند؛ با آن بکند، با ذات خود.
آنجا بنشین ببین با تو چه می کند.

جایی خلوت، سر نماز می نشینی او شما را در بغل می گیرد،
بلکه شما او را بغل می گیری. آن نور می آید و شما او را در بغل می گیری.
آن گاه انسان خودش را رها می کند تا هر جا که می خواهد ببرد. جایش خوب است.

یک عزیز، یک دوست، وقتی آدم را در بغل بگیرد چه می شود؟!
او را می گیرد و می سازد و عوض می کند،
دو مرتبه سرجایش می گذارد. یک دقیقه خلوت کردیم عوض شدیم،
سبک شدیم، راحت شدیم. ان شاء الله شما هم می یابید.

طوبای محبت، ص ۵۸

باخودت دوست باش

باخودت دوست باش

باخودت دوست باش

اینگونه هیچ‌گاه

تنها نخواهی شد…