موضوع: "حرف دل"

غم مخور...


اﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ یکی ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ

ﺍﻣﺎ 

ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ 

ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ

ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ

ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ و ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ، ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :

ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ

ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ…

کربلا ...


 

یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیکَ 

نا اُمید نباش .

خودت را دوان دوان برسان

هیچ گاه برای فدا شدن دیر نیست …

حتی اگر حسین (ع) در مسلخِ عـشـق باشد.

دلخوش‌ به‌ سفر‌ از جنس‌ اربعین…  :)

احب الله من احب  حسینا

عاشقانه



شهریور چه عاشقانه  روزهایش را ورق می زند 

تا برسد به پاییز 

مجالی نیستباید رنگ ها را مهمان برگها کرد

پاییز می آید

و باز شهریور می ماند 

و عاشقانه هایش…

کربلا

عشق یعنی کربلا یعنی من و تنها حرم

عشق یعنی عکس سلفی یادگاری با حرم

ای خدا این روزها شش گوشه می‌خواهد دلم

عشق یعنی اربعین پای پیاده تا حرم

صلی‌الله‌علیڪ‌یا‌ابا‌عبدالله

نمایشگاه عاشورایی

صبح روز عاشورا با صدای عزاداران مسجد محله، پسرم ازم خواست توضیح بدم که چرا امروز همه از اول وقت شروع به عزاداری می کنند؟ مگه امام حسین ظهر عاشورا شهید نشده!!

براش توضیح دادم که از چند روز قبل عاشورا خیمه های امام حسین حال وهوای خاصی داشتند چون همگی می دانستند که ظهر عاشورا قرار است چه اتفاقی افتاد و امام حسین علیه السلام همه را آگاه کرده بودند.

بعد خودش با تصورات تو ذهن خودش گفت: مثل اینکه من بدونم بابا داره میره بمیره :((گفت مامان خیلی حس بدیه من دوست ندارم اصلا چرا امام رفت؟ اون که خودش می دونست کشته میشه.

براش توضیح دادم که امام این کار را کردند تا اسلام را زنده نگه دارند، الان می بینی با اینکه این حادثه برای خیلی سال پیشه ولی هنوز هم هنوزه در دل مردم زنده است. بعد از گفتگوی مادر و پسری شروع به نقاشی کرد.

منم همه نقاشی هاش رو نصب کردم اسمش هم گذاشتیم نمایشگاه عاشورایی

قلبت آرام

 قلبت را آرام کن…..یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکوت هایت…

نگاه کن به اطرافت…

به خوشبختى هایت…

به کسانی که میدانی دوستت دارند…

به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند…

و به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت…

گاهی یک جای دنج انتخاب کن…

گاهی یک جای شلوغ…

آرامش را در هر دو پیدا کن…

هم درکنار شلوغی آدم ها…

هم درکنار پنجره ای چوبی و تنها…

دل مشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن…

باران را بی چتر بشناس…

خوشحالی را فریاد بزن…

حال خوب


بعضى آدمها را بايد آنقدر تكثير كرد،

تا مبادا نسلشان منقرض شود…

آنها كه دليلِ حالِ خوبتان هستند…

آنها كه حتى با فكر كردن بهشان،

لبخند روى لبت مينشيند…

همان آدمهايى كه در بدترين شرايط،

شما را تمام و كمال پذيرا بودند…

داريد اگر از اين ناياب ها،

دو دستى بچسبيدشان،

زندگی کن


از غصه‌ها دست بکش کمی لبخند به لب‌هایت بزن

پاهـایت را بـردار و راه بیفتز ندگی پر از زیبایی‌های بی‌انتهاست ؛

لذت ببر …

این لحظه‌ها حق توست وتو را که برای گریستن نیافریده‌اند نگران آدم‌هایی نباش که مدام شاخ و برگت را می‌ریزند…

آنها غافل هستند که تو ریشه داری و در بدترین شرایط هم جوانه میزنی 

پاهایت را بردار و به کفش‌هایت ایمان داشته باش؛

آنها تو را از پیچ و خم‌ها عبور می‌دهند باخدا مطمئن قدم بردار.

دل مرنجان


دل مرنجان که ز هر دل به خدا راهی هست

هرکه را هیچ به کف نیست به دل آهی هست…

مولانا

محرم راز

حرفِ دل راباید با تو گفت …این روزهاهمـــه را جُز تومحرم راز می‌دانند …

 ای تویی کهبا نگاهت گره گشایی میکنی…

            السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌المهدی