موضوع: "اخلاق"

حسادت

مهارت مهم کاربردی

کسی  که حسوده  و از بین رفتن نعمت دیگری را آرزو کند در واقع به تقسیم کردن خداوند اعتراض میکنه.

خدا به هر کی چیزی میده و چیزی نمیده، تو اگر او را عادل میدونی باید به این تقسیم بندی راضی باشی و اعتراض نکنی.

حالا که فهمیدی حسادت چقدر بده، چطور خطرناکه میخوای مهارت معالجه شو بدونی؟

وقتی زیبایی، ثروت، قدرت، امکانات و…. یکی رو میبینی و اتوماتیک وار میخوای شروع کنی به خراب کردنش، دلت میخواد بدبختی شو ببینی اینجا بر خلاف خواست درونی ت رفتار کن

میخوای تخریبش کنی،  

اذیتش کنی 

توهینش کنی

 تحقیرش کنی ، 

درست ۱۸۰ درجه برعکس ش عمل کن

ازش تعریف کن

بهش محبت کن

تحسینش کن

اگر چه اولش این تعریف و تمجید و دل قلوه الکی و ساختگیه اما کم کم قلب ت واقعا مهربون میشه اگر هم نمیشه گوشش بگیر حالیش کن 

و بهش بفهمان که این شخص بنده خداست و شاید خداوند تعالی چیزی در وجود اون شخص دیده که این چیزا را بهش داده.

به خدا دوستون دارم که میگم؛

حسینی لیلابی

شب زنده داری

شب زنده داری و این همه خوبی

امام علی علیه السلام‏:

قِيَامُ اللَّيْلِ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَرْضَاةٌ لِلرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَةِ وَ تَمَسُّكٌ بِأَخْلَاقِ النَّبِيِّينَ

ترجمه 

شب ‌زنده‌ داری به نماز شب مایه تندرستی بدن، خشنودی پروردگار، موجب رحمت و تقیّد به اخلاق پسندیده پیامبران الهی است.

بحار الانوار، ج ۱۰، ص: ۹۰

 از فرصت سحر های ماه مبارک رمضان استفاده کنیم. 

بخشش

کریم آل طه

بخشش در دو شکل خود را نشان می‌دهد یکی بخشش مالی که با عبارت «کرم» به آن اشاره میشه و دیگری بخشش اخلاقی که شاید بتوان با واژه «مکارم» مورد اشاره قرار داد. و می توان به هر دو نوع از بخشش ، با عبارت«رفتار کریمانه»اشاره کرد.

امام حسن مجتبی(علیه السلام) که به درستی « کریم آل طه» نامیده میشه ،الگوی کامل برای هر دو نوع بخشش  می باشند.

 مورخان و  در شرح زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش های بى سابقه و احسان بسيار بزرگ و بى نظير ثبت كرده ‏اند كه در تاريخچه زندگانى هيچ كدام از بزرگان به چشم نمی خورد و نشانه ديگرى از عظمت نفس و بى اعتنايى آن حضرت به مظاهر فريبنده دنيا است.

 نوشته ‏اند: حضرت امام حسن مجتبى(علیه السلام) در طول عمر خود، ۳ بار ثروت خود را به دو نيم تقسيم كرده و نصف آن را براى خود نگه داشت و نصف ديگر را در راه خدا بخشيد.

حسینی لیلابی

خشم


معجزه کنترل هیجانات افراط و تفریطی…

کلام یا رفتار؟!

​✔️با کلام بیان کنید ، نه با رفتار


🔸همیشه دلخوری ها را…
🔸نگرانی ها را….
به موقع بگویید….
حرفهای خود را به یک دیگر با “کلام” مطرح کنید؛ نه با ” رفتار”
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛ولی از رفتارتان هزاران برداشت….
قدر بدانید” داشتنها ” را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است.

دومینوی اخلاقی

نکته جالب اخلاقی

عفو و گذشت جلو تسلسل ناهنجارى ها و كينه ورزى ها و خشونت و جنايت را مى گيرد، و در واقع نقطه پايانى بر آنها مى گذارد.

غیبت

پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله:

مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَو مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللهُ تَعالى صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ اَرْبَعينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً اِلّا اَنْ يَغْفِرَ لَهُ صاحِبُهُ.

ترجمه 

خداوند متعال تا چهل شبانه روز نماز و روزه غيبت كننده مرد و زن مسلمان را نمى پذيرد، مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.

جامع الأخبار، ص 412، ح 1141

کینه 

داستان سیب‌زمینی‌های بدبو

معلم یک کودکستان به بچه‌های کلاس گفت که می‌خواهد با آن‌ها بازی کند. او به آن‌ها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم‌هایی که از آن‌ها بدشان می‌آید، سیب‌زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه‌ها با کیسه‌های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضی‌ها ۲ بعضی‌ها ۳، و بعضی‌ها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچه‌ها گفت تا یک هفته هر کجا که می‌روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روز‌ها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه‌ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب‌زمینی‌های گندیده. به علاوه، آن‌هایی که سیب‌زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه‌ها راحت شدند. معلم از بچه‌ها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینی‌ها را با خود حمل می‌کردید چه احساسی داشتید؟»
بچه‌ها از اینکه مجبور بودند، سیب‌زمینی‌های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آن‌گاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:

«کینه آدم‌هایی که در دل دارید و همه جا با خود می‌برید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود می‌برید. حالا که شما بوی بد سیب زمینی‌ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور می‌خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»

​داستان سیب‌زمینی‌های بدبو


معلم یک کودکستان به بچه‌های کلاس گفت که می‌خواهد با آن‌ها بازی کند. او به آن‌ها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم‌هایی که از آن‌ها بدشان می‌آید، سیب‌زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه‌ها با کیسه‌های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضی‌ها ۲ بعضی‌ها ۳، و بعضی‌ها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچه‌ها گفت تا یک هفته هر کجا که می‌روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روز‌ها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه‌ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب‌زمینی‌های گندیده. به علاوه، آن‌هایی که سیب‌زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه‌ها راحت شدند. معلم از بچه‌ها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینی‌ها را با خود حمل می‌کردید چه احساسی داشتید؟»
بچه‌ها از اینکه مجبور بودند، سیب‌زمینی‌های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آن‌گاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:

«کینه آدم‌هایی که در دل دارید و همه جا با خود می‌برید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود می‌برید. حالا که شما بوی بد سیب زمینی‌ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور می‌خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»

صلح و آشتی

امام صادق عليه السلام:

مَلْعونٌ مَلْعونٌ رَجُلٌ يَبدؤهُ أخوهُ بالصُّلْحِ فلَمْ يُصالِحْهُ

ملعون است، ملعون، كسى كه برادرش دستِ صلح و آشتى به سوى او دراز كند و او آشتى نكند

ميزان الحكمه جلد1 صفحه78

نذر

خانومه به پسرش گفت: «بیرون منتظر بمون تا من خرید کنم و زود برگردم.» بعد اومد داخل مغازه و کوچکترین نایلون رو برداشت.شروع کرد به برداشتن گوجه‌فرنگی،همه رو خودش جدا می‌کرد؛البته بر عکس بقیه مردم، فقط ضرب دیده‌هاش رو برمی‌داشت.

وقتی نایلون رو پُر کرد و اومد جلو تا حساب کنه،پسرش چادرش رو کشید:

- مامان میوه می‌خری؟ 

خانومه آروم بهش گفت:امروز نه مامان‌. برو بیرون منتظر بمون.

- خودت گفتی فردا می‌خرم.

پسره خیلی اصرار کرد.اما مامانش دستش رو گرفت و برد بیرونِ مغازه.

همین که داشت می‌رفت بیرون، فروشنده یک نایلون برداشت و پُرِ میوه کرد،گذاشت کنار خرید خانومه.خانومه با شرمندگی گفت: «ممنون،اما بد عادت میشه.»

 فروشنده هم گفت: «یعنی می‌خواین نذر سلامتی امام زمان رو رد ‌کنین؟»

أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج